اينكه مردم ما واقعاً به سختي روزگار مي‌گذرانند و تورم و گراني بخش‌هاي زيادي از اقشار جامعه را دچار گرفتاري كرده است.
به گمانم هيچ موضوعي مهم‌تر از مشكلات معيشتي مردم وجود ندارد و هيچ چيزي به اندازه معضل گراني و عدم تناسب ميان سطح درآمد مردم و تورم و گراني، مستحق توجه مسئولان نيست. بايد اين موضوع را نيز در نظر گرفت كه اقتصاد محور و پايه در حوزه‌هاي بسياري است و اين محوريت موجب مي‌شود كه وقتي وضعيت اقتصادي مناسبي نداشته باشيم به لحاظ فرهنگي و اجتماعي نيز دچار كاستي‌هاي بسياري باشيم.
به اقتضاي شغلم گريزي از پرداختن به سينما ندارم. سينماي ايران به شدت تحت تأثير مسائل اقتصادي قرار دارد.
با همه مشكلاتي كه در عرصه توليد فيلم وجود دارد وقتي اثري سينمايي توليد و آماده اكران شود، چشم‌انداز اميدواركننده‌اي براي نمايش عمومي ندارد. مردم به عنوان مخاطبان، سينما نمي‌روند يا بسيار كمتر از گذشته به سينما مي‌روند و شايد يكي از مهم‌ترين دلايل اين امر، مشكلات مالي و اقتصادي باشد. شهروندي كه از صبح تا شب به دنبال يك لقمه نان مي‌رود و بايد دغدغه معاش، پرداخت كرايه خانه و هزار و يك مشكل ديگر را داشته باشد، اصلا حوصله‌اي براي سينما رفتن ندارد.
يكي از مهم‌ترين كاركردهاي سينما، پركردن اوقات فراغت مردم است. نكته اينجاست كه ابتدا بايد اوقات فراغتي وجود داشته باشد و بعد به پركردنش به شيوه‌‌اي سالم و فرهنگي فكر كرد. در حال حاضر مردم با سينما قهر كرده‌اند. نتيجه‌اش هم اين شده كه در طول سال تعداد فيلم‌هايي كه مي‌توانند هزينه توليدشان را بازگردانند به كمتر از انگشتان دست مي‌رسد. تازه اين فيلم‌ها هم به هزار ضرب و زور به فروش ميلياردي دست پيدا مي‌كنند.
وقتي سينما رفتن به يك خانواد‌ه چند نفره هزينه قابل‌توجهي را تحميل مي‌كند طبيعي است كه فيلم‌ها نفروشند؛ آن هم در شرايطي كه دسترسي به فيلم‌ها نسبت به گذشته بسيار گسترده‌تر از سابق شده است. بهترين فيلم‌هاي روز جهان به راحتي در دسترس مردم قرار دارد و سينماي ايران در چنين شرايطي بايد با فيلم‌هاي هاليوودي رقابت كند. اين سينما نيازمند حمايت جدي است. مخاطب گريزانش را نيز به سادگي نمي‌توان بازگرداند.
حتي اگر مشكلات اقتصادي برطرف شود براي بازگرداندن مردم به سالن‌هاي سينما بايد به صورت جدي فرهنگ‌سازي كرد.
بايد اين نكته را در نظر بگيريم كه مشكلات اقتصادي دامنه‌اي بسيار گسترده دارند و در تمام شئون زندگي مردم تأثير مي‌گذارند. در اين شرايط بايد خودمان به داد خودمان برسيم. فشار گراني ميوه كيلويي 25 هزار تومان را فردي كه برخوردار و ثروتمند است درك نمي‌كند و شايد اگر گراني چند برابر الان هم شود اصطلاحاً ككش هم نمي‌گزد.
در حالي كه توده‌هاي محروم جامعه به شدت زير فشار گراني قرار دارند و اگر به ميان عموم مردم برويد مي‌بينيد كه اغلب نسبت به اين وضعيت گله‌مند و ناراحت هستند. اين كه چه بايد كرد را بايد كارشناسان و مسئولان بگويند. من به عنوان يك فيلمساز، تنها مي‌توانم اميدوار باشم كه اين وضعيت ناگوار اقتصادي تداوم پيدا نكند. اميدوارم روزي كه رنج‌هاي مردم عزيز و شريف كشورمان خاتمه مي‌يابد، دور نباشد.
- نويسنده و كارگردان سينما
نظر شما