دوشنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۰۴:۴۶
۰ نفر

محیا ساعدی: بهزاد بهزادپور برای علاقه‌مندان سینما به‌ویژه فیلم‌های دفاع‌مقدسی نامی آشناست.

نمایش از خلقت حضرت آدم تا دوران دفاع مقدس را روایت می‌کند.

 او در نخستين سال‌هاي دهه 80 پس از كارگرداني «خداحافظ رفيق» دست از سينما شست و همت خود را بر اجراي نمايشي تركيبي درباره تاريخ اسلام و دفاع‌مقدس گذاشت. «شبي در كهكشان‌ها» كه از ميانه ‌ماه مبارك رمضان هر شب در بوستان ولايت 3هزار مخاطب را با خود به اعماق تاريخ مي‌برد، حدود يك دهه با نام «شب آفتابي» اجرا مي‌شد. با بهزادپور پس از يكي از اجراهاي اخير اين نمايش 150دقيقه‌اي گفت‌وگو كرده‌ايم.

  • شب آفتابي و شبي در كهكشان‌ها غير از اسم چه تفاوت‌هايي با هم دارند؟

كساني كه 2سال پيش نمايش شب آفتابي را ديده‌اند پس از ديدن شبي در كهكشان‌ها متوجه اين تفاوت‌ها خواهند شد. تغيير و ارتقايي كه در نوع ارائه ميان‌پرده‌ها و تكنيك‌ها و فناوري‌هاي به‌روزشده اتفاق افتاده، تفاوت‌هاي بسياري را نسبت به اجراهاي گذشته ايجاد كرده است. كار خيلي روان‌تر و بصري‌تر شده و ميان‌پرده‌ها هم بسيار متفاوت است.

  • پايان‌بندي نمايش هر سال بر اساس اتفاق‌هاي روز تغيير مي‌كند يا ثابت است؟

در نمايش‌هاي گذشته هم دقيقا ماجراي آخرالزمان به همين نحو اجرا مي‌شد؛ يعني كساني كه روبه‌روي امام زمان(عج) مي‌ايستادند با همين پرچم‌ها و صحنه‌پردازي‌ها بودند. قبلا ما براي پوشاندن صورت از ماسك ضد‌شيميايي استفاده مي‌كرديم تا بچه‌هاي ارتش لباس‌هاي استتار را به ما دادند. اين پرده ارتباطي به اتفاق‌هاي اخير و گروهك‌هاي تكفيري و داعش و... ندارد.

  • از 13سال اجرا كردن يك نمايش خسته نشده‌ايد؟

از سال دوم كه نمايش روي صحنه رفت، من سناريوي دوم را داشتم كه از نظر ساختار و ارائه متفاوت بود. اجراي آن به جاي سه‌ضلعي، هشت‌ضلعي بود و هر ضلع يك پرده را روايت مي‌كرد. اين اتفاق به تو بي‌نهايت امكان مي‌دهد و مي‌تواني روايت موازي داشته باشي. من نقاط قوت سينما، تئاتر، اپرا و كنسرت را گردآوري و نمايش را ابداع كردم. نمايش در واقع يك تئاتر است با ريتم سينمايي. كار سختي بود اما اجرايي شد. الان هم اجراي سناريوي دوم براي من تبديل به آرزو شده است.

  • نگران نيستيد بـه‌دليـل اجرانشدن سناريوي دوم، نمايش مخاطب خودش را از دست بدهد؟

نه واقعا، اين نمايش بيننده 3باره و 10باره دارد. امسال در تهران تماشاگر براساس كد ملي به تماشا مي‌نشيند و حق دارد فقط يك‌بار كار را ببيند اما در ايلام ما يك‌ماه اجرا رفتيم و يك نفر 28بار تماشاگر كار ما بود. از 11ميليون جمعيت تهران هنوز يك ميليون نفر هم نمايش را نديده‌اند.

  • حالا كه حمايت سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران را پشت سر خودتان مي‌بينيد، شرايط براي اجراي سناريوي دوم فراهم نيست؟

سازمان فرهنگي هنري شهرداري تهران در حمايت از اجراي اين نمايش مردانگي كرد اما اينطور مردانگي را در حق ما تمام مي‌كند كه اجازه بدهد نمايش 3‌ماه ديگر ادامه داشته باشد و مخاطبان بيشتري شبي در كهكشان‌ها را ببينند. بعد از آن مي‌توانيم با فقط تغيير سوله، نمايش هشت‌ضلعي را اجرا كنيم.

  • دليل اين همه استقبال از نمايش را چه مي‌دانيد؟

تماشاگر ما احساس مي‌كند به او كلك نمي‌زنند، مثل سينما نيست كه يك ابعاد بسيار بزرگ اما مجازي باشد. مردم واقعا مي‌دوند، اسب‌ها واقعي‌اند، انفجار‌ها جلوي چشم اتفاق مي‌افتد و حتي گرماي آن روي صورت حس مي‌شود، بوي اسپند مي‌آيد و... تماشاگر در تمام صحنه‌ها حضور دارد و اين با فطرت هماهنگ است.

  • چطور به ايده شبي در كهكشان‌ها رسيديد؟

رسانه‌ها در زميني بازي مي‌كنند كه مال خودشان است و ما اگر مي‌خواهيم بازي را از آنها ببريم، بايد در زمين خودمان بازي كنيم. تماشاي صحنه‌هاي عزاداري محرم از تلويزيون حالت را خوب نمي‌كند. بايد حتما شال و كلاه كني و بروي بيرون كه تا با چشم نبيني و بوي اسپند به مشامت نرسد، انگار محرم نيست! يك نفر جمله‌اي براي من نوشته بود كه همه خستگي‌ام را در كرد: «شبي در كهكشان‌ها، خودش يك رسانه ديگر است.»

کد خبر 267650

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha