مجموع نظرات: ۰
یکشنبه ۱۹ شهریور ۱۳۹۱ - ۰۶:۴۸
۰ نفر

حمیدرضاخطیبی: توانمندسازی زنان که از آن با عنوان توانمندسازی جنسیتی نیز نام برده می‌شود طی دهه‌های گذشته به موضوع مهمی در مباحث مربوط به توسعه و اقتصاد تبدیل شده است.

 تمام ملت‌ها، تجارت‌ها، اجتماعات و گروه‌ها می‌توانند از تحقق برنامه‌ها و سیاست‌هایی که ایده توانمندسازی زنان را پذیرفته‌اند، سود ببرند. در بحث حقوق بشر و توسعه، توانمندسازی زنان ازجمله نگرانی‌های ساختاری محسوب می‌شود. وقتی کشوری می‌خواهد بر موانع مرتبط با فقر و توسعه غلبه کند، موضوع توانمندسازی و مشارکت زنان گامی لازم برای قرار‌گرفتن در مسیر توسعه انسانی و مدیریت استعدادها، اهداف توسعه هزاره و سایر رویکردها و اهداف معتبر جهانی محسوب می‌شود.

سنجش توانمندسازی جنسیتی

میزان توانمندسازی جنسیتی می‌تواند به کمک مقیاس توانمندسازی جنسیتی (GEM)برآورد و اندازه‌گیری شود. مقیاس GEM، میزان مشارکت زنان را در یک جامعه، چه به لحاظ سیاسی و چه اقتصادی نشان می‌دهد. این محاسبه با تعیین سهم و تعداد کرسی‌های مجلس یک کشور که در اختیار زنان است، تعداد قانونگذاران زن، مقامات و مدیران ارشد زن، تعداد زنان کارآفرین و نیروهای فنی زن و نیز تفاوت‌های جنسیتی در میزان درآمد که نشان‌دهنده استقلال اقتصادی است، صورت می‌گیرد. سپس کشورهای جهان براساس این اطلاعات رده‌بندی می‌شوند. سایر مقیاس‌های اندازه‌گیری توانمندسازی زنان که مشارکت و برابری اجتماعی زنان را درنظر می‌گیرند، عبارتند از: مقیاس برابری جنسیتی و مقیاس توسعه مبتنی بر جنسیت.

راه‌های توانمندسازی زنان

یک راه برای تحقق توانمندسازی زنان، به رسمیت شناختن حق مالکیت ارضی آنان است. حق مالکیت ارضی، راه مهمی برای توانمندسازی زنان به لحاظ اقتصادی محسوب می‌شود و به آنان اطمینان لازم را برای مقابله با نابرابری‌های جنسیتی می‌بخشد. در کشورهای در حال توسعه، زنان غالبا به لحاظ حقوقی در زمینه مالکیت ارضی و صرفا به‌خاطر جنسیت خود با محدودیت‌هایی روبه‌روهستند. برخورداری از حقوق برابر در زمینه مالکیت زمین، به نوعی قدرت چانه زنی به زنان می‌بخشد که پیش‌تر از آن بی‌بهره بوده‌اند. آنان توانایی آن را می‌یابند تا خود را در عرصه‌های مختلف زندگی، چه داخل خانه و چه خارج از آن، نشان دهند.

راه دیگر توانمندساختن زنان، واگذار کردن مسئولیت‌هایی به آنان است که در شرایط عادی در حیطه مردان قرار دارد. وقتی زنان به توانایی اقتصادی برسند، دیگران به آنها به‌عنوان اعضای برابر جامعه می‌نگرند. به این صورت، آنها به‌خاطر کوشش و خدماتشان به جوامع و اجتماعات خود، عزت نفس و اطمینان به نفس اجتماعی بیشتری می‌یابند. پذیرش زنان به‌عنوان بخش مهمی از جامعه می‌تواند آثار مثبت فراگیری داشته باشد. در مطالعه‌ای که توسط بینا آگاروال صورت گرفته است، به زنان فرصت مشارکت و حضور در یک گروه حفاظت از جنگل داده شد. این واگذاری مسئولیت نه‌تنها کارایی گروه را بالا برد بلکه به زنان حاضر در این تحقیق عزت نفس بالایی بخشید، درحالی‌که دیگران، ازجمله مردان حاضر در گروه با احترام بیشتری به همکاران زن خود نگاه می‌کردند.

مشارکت به اشکال گوناگون اما، مؤثرترین شکل توانمندسازی جنسیتی است. مشارکت سیاسی، چه به شکل حق رأی دادن و ابراز عقیده، یا به‌صورت توانایی اداره یک سازمان یا نهاد و اشغال پست‌های سیاسی، با فرصتی برابر با مردان برای انتخاب‌شدن، نقش بسزایی در توانمندسازی زنان دارد. با این حال، مشارکت تنها به قلمروی سیاست محدود نمی‌شود. مشارکت زنان می‌تواند شامل خانه‌داری، حضور در مدارس و دانشگاه‌ها و نیز توانایی برخورداری از حق انتخاب باشد. می‌توان گفت این شکل‌های مشارکت زنان، مقدم بر مشارکت آنها در امور سیاسی است. وقتی زنان نهادی داشته باشند که خواسته‌های آنها را پی بگیرد، برابری بیشتری بین زن و مرد شکل می‌گیرد. اعطای اعتبارات خرد نیز راه دیگری برای توانمندسازی زنان است. دولت‌ها، سازمان‌ها و افراد ذی‌ربط، اهمیت سرمایه‌های خرد را در این زمینه درک کرده‌اند. آنها امیدوارند زنان با قرض گرفتن پول و اعتبار، در عرصه تجارت و جامعه فعالیت کنند که به نوبه‌خود به آنها توانایی و قدرت بیشتری در امور اجتماعی می‌دهد. در واقع یکی از اهداف اصلی در اجرای برنامه اعتبارات خرد، توانمندسازی زنان بوده است. در جوامع در حال توسعه، وام با بهره اندک در اختیار زنان قرار می‌گیرد، به این امید که آنها بتوانند کسب و کار کوچکی راه بیندازند و خانواده خود را تأمین کنند. با این حال باید گفت موفقیت و تأثیرگذاری اعتبارات خرد و وام‌های کوچک، موضوعی بحث‌انگیز است و دائما درباره آن صحبت می‌شود.

مزایای اقتصادی توانمندسازی زنان

بیشتر زنان در سراسر جهان برای کسب درآمد متکی به مشاغل غیررسمی‌هستند. چنانچه زنان از توانمندی لازم برخوردار شوند و بیش از پیش فعالیت داشته باشند، امکان رشد اقتصادی [جامعه] فراهم و آشکار خواهد شد. کنار گذاشتن این بخش مهم از نیروی کار یک جامعه تنها به‌دلیل جنسیت می‌تواند آثار بد و زیانباری برای اقتصاد آن جامعه داشته باشد. علاوه بر این، مشارکت زنان در نهادهای مشورتی، گروه‌های اجتماعی و تجارت، کارایی این نهادها، گروه‌ها و شرکت‌ها را افزایش خواهد داد. برای تعیین میزان تأثیر توانمندی زنان - به لحاظ مالی - در عرصه تجارت، مطالعه‌ای درباره فعالیت و دارایی 500شرکت تجاری صورت گرفته است. نتایج این مطالعه نشان می‌دهد در شرکت‌هایی که زنان در هیأت مدیره آنها حضور فعالی دارند، بازگشت سرمایه بسیار بیشتر است (از جمله 53درصد افزایش دارایی خالص، 24درصد افزایش در فروش و 67درصد افزایش سرمایه در گردش شرکت). این مطالعه نشان می‌دهد حضور زنان می‌تواند بر سودآوری اقتصادی کلی یک شرکت تأثیر جدی بگذارد. در مقیاس جهانی، گنجاندن زنان در نیروی کار رسمی جوامع می‌تواند بازدهی آنها را بالا ببرد.

موانع توانمندسازی زنان

بسیاری از موانع توانمندسازی و برابری زنان ریشه در فرهنگ‌های جوامع و ملل خاصی دارد. بسیاری از زنان این فشارها و موانع را احساس می‌کنند، درحالی‌که سایر زنان به اینکه زیردست و پایین‌تر از مردان تلقی شوند، عادت کرده‌اند. حتی در مواردی که مردان، قانونگذاران، سازمان‌های غیردولتی و سایرین از مزایای توانمندسازی و مشارکت زنان آگاهند، بسیاری از آنها از برهم خوردن شرایط موجود در جوامع خود بیم دارند و به نوعی اجازه می‌دهند معیارهای اجتماعی سد راه توسعه جامعه شود.

کد خبر 183996

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز