دوشنبه ۱۸ تیر ۱۳۸۶ - ۱۲:۲۷
۰ نفر

الهام صادقی: تألیف و ترجمه در حوزه هنر موضوع نشستی بود که فرهنگستان هنر به مناسبت روز قلم برپا کرد.

در این نشست، چهار صاحب‌نظر حوزه هنر و چاپ و نشر در این عرصه حضور داشتند و درباره چهار محور اصلی در شاخه هنری صحبت کردند: تألیف و ترجمه در هنرهای تجسمی ، تألیف و ترجمه متون هنرهای اسلامی ، متون فلسفه و نظریه هنر و احیای آثار حکمای متقدم در هنر و زیبایی،  موضوعات کلی بود که در این نشست بررسی شدند.

اولین سخنران مهدی حسینی  است که علاوه بر نقاشی ، دستی در ترجمه متون هنرهای تجسمی دارد. از نظر او آسیب کتاب‌های هنرهای تجسمی مترجمانی هستند که بدون اشراف به این حوزه دست به ترجمه آثار هنری می‌زنند. حسینی، ترجمه خوب را حاصل جمع سه اصل دانست؛ دانش و تخصص ، تسلط بر زبان مادری و زبان مرجع سه راس مثلثی بودند که این هنرمند مؤلف ترسیم کرد.

این عضو پیوسته فرهنگستان هنر روند کلی ترجمه آثار به فارسی را مثبت ارزیابی کرد و گفت:« بعد از کودتای 28 مرداد این منابع وجود نداشت و تنها مرجع ما دانشجویان مقالاتی بود که در مجلات جستجو و ترجمه می‌کردیم و جریان ترجمه متون هنری با ترجمه کتاب «نظری به هنر نقاشی» اثر کاترین گیبسون به همت پرویز مرزبان آغاز شد.»

تألیف و ترجمه متون هنرهای اسلامی موضوع صحبت‌های مهناز شایسته فر، مترجم فعال در این حوزه بود. آسیب‌شناسی کل کتاب‌های هنری، اولین مبحثی بود که شایسته فر به آن پرداخت و عدم حمایت دولتی از این حوزه را، پرفشارترین دغدغه مترجمان هنری دانست.
«کتاب‌های هنری چون با تصویر همراه است نمی‌تواند با کیفیت پایین یا بد چاپ شود.

چاپ این کتاب‌ها هزینه بالایی دارد ولی مسئولان به تمامی کتاب‌ها  به چشم یکسان نگاه می‌کنند؛ در حالی که کتاب‌های هنری نیازمند توجه بیشتری هستند. دولت باید از بخش‌های خصوصی و مراکزی که در این حوزه مشغولند حمایت کند.»

به گفته شایسته‌فر به همین دلیل هزینه‌ بالای کتاب‌های هنری و ترس از برگشت نشدن سرمایه ، ناشران نیز تمایلی به سرمایه‌گذاری در چاپ کتاب‌های هنری ندارند. او بر لزوم تبلیغ کتاب‌های هنری هم تاکید کرد   تا این  آثار بعد از چاپ شناسانده شوند.
از مباحثی که شایسته‌فر پس از آسیب‌شناسی کتاب‌های هنری به آن پرداخت، ترجمه یا تألیف در هنر اسلامی بود اینکه بهتر است  ما به ترجمه بپردازیم؟ یا بهتر است روی تألیف سرمایه‌گذاری کنیم؟

او در پاسخ به سؤالی که خودش مطرح کرد گفت:«الان حدود 100 سال است که محققان روی حوزه هنر اسلامی تحقیق کرده‌اند و کتاب نوشته‌اند. کار تا حدودی انجام و بسترهایی برای تفحص بیشتر فراهم شده است. بنابراین چرا از این منابع استفاده نکنیم و منابع علمی قابل توجه را به فارسی ترجمه نکنیم. ترجمه این آثار کمک می‌کند تا محققان مباحث جدی‌تری را دنبال کنند.»

صحبت‌های بعدی شایسته‌فر به مرور صاحب‌نظرانی اختصاص داشت که در حوزه هنرهای اسلامی فعالیت کرده‌اند. از نظر او اغلب این افراد چون پروفسور کبک، افرادی آشنا به زبان فارسی بوده‌اند اما نوع نگاه ما به  آثار اسلامی با آن‌ها فرق می‌کند. نوع نگاه غربی‌ها به این آثار زیباشناسانه است اما ما ایرانی هستیم و در نگاه خود ریشه‌یابی می‌کنیم که یادگارهای هنر اسلامی با کدام بخش فرهنگ ما مرتبط هستند.

مسعود قاسمیان نیز از کارشناسان حاضر در این جلسه بود. او در حوزه ترجمه متون نظریه هنر فعالیت می‌کند و از مترجمان دانشنامه زیبایی‌شناسی است که سال گذشته جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را دریافت کرد.

او با نگاهی به تاریخچه آثار هنری گفت:« ترجمه آثار هنری از اواخر دهه 30 به صورت پراکنده و از دهه 40 به صورت جدی شروع شد اما این فعالیت‌ها بیشتر جنبه سیاسی داشت. بعد از انقلاب از اواسط دهه 60 نگاه منسجم‌تر، دهه 70 نگاه دقیق‌تر و از نیمه دهه 70 نگاه آکادمیک به فلسفه هنر بارزشد.»

تاریخ هنر، نظریه و تئوری، زندگینامه هنرمندان، تک‌‌نگاری، آثار درجه اول کلاسیک، واژه‌نامه‌ها، آثار کلاسیک متاخر و نقد هنر بخش‌هایی بود که قاسمیان در بحث صنف شناسی آثار هنری برشمرد و درباره رابطه فلسفه و زیبایی‌شناسی گفت:«   مباحث تئوری زیبایی‌شناسی همیشه از مباحث مهم در فلسفه بود اما به‌تدریج با پیدایش مکاتب هنری افرادی که فیلسوف نبودند و جایگاه برجسته در عرصه هنر داشتند ، نظریه‌هایی را بیان کردند که مرجع آن‌ها همان آثار کلاسیک بود.»

قاسمیان که درباره مجموعه موضوعات مرتبط به ترجمه آثار نظری و فلسفی هنر به شکل کوتاه و موجز صحبت می‌کرد به رشد کمی و کیفی ترجمه نیز پرداخت :«نهادهای مختلف در این سال‌ها برنامه مدونی برای ترجمه آثار مختلف نداشتند. هر ترجمه‌ای که صورت گرفته به شکل فردی و تک تک بوده است. تکثر ترجمه باعث می‌شود جا برای هر کتابی باشد و این تصور را ایجاد نمی‌کند که با ترجمه یک اثر نیازی به برگردان سایر آثار مشابه نیست.»

او در بخش دیگری از صحبت‌هایش با اشاره به راه‌اندازی دو رشته پژوهش هنر و فلسفه هنر بر ضرورت ترجمه آثار تئوری و نظری هنر تاکید کرد. «ابتدا دو رشته پژوهش هنر و فلسفه هنر در دانشگاه تاسیس شدند و بعد به این فکر افتادیم که منبع تدریس نداریم. به همین دلیل مترجمان تلاش مضاعفی را برای تهیه منابع مورد نیاز دانشجویان آغاز کردند.»

به نظر قاسمیان ترجمه راه را برای بومی سازی این مفاهیم هم باز می کند و وقتی در مقام نقد هنر قرار می‌گیریم این پتانسیل‌ها کشف می‌شوند. قاسمیان، ناشران دانشگاهی را متولیان انتشار این آثار دانست  و  از انتشارات دانشگاه تهران، هنر ، سمت و علمی فرهنگی به عنوان فعالان این عرصه نام برد. او همچنین فرهنگستان هنر را حامی مالی کتاب‌های سنگین و هزینه‌بر برشمرد و گفت :«‌قبل از سرمایه‌گذاری باید نیازسنجی کنیم که در چه موضوعاتی کمبود داریم. مهم‌ترین  عرصه تبلیغ و معرفی آثار منتشر شده نیز برد دانشگاه است چون دانشجویان جدید اهل مطالعه هستند.»

آخرین صحبت‌های این مترجم، آسیب‌شناسی ترجمه در این حوزه بود که به اعتقاد او آسیب‌ها از طرف مترجمان جوان به کار می‌خورد و راه‌حل آن ترجمه‌های گروهی است که مترجمان جوان با حرفه‌ای‌های این حوزه همکار شوند و بیاموزند.

تن آسایی مترجم، خودمداری و همه‌چیز دانی، ناآشنایی با اصطلاحات، نداشتن نگاه انتقادی به منابع ، نبود ویرایش دقیق و نداشتن روش از دیگر آفت‌هایی بود که قاسمیان برای مترجمان برشمرد و با چند پیشنهاد حرف خود را تمام کرد. توجه به آثار با توجه به نیازهای دانشجویی، پرداختن به مسائل روز  و برگزاری جلسات نقد آثار هنری با حضور اهل هنر پیشنهادهای او بودند.

در این نشست، حسن بلخاری نیز درباره «احیای آثار حکمای متقدم در هنر و زیبایی» گفت: منظور از احیا، بازتولید است و منظور از متقدم، حکمای قرن دوم و سوم. وی در ادامه با طرح این پرسش که آیا در قرن دوم و سوم آثاری در حوزه هنر و زیبایی وجود دارد، تصریح کرد: «بله هست. یکی از این موارد ابن‌هیثم است، که کتابی دارد به اسم «المناظر» و آن را در سال 415 هجری در مصر نوشته است. این کتاب به قدری مهم است که تا قرن 18 جزو منابع منظره‌نگاری بوده است.

مقدمه «المناظر» ضمن پرداختن به مبحث زیبایی و به این پرسش که آیا زیبایی کیفیتی است در ذهن، یا صفتی است برای شیء، در ادامه این کتاب با روشمندی، ضمن رد این دو نظریه، نظریه جدیدی را درباره زیبایی‌شناسی تبیین کرده و این برای اولین‌بار است که یک مسلمان تعریفی آکادمیک از «زیبایی» ارائه می‌دهد. البته ما در بین بسیاری از فلاسفه مسلمان هم تعاریفی از زیبایی‌ می‌بینیم؛ اما تعریف آن‌ها بیشتر ذوقی است، در حالی‌که تعریف ابن‌هیثم کاملاً دارای روش و به تعبیری آکادمیک است».

او در ادامه با ارائه گزارشی از فعالیت خود درباره اثر تحقیقی‌اش در این حوزه اذعان کرد: ‌ما آثار بسیاری در این حوزه داریم و ضرورت دارد آثار متقدمان را احیا و به روز کنیم و این‌ها را در خدمت فلسفه هنر قرار دهیم.

کد خبر 26111

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز