یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۳۸۶ - ۰۵:۴۷
۰ نفر

فرهاد شقاقی مقدم : صحبت بیش از اندازه و گاه نادرست درباره اضطراب امتحان، خود می‌تواند برای دانش‌آموزان اضطراب‌آور باشد.

روزهای پایانی اردیبهشت پیام‌آور شروع فصل امتحانات و به دنبال آن شروع بحث‌های داغ پیرامون راه‌های پیشگیری از اضطراب امتحان است.

معاونان مدارس در مراسم صبحگاهی حتماً چند دقیقه‌ای راجع به اهمیت امتحانات و تلاش بیشتر دانش‌آموزان در این فصل صحبت می‌کنند که البته در دقایق آخر از تذکرات همیشگی خود «دانش‌آموزان از به همراه داشتن جزوه، کتاب و یا هر نوشته دیگری در سر جلسه امتحان خودداری کنند» نمی‌توانند بگذرند.

* * *
پدران و مادران پای تلویزیون می‌نشینند و روزنامه‌ها را ورق می‌زنند تا شاید راهکارهای تازه‌ای در حل اضطراب امتحان بیابند و آن را روی فرزندشان امتحان کنند. خوردن صبحانه، داشتن آرامش روحی، زودتر رفتن به مدرسه، میهمانی نرفتن در ایام امتحانات راهکارهایی هستند که دانش‌آموزان آنها را بهتر از اولیای خود از بر هستند.

 کمی عقب‌تر که برگردیم وعده خریدن دوچرخه در صورت قبولی خردادماه، هنوز که هنوز است به خیلی از دانش‌آموزان داده می‌شود. وعده‌ای که برای خیلی‌ها هیچ‌گاه عملی نشد، اما بار سنگین اضطراب را بر دوش آنان گذاشت!

می‌خواهیم در این مجال اندک نگاهی متفاوت به اضطراب امتحان داشته باشیم: نمی‌دانم با این نظر موافق هستید یا نه که: «صحبت بیش از اندازه و گاه نادرست درباره اضطراب امتحان، خود می‌تواند برای دانش‌آموزان اضطراب آور باشد.»

یادم می‌آید در سال گذشته در پاورقی برنامه امتحانی فرزندم این‌چنین نوشته بودند:

- دانش‌آموزان در ایام امتحانات جداً از اضطراب خودداری کنند. - مصرف صبحانه مخصوصاً پنیر و گردو را فراموش نکنید.

* * *
به من حق می‌دهید که بگویم مگر اضطراب امتحان مثل انتخاب پنیر وگردو است که دانش‌آموز این را انتخاب و آن را کنار بگذارد؟! پدران و مادران گرامی: گاهی این خودمان هستیم که درباره امتحانات فرزندمان دچار اضطراب شده‌ایم و این نگرانی را در لفافه‌ای از نصیحت‌های دلسوزانه، مستقیماً به فرزندمان منتقل می‌کنیم.

* * *
با کمی احتیاط باید بگویم اگر تاکنون (یعنی تا شروع فصل امتحانات) کاری اساسی و ریشه‌ای برای پیشگیری از اضطراب امتحان نکرده‌ایم، بهتر است در این ایام فشرده امتحانات از انجام اقدامات عجولانه پرهیز کنیم. حتماً سؤال می‌کنید که: پس چه کار کنیم؟!! حق با شماست. کمی صبر کنید تا مسئله از زوایای دیگری مورد بررسی قرار گیرد.

 بخش اصلی علت اضطراب در ایام امتحانات به نبودن یک برنامه منسجم و هدفمند در سیستم سنجش و ارزیابی آموزش و پرورش ما برمی‌گردد.

 دادن ضریب 6 به امتحانات پایان سال و دادن ضریب 1 به فعالیت‌های مستمر کلاسی به تنهایی می‌تواند بهانه‌ای قوی برای مضطرب شدن دانش‌آموزان باشد. دانش‌آموزان مهم‌ترین امتحان را امتحان خردادماه می‌دانند و در طی سال تحصیلی با کانال‌ها و اهرم‌های مختلف سنجش و ارزیابی آشنا نشده‌اند. درباره این موضوع کمی فکر کنید تا به جنبه دیگری اشاره شود:

خیلی از خانواده‌ها در طی سال تحصیلی هیچ‌گونه نظارت یا ارزیابی از روند رشد تحصیلی فرزندشان ندارند. کمتر به مدرسه رفته‌اند و از فعالیت‌های فرزندشان در کلاس، از روحیات او در مدرسه، از نحوه ارتباط متقابل او با همسالان، از ارتباط او با معلم و مدیر اطلاع چندانی ندارند. و به یکباره با شروع فصل امتحانات فرزند خود را در میان انبوهی از نصیحت‌ها و توصیه‌ها و بایدها و نبایدهای گوناگون مدفون می‌کنند.

* *‌‌ *‌

 آیا بهتر نیست به راهکارهای جدید‌تری پرداخته شود:

سعی کنیم به عنوان یک مربی این حس را در دانش‌‌آموزان ایجاد کنیم که امتحان یک مرحله کاملاً عادی از یک سال تحصیلی است. امتحان می‌تواند مثل پرسش معلم در کلاس و یا نوشتن تمرین در خانه و یا انجام کارهای عملی در مدرسه، یک رفتار کاملاً عادی باشد. به نظر شما سؤال‌های امتحانی را نمی‌شود طوری طراحی کرد که دانش‌آموز بخشی از آنها را در منزل و با کمک سایر اعضای خانواده انجام دهد؟ درباره این سؤال هم فکر کنید. جذابیت محیط مدرسه و کلاس:

مشکل اصلی ما این است که تمام سعی دانش‌آموزان و هدف اصلی آنان این است که به هر قیمت که شده برای سال بعد باید یک پله بالاتر بروند و همیشه نگاهی به آینده و سال‌های بعد دارد و از بودن در شرایط موجود لذت نمی‌برد. فعالیت‌های کلاسی- تدریس معلم و محیط مدرسه برای او جذاب نیست و تمام تلاش او معطوف به قبول شدن و به نوعی خلاص شدن از وضع موجود است!!

آشنا کردن فرزندمان با مفاهیم سنجش و ارزیابی در محیط خانواده:

چقدر از رفتارها و گفتمان‌ اعضای خانواده در طول یک سال، مفهومی از [سنجش] را به ذهن مخاطب منتقل می‌کند؟!

به نظر من در محیط خانواده باید به دنبال طرح سؤالات جدیدی بود:

«پسرم! در مسافرتی که با هم به شمال داشتیم چه چیزهایی برایت جالب و جذاب بود؟ برایم در یک صفحه بنویس. دوست دارم نوشته تو را با خود داشته باشم»

سؤال‌هایی از این دست می‌تواند کودک و نوجوان را با مفهوم پس دادن اطلاعات و آموخته‌ها آشنا کند.

 آموزش و تمرین حل مسئله: فرزندانمان چه مهارت‌ها و فعالیت‌هایی را می‌توانند به تنهایی انجام دهند؟ آیا توانسته‌اند مهارت حل مسئله را کسب کنند؟ آنها در سر جلسه امتحان احساس تنهایی می‌کنند، چون یاد نگرفته‌اند گاهی اوقات لازم است به تنهایی مشکلات و مسائل را حل کنند. انگار باید همیشه یکی در کنار آنها باشد. که این یک نفر گاه در قالب کاغذهای کوچک و لوله شده (تقلب) خود را نشان می‌دهد. انگار دانش‌آموزی که این کاغذها را در جیب دارد دلش قرص‌تر می‌شود.

* * *
در آخر خودم و شما را به یافتن راه‌های متفاوت، یادگیری- ارزیابی و رشد مستمر دعوت می‌کنم تا شاید در مقالات بعدی به راه‌های تازه‌تری برسیم.

کد خبر 22449

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز