یکشنبه ۳۱ خرداد ۱۳۹۴ - ۰۶:۵۹
۰ نفر

میترا شکری: وارد شدن به قطعه شهدا حال غریبی دارد. وقتی وارد این محل می‌شوی احساس آرامش می‌کنی.

عاشقانه‌ای آرام

نزديك مزار شهدا، كنار سرداران بي‌پلاك كه در قطعه 40خفته‌اند قطعه‌اي وجود دارد كه شهيدان گمنام دوران دفاع‌مقدس در آن آرميده. اين روزها گروهي از جوانان تصميم به خدمتگزاري به اين شهيدان گرفته‌اند و هر هفته، مزارشان را گلباران مي‌كنند.گزارش ما درباره همين جوانان است؛ جواناني كه به شكل خودجوش، با هزينه شخصي، پنجشنبه‌ها راهي مزار شهداي گمنام مي‌شوند تا با خدمت به شهداي گمنام حال خودشان را خوب كنند.

فراهاني، مدير گروه فدك است؛ گروهي كه سال گذشته كارش را با 23نفر شروع كرد و در حال حاضر به‌عنوان يك طرح ملي به كارش ادامه مي‌دهد. وقتي از مدير گروه جوانان فدك كه خادمان قطعه‌هاي شهدا هستند مي‌خواهيم درباره شروع كارشان توضيح بدهد جواب جالبي مي‌شنويم؛ «مرداد‌ماه سال گذشته يكي از دوستانم كه اقوام‌شان شهيد شده است با من تماس گرفت و گفت بيا با هم به بهشت زهرابرويم. مدت زيادي بود كه به بهشت زهرا نرفته بودم، براي همين از پيشنهادش استقبال كردم و تصميم گرفتم با او همراه شوم. زماني كه دوستم تماس گرفت در خانه تنها نبودم و يكي از دوستان ديگر همراهم بود. به اين ترتيب 3نفر شديم و فرداي آن روز كه مي‌شد پنجشنبه 15مرداد، راهي بهشت‌زهرا شديم.»

  • غربت موج مي‌زد

رفتن فراهاني و دوستانش به بهشت زهرا باعث شد آنها قدم در راهي بگذارند كه حتي خودشان هم فكرش را نمي‌كردند كارشان اينقدر بزرگ و وسيع شود؛ «وقتي به مزار شهداي گمنام قطعه 44رسيديم. همه‌‌چيز آنها خيلي غريبانه بود. بعضي از سنگ‌ها مدت زيادي بود كه غبارروبي نشده و كسي رويشان آبي نريخته بود. ديدن اين صحنه خيلي غم‌انگيز بود. مردمي كه آن روز در بهشت زهرا بودند زياد وارد اين قطعه نمي‌شدند و اگر هم مي‌آمدند فقط براي خواندن فاتحه بود. احساس كرديم اين شهيدان خيلي غريب هستند و كسي براي ديدار آنها نمي‌آيد. با دوستانم مشغول تميز كردن مزار شهدا شديم و در وقتي كه داشتيم، سنگ‌ها را تميز كرديم و كمي به آنجا سر و سامان داديم.دقايقي بيشتر طول نكشيد كه متوجه شديم كاري كه انجام داديم چه تأثيري در فضاي بصري آنجا داشته و همان روز تصميم گرفتيم هر هفته با دوستان ديگري كه داريم براي تميز كردن اين قبرها به بهشت زهرا برويم.»

  • استقبال زياد شد

بعد از اينكه فراهاني و دوستانش قرار و مدارشان را براي بازديد از قطعه شهداي گمنام گذاشتند هر هفته به تعداد دوستاني كه دلشان مي‌خواست آنها را همراهي كنند اضافه شد و همين مسئله آنها را به فكر راه‌اندازي يك گروه منسجم انداخت؛ گروهي كه به شكل خودجوش دل‌شان مي‌خواست به مزار شهدا بروند؛ «رفتن ما به قطعه شهداي گمنام باعث شد همانجا خيلي‌ها با ما ارتباط بگيرند و براي هفته‌هاي بعد همراهي‌مان كنند. گذشته از آن، دوستان و آشنايان ديگري هم بودند كه براي همراهي با ما اعلام آمادگي كردند. آن زمان تصميم گرفتيم قبرها را تقسيم‌بندي و هر 5قبر را به يك نفر واگذار كنيم تا هر هفته او مسئول غبارروبي و پاك كردن مزار شهدا باشد. مدتي به اين شيوه كار كرديم اما به جايي رسيديم كه تعداد متقاضيان زياد شد و ديگر قبري نماند كه به كسي واگذار كنيم، به همين دليل تصميم گرفتيم همگي، گروهي كار كنيم و نتيجه بهتري هم گرفتيم.»

  • عضويت شرايط خاصي ندارد

براي حضور در گروه فدك و سرزدن به قطعه شهداي گمنام نياز نيست شرايط ويژه و خاصي داشته باشيد، همين كه دل‌تان بخواهد و همين كه شهدا دل‌شان بخواهد و شما را دعوت كنند براي رسيدن به مزار بي‌نام آنها كافي است؛ «در گروهي كه هر هفته به همراه ما براي حضور در قطعات اعلام آمادگي مي‌كنند از زن 65ساله تا پسر 15ساله وجود دارد و از اين جهت براي كسي ممنوعيت نداريم. خيلي‌ها اينطور فكر مي‌كنند كه در گروه ما حتما بايد افراد مذهبي حضور داشته باشند، درحالي‌كه اينطور نيست. نيت افراد براي ما مهم است. البته اين را بگويم دوستاني كه ما را همراهي مي‌كنند تمام‌شان مي‌دانند كه چطور به مزار شهداي گمنام بيايند و از اين جهت تا الان مشكلي به‌وجود نيامده است.»

  • خدمت به شهداي تمام ايران

كاري كه گروه جوانان فدك انجام مي‌دهند فقط به تهران و قطعات شهداي گمنام جنگ ختم نمي‌شود، فدكي‌ها در حال برنامه‌ريزي براي كل شهداي گمنامي هستند كه در جاي جاي ايران خفته‌اند؛ «طرحي كه ما داريم روزهاي پنجشنبه و گاهي هم جمعه در سرتاسر ايران برگزار مي‌شود. در حال حاضر در شهرهايي مثل اهواز، اصفهان، آمل، بوشهر و... شعباتي راه‌اندازي كرده‌ايم كه به شكل همزمان و راس ساعت مقرر وارد قطعه شهداي شهر مي‌شويم و غبارروبي مي‌كنيم. همه متقاضيان حضور در اين كار راس ساعت خاصي كه معمولا ساعت 2بعد از ظهر است وارد بهشت زهرا مي‌شوند. قرار ما در قطعه 44شهداست و هر كس از منطقه‌اي كه در آن زندگي مي‌كند خودش را به محل مورد نظر مي‌رساند. ما سرويسي براي رفت‌وآمد نداريم و هر نفر با خودروي شخصي يا تاكسي و مترو خودش را به مسير مورد نظر مي‌رساند. بعد از رسيدن به مزار شهدا چند ساعتي را كنار آنها مي‌گذرانيم. هميشه حدود 4ساعت آنجا هستيم و نزديك ساعت 6مزار را ترك مي‌كنيم و هر كس به سمت زندگي خودش مي‌رود.»

  • شهدا دعوت مي‌كنند

درباره روند اطلاع‌رساني گروه فدك مي‌پرسيم و فراهاني اينطور مي‌گويد: «ما در 2حالت به كساني كه دوست دارند به ما كمك كنند اطلاع‌رساني مي‌كنيم؛ اول اينكه سايتي داريم كه در حال به روزرساني است اما معمولا در سايت اعلام مي‌كنيم چه روزي و چه ساعتي در قطعه‌هاي 44و 50حضور داريم. نوع دوم ارسال پيامك به كساني است كه در سامانه ما حضور دارند. علاوه بر اين دو راه، مردمي كه هر هفته ما را در مزار شهدا ملاقات مي‌كنند معمولا جلو مي‌آيند و درباره اينكه ما كه هستيم و چه مي‌كنيم مي‌پرسند. خيلي از آنها همانجا آستين بالا مي‌زنند و همراه ما مشغول ‌كار مي‌شوند و خيلي‌ها براي هفته بعد به گروه ما ملحق مي‌شوند. من فكر مي‌كنم شهدا مردم را دعوت مي‌كنند و ما بنده‌اي هستيم كه وسيله قرار گرفته‌ايم. خيلي‌ها با هزار برنامه‌ريزي فرصت نمي‌كنند به شهدا سربزنند اما عده‌اي در عرض يك ساعت برنامه‌شان را جور مي‌كنند و به ما ملحق مي‌شوند.»

  • آموزش هم داريم

كارهايي كه سر مزار شهداي گمنام انجام مي‌شود معمولا از قبل برنامه‌ريزي شده هستند. اعضاي ثابت گروه نزديك به 150نفر هستند كه هر هفته بين 50تا 60نفر به شكل ثابت همراه يكديگر به مزار شهدا مي‌روند؛ «گاهي اوقات حتي تا 100نفر هم به قطعه شهداي گمنام مي‌آيند اما به شكل عادي ما 60تا 70نفر مي‌شويم. ما در قطعات 50 و 44كار مي‌كنيم. در قطعه 44خانم‌ها حضور دارند و قطعه 50هم براي ديگر شهداي گمنام است كه مردان در غبار روبي و گلكاري آن با يكديگر مشاركت مي‌كنند. كارهايي كه انجام مي‌دهيم ترميم رنگ مزارها، از بين بردن پريدگي سنگ‌ها، ترميم فضاي سبزي كه در كنار هر مزار وجود دارد، خواندن زيارت عاشورا، خواندن دعا و... است. البته مدتي است كه در ساعات حضور در كنار مزارها فعاليت‌هاي آموزشي هم داريم. علاوه بر اين دو قطعه، ما به مناسبت‌هاي مختلف در قطعه‌هاي ديگر مثل شهداي فتنه، شهداي مذهبي يا شهداي هسته‌اي حاضر مي‌شويم و آنجا را هم غبارروبي مي‌كنيم.»

  • گلخانه‌اي براي گل‌هاي خفته

يكي از جذابيت‌هاي اين روزهاي قطعه 44گل‌هايي است كه دور تا دور مزار شهدا را گرفته است. قبلا در اين قطعه فقط سنگ‌هاي سفيد رنگ و رورفته‌اي وجود داشت اما مدتي است كه آنجا تبديل به گلزار زيبايي شده؛ گلزاري كه گل‌هاي گمنامي در آن خفته‌اند؛ «زماني كه ما وارد قطعه شهداي گمنام شديم باغچه‌ها خشكيده و فضاي بدي را ايجاد كرده بودند. ما براي اينكه جوان‌ها و كم سن و سال‌ترها بيشتر علاقه پيدا كنند وارد اين قطعه بشوند تصميم گرفتيم پاي هر مزار يك گل بكاريم. تا امروز بيش از 900گل كاشته‌ايم و به چشم ديده‌ايم كه از آن روز شوق آمدن آدم‌ها به اين قطعه بيشتر شده است و با لذت براي فاتحه‌خواني وارد قطعه مي‌شوند و دقايقي را سر مزار مي‌گذرانند.» از آنجا كه بچه‌هاي فدك متشكل از خانم‌ها و آقايان هستند، از فراهاني مي‌پرسيم كه كدام گروه توانسته‌اند موفق‌تر باشند؛ «هر دو گروه موفق هستند خدا را شكر. مادرهاي شهدا كه اين روزها بيشتر به قطعه گمنام‌ها سر مي‌زنند با خانم‌ها صحبت مي‌كنند و خاطرات‌شان را با آنها در ميان مي‌گذارند. ما هم از خاطراتشان نت برمي‌داريم و قرار است كه همه آنها را در يك كتاب منتشر كنيم.»

گروه فدك براي تميز كردن قبرها، گلكاري، رنگ‌آميزي و... هيچ پولي از هيچ ارگاني دريافت نمي‌كند و هر شخص به اندازه‌اي كه در توانش است براي اين برنامه هزينه مي‌كند؛ «ما خير ثابتي نداريم كه هر‌ماه به ما كمك كند. معمولا بچه‌هاي گروه هر كدام از پول توجيبي خودشان مقداري پس‌انداز و براي خريد وسايلي مثل جارو، دستمال، گل و... هزينه مي‌كنند. منهاي اردوهاي فرهنگي كه رفتيم و كارهايي كه كرديم تا الان نزديك به 3ميليون تومان خرج گلكاري و كارهايي از اين دست شده كه همه را بچه‌ها تقبل كرده‌اند. اين پول‌هاي اندك كه گاهي اصلا به چشم نمي‌آيد براي شهدا گلزاري ساخته و اين نشان مي‌دهد كه هنوز هم عشق به شهدا بين جوانان پررنگ است.»

  • لحظات عاشقانه

از فراهاني مي‌خواهيم خاطره‌اي از روزهاي حضورشان در اين قطعه برايمان تعريف كند. خودش مي‌گويد خيلي خاطره‌ها در حد يك نگاه مادر شهيد و يك لبخند پدر شهدا بوده كه تعريف و انتقال حس آن كار سختي است اما از بين خاطرات بي‌شمارش، دوتا را براي‌مان گلچين مي‌كند؛ «مثل هميشه سر مزار شهدا بوديم. خانمي از دور نگاه‌مان مي‌كرد. اين خانم جوان بود و حجاب خيلي كاملي هم نداشت.

هفته دوم كه وارد بهشت زهرا شديم، دوباره همان خانم را ديدم كه نزديك‌تر آمده بود و دقيق‌تر به كارمان نگاه مي‌كرد. دقايقي گذشت و آمد جلو و شروع كرد به صحبت كردن با خانم‌هايي كه آنجا حضور داشتند. از هفته بعد آن خانم وارد جمع ما شد و رفته‌رفته بدون اينكه كسي به او كاري داشته باشد يا نصيحتي كند حجابش را كامل كرد. حضور در قطعه شهدا باعث مي‌شود رفتار آدم بدون اينكه متوجه باشد عوض شود و اين يكي از تأثيرات شگرفي است كه وقت‌گذراندن با شهيدان در زندگي انسان‌ مي‌گذارد.

خاطره ديگري كه دارم مربوط به همين چند هفته قبل است. در بهشت زهرا مشغول گلكاري در باغچه كنار مزار يك شهيد بودم كه صداي ناله‌اي به گوشم رسيد. صدا هر لحظه نزديك‌تر مي‌شد. اطراف را ديدم و نگاهم به پيرزني افتاد كه به سختي قدم بر مي‌داشت. آمد جلو و به من گفت: «بده يه گلدون هم من بكارم.» گفتم «اين گلدان‌ها خيلي سنگين هستند، من يكي به نيت شما مي‌كارم.» گفت: «خودم بايد بكارم؛ مطمئنم يكي از اين سنگ‌ها، سنگي هست كه پسر من زيرش دفن شده. مي‌خوام يه گل واسه پسرم بكارم.

حرف‌هاي زيادي بين ما رد و بدل نشد اما لحن آن مادر، نگاهي كه به ما داشت، اميدي كه هنوز بعد از سال‌ها در دلش زنده بود و پسري كه نزديك به 30سال از او خبر نداشت حال و هوايي را بين ما ايجاد كرد كه نزديك به نيم ساعت همگي در غم و شوك بوديم.»

کد خبر 298673

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دفاع-امنیت

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha