همشهری‌آنلاین: انتشار پنجاه و پنجمین شماره داستان همشهری در خرداد ماه امسال مصادف با پنجمین سالگرد تولد ماهنامه داستان همشهری است که پنج‌ سال استمرار در تولید منظم یک ماهنامه‌ی ادبی و داستانیِ پرمخاطب، تجربه‌ای است که جامعه‌ی ادبی ایران در چند دهه‌ی اخیر کمتر شاهد آن بوده است.

پنجاه و پنجمین شماره داستان همشهری

اين شماره ۲۶۰ صفحه‌اي با آثاری از گلی امامی - کامبیز درم‌بخش - اصغر عبداللهی - محمد کشاورز - شهرام زرگر - سعید صیرفی‌زاده - مهرداد اسکویی - فیروزه گل‌سرخی - گونتر گراس - اروین یالوم - اومبرتو اکو - سوزان سانتاگ - اورهان پاموک - نیل گیمن - زیدی اسمیت منتشر شد.

بخش درباره زندگی این شماره شش روایت دارد. در روایت اول با عنوان «لیوان آبی» مهرداد اسکویی از دریچه شخصیت پدرش، به قیام پانزده خرداد می پردازد. در روایت دوم با عنوان «دوازده قاب» شهرام زرگر از آرزوهای کودکانه همه ما در کنار دردسرهایش می گوید؛ آرزوی گرفتن عکس یادگاری با سوژه های مشهور. در روایت سوم با عنوان «داژبال» فیروزه گل سرخی از زاویه یک تناظر نوستالژیک و کودکانه، نگاهی به تجربه مادر بودن انداخته است. در روایت بعدی با عنوان «همین حالا یا هرگز» گونتر گراس از تجربه تک افتادگی در جنگ می گوید. در روایت پنجم با عنوان «هیچ وقت فکر نمی کردم سَرم بیاید» اروین یالوم، روان کاو معروف، خواننده را به دیدار گوشه ای از پیچیدگی های روان انسان و ظرافت های روان کاوی برده است و در روایت آخر با عنوان «ارتقا» دلیا افرون از مواجهه میانسال ها و پیرها با دنیایی که در آن فن آوری پیوسته در حال تغییر و پیچیده شدن است، می گوید.

بخش داستان این شماره شش داستان دارد. دو داستان ایرانی «هاملت در نم نم باران» نوشته اصغر عبداللهی و «چشم هایش» نوشته محمد کشاورز و چهار داستان خارجی «شام آخر در کافه رستوران» نوشته سعید صیرفی زاده با ترجمه گلی امامی، «راه خروجی نیست» نوشته علی اسمیت با ترجمه پریسا ارگی، «مردی که ری بردبری را از یاد برد» نوشته نیل گیمن با ترجمه مهدی بنواری و «گورتان را گم کنید!» نوشته فردریک براون با ترجمه محمد دارابی.

پرونده بخش روایت های داستانی این شماره با چهار مطلب به شخصیت ملیجک یا عزیزالسلطان اختصاص دارد. روایت «کسی جرات نداشت ایرادی بگیرد» بخشی از خودزندگی نگاره ملیجک است. روایت «دیشب کمی عرق کرده است» برش هایی از یادداشت های روزانه ی ناصرالدین شاه درباره ی ملیجک و روایت سوم با عنوان «احوال گربه ها را هم بپرس» تلگراف نگاری های ملیجک از فرنگستان است. روایت آخر با عنوان «تنها بودم، هیچ کس نبود» برش هایی از روزنوشته های ملیجک در جوانی است.

بخش روایت های مستند این شماره سه مطلب دارد. در روایت اول با عنوان «یک خانه، یک شهر» فروغ عزیزی سه روایت از آخرین لحظه های خرمشهر قبل از اشغال را بیان می کند. احسان عمادی در روایت دوم با عنوان «بن بست خواندنی ها» به زندگی حرفه ای و شخصیت ذبیح الله منصوری می پردازد و در روایت آخر با عنوان «بینوایان پشت مانیتور» کریستینا دومیدل از کلاه برداران اینترنتی می گوید .

بخش درباره داستان این شماره پرونده ای است درباره نوشتن و خواندن. این پرونده سه مطلب دارد. مطلب اول مقاله ای با عنوان «مردگان سخن می گویند» نکته هایی در باب خواندن از زبان زیدی اسمیت است که در آن به خواندن و ارتباط آن با نویسنده ها و خوانندگان جوان می پردازد. مطلب دوم «خواننده ساده نگر، خواننده اندیشمند» گفت وگوی اورهان پاموک و اومبرتو اکو درباره ی شیوه های خواندن و نوشتن است و مطلب آخر با عنوان «بنویس، بخوان، از نو بنویس» درباره ی بازخوانی، لذت بخش ترین قسمت نوشتن، از زبان سوزان سانتاگ می خوانیم.

این شماره با بخش پایان خوش شامل داستان های دیدنیِ کامبیز درم بخش و مسابقه یک خطی به پایان می رسد.

پنجاه و پنجمین شماره ماهنامه داستان همشهری در 260 صفحه با قیمت 7000 تومان از 31 اردیبهشت ماه منتشر و در دکه‌های روزنامه فروشی و کتاب فروشی های معتبر سراسر کشور توزیع شده است.

کد خبر 295853

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha