گروه ادب و هنر - مایا شرفی: شروعی با ضرباهنگ تند و منحصر‌به فرد که خلاف عادت مرسوم سینمای ایران است.

سینمای ایران - فیلم آزمایشگاه

 نحوه بیان سریع و بی‌وقفه شخصیت‌ها به‌گونه‌ای است که بیشتر در آثار سینمای جهان دیده می‌شود و با جریان رخوت‌زده این روزهای سینمای ایران تناسب چندانی ندارد. اینها تک گوشه‌هایی از چگونگی فیلم آزمایشگاه، نخستین ساخته حمید امجد است که این‌روزها در سینماها اکران می‌شود. امجد با اینکه در زمینه سینما تحصیل کرده اما تا به امروز عمده فعالیت‌هایش به حوزه تئاتر بازمی‌گردد و آزمایشگاه نخستین تجربه کارگردانی او در سینماست. به بهانه نخستین ساخته سینمایی‌اش با او به گفت‌وگو نشستیم.

  • با توجه به رزومه‌ای که از شما دیده می‌شود تحصیلات‌تان در زمینه سینماست ولی آنچه در عمل می‌بینیم این است که فعالیت‌های‌تان در حوزه تئاتر پررنگ‌ترند! دلیل این اتفاق چیست؟ به کار تئاتر علاقه بیشتری داشتید یا دلیل دیگری در این امر تأثیرگذار بوده؟

هم به تئاتر علاقه داشتم و هم اینکه فعالیت در حوزه تئاتر آسان‌تر و سریع‌تر به ثمر می‌رسید. به موازات کارم در تئاتر، مایل بودم در سینما هم کار کنم اما طبیعتا سینما صنعت گران‌تری است و به شرایط و امکانات بیشتری نسبت به تئاتر نیاز دارد. در همان دوره فعالیتم در تئاتر چندبار کوشیدم فیلم‌هایی را هم به مرحله ساخت برسانم اما مقدور نشد. دست بر قضا این روزها که در سینما فعالیت دارم در تئاتر کار نمی‌کنم اما هیچ‌‌گاه قصدم این نبوده که از میان تئاتر یا سینما فقط یکی را انتخاب کنم. هر دو را همیشه دوست داشته‌ام و می‌خواسته‌ام در هر دو حوزه فعالیت داشته باشم.

  • کدام‌یک از این دو برای‌تان ارجحیت دارند؟

هیچ‌گاه به این فکر نکردم که کدام‌یک از این دو ارجح است. همیشه به این توجه می‌کردم که در لحظه اکنون، کدام‌یک مقدور است. هرکدام عملی‌تر بود و البته مسیر نزدیک‌تری ارائه می‌کرد برای حرفی که در آن لحظه می‌خواستم بزنم، طبعا برای آن لحظه موقتا ارجحیت می‌یافت.

  • با توجه به اینکه امروز تجربه کار در هر دو حوزه را دارید فکر می‌کنید کدام‌یک می‌تواند بیشتر همراهی‌تان کند در راه رسیدن به آنچه همواره در ذهن داشته‌اید؟

آنچه شما می‌پرسید احتمالا پی‌جویی نوعی جهان‌بینی فلسفی است، ولی ما در شرایطی زندگی نمی‌کنیم که فعالیت‌های‌مان را بر حسب دلایل فلسفی و انگیزه‌های تماما شخصی تنظیم یا انتخاب کنیم. جواب واقعی سؤال‌تان برمی‌گردد به اینکه در کدام قالب و در چه زمانی شرایط لازم برای کار، شامل مجوز و سرمایه و سخت‌افزار حرفه‌ای، فراهم بشود یا نشود. در ورای اینها اگر نیازی به پی‌جویی دیدگاه یا جهان‌بینی ذهنی من باشد لابد باید در مجموعه کارهایی که تا به حال انجام داده‌ام شامل نمایشنامه‌ها، فیلمنامه‌ها، داستان‌ها، پژوهش‌ها، آثاری که اجرا کرده‌ام و... جست‌وجو و دریافت شود نه اینکه خودم در موردش صحبت کنم.

  • اولین تجربه کار سینمایی‌تان در جایگاه یک کارگردان چطور بود؟ چقدر تفاوت وجود داشت بین پندارهای شما و واقعیاتی که در این مدت با آنها برخورد کردید؟

همیشه با دایره‌ای از زمینه‌های ذهنی و پیشینه‌ای از تصورات به هر عرصه تازه قدم می‌گذاریم. من با محیط سینما بیگانه نبودم اما سوابق ذهنی‌ام می‌گفت در موقعیت کارگردان باید متوجه تأثیر بسیاری عوامل اساسی و کلان بر کیفیت فیلم باشم. در عمل چیزی که برایم غافلگیرکننده بود و می‌توانست بر تک‌تک لحظه‌های فیلم اثر بگذارد تأثیر عوامل ظاهرا جزئی‌تر یا تأثیر خصلت‌هایی در خلق و خوی برخی عوامل و همکاران بود که گاه با کمی بی‌خیالی، بی‌مسئولیتی یا بی‌انگیزگی چه آسان می‌توانستند بر کلیت و نتیجه کار همه گروه تأثیر منفی بگذارند، همان‌طور که جدیت و مسئولیت‌پذیری برخی همکاران هم، خیلی بیش از آنکه به چشم بیاید، می‌توانست تأثیر مثبت داشته باشد.

  • مخاطب آزمایشگاه در 15 دقیقه اول فیلم به دقت زیادی نیاز دارد تا بتواند خود را در قصه پیدا کند چون ریتم فیلم شما برخلاف سایر فیلم‌های سینمایی و حتی سریال‌های تلویزیونی ایرانی، خیلی تند است.

از لحن‌تان به‌نظر می‌رسد شما هم موافقید که ریتم کند می‌تواند کسل‌کننده باشد. من هم با ریتم کند میانه خوبی ندارم و گمان می‌کنم کندی و رخوت برای همه ملال‌آور باشد حتی برای برخی منتقدان که از ضرباهنگِ تند آزمایشگاه اظهار نارضایی می‌کنند یا می‌کوشند رخوت و کندی فیلم‌های ایرانی را نظریه‌پردازی و توجیه کنند. چون در اغلب زمینه‌ها، بیشترین نظریه‌پردازی ما صرف توجیه وضعیت موجود می‌شود، نگره‌پردازی می‌کنیم تا عاداتمان را توجیه کنیم و توضیح بدهیم هر چیزی باید همان جوری باشد که هست! در مورد سینما هم، برخی به این کندی ملال‌آور در فیلم‌های ایرانی می‌گویند «ریتم زندگی ایرانی»! ولی من این ریتم زندگی را سالیان سال است در واقعیت جهان اطرافم نمی‌بینم. ما سال‌ها بلکه دهه‌هاست که با ضرباهنگ دیگری زندگی می‌کنیم اما در فیلم آزمایشگاه مسئله تنها این نبود که ضرباهنگ فیلم با زندگی در واقعیت بیرون از فیلم تطبیق کند بلکه ضرباهنگ فیلم به اقتضای ساختار و قصه خود فیلم باید تند می‌بود. قصه این فیلم در جهانی می‌گذرد که آدم‌ها همه درحال مسابقه و رقابت هستند و کسی که دیر بجنبد از مسابقه جا مانده؛ مسابقه میانِ آدم‌هایی که در کوشش‌اند تا جای همدیگر را بگیرند. اصلا قصه این فیلم در جهان سرعت می‌گذرد و قهرمان ما در تمام مدت فیلم در حال دویدن است تا جایگاهش را در جامعه و محیطش به‌دست آورد.

اگر قرار بود سلانه سلانه و با آن ریتم زندگی ایرانی- که ادعا می‌شود باید کند باشد- حرکت کند شاید اصلا استحقاق جایگاهی را که ما تماشاگران دل‌مان می‌خواهد به آن برسد، نداشت اما درباره اینکه تماشاگران در 15 دقیقه اول فیلم تلاش می‌کنند با ریتم تند فیلم همراه شوند، باید بگویم همین حدود 15 دقیقه اول هر فیلم فرصتی برای تماشاگر است که بکوشد خود را با فیلم هماهنگ کند- با همه‌‌چیزش، نه فقط با تندی بلکه با کندی احتمالی هم، فضای بصری‌اش، زبان و لحن فیلم و هر ویژگی دیگرش- این مدت زمانی است که تماشاگر تصمیم می‌گیرد مایل است با فیلم همراهی کند یا ترجیح می‌دهد سینما را ترک کند. خوشبختانه تماشاگران آزمایشگاه بعد از این 15 دقیقه، هوشیارتر تماشای فیلم را ادامه می‌دهند! ضمنا سرعت ضرباهنگ و گفتار با فیلم آزمایشگاه شروع نمی‌شود؛ در سینمای جهان به‌ویژه در سینمای کمدی خیلی پیشینه دارد و از شروع سینمای ناطق هم وجود داشته. کمدی‌های هاوکس و کیوکر را به یاد می‌آورید؟ یا «یک، دو، سه» بیلی وایلدر که سرآمد ضرباهنگ تند در گفتار شخصیت‌های فیلم است! خوشحالم که این ویژگی را در آزمایشگاه تجربه کردیم، هرچند که عادت‌های تکراری را به هم بریزد. مطمئنم سینمای ما هم در آینده به سمت این ضرباهنگ حرکت خواهد کرد .

  • از شرایط اکران و تبلیغاتی که برای فیلم می‌شود رضایت دارید؟

در زمینه اکران چندان تخصصی ندارم. فقط به‌عنوان ناظری بیرونی به‌نظرم می‌رسد اکران ما در زمان مناسبی آغاز نشد. روز اول اکران مصادف با وفات بود و ما فقط از عصرش توانستیم فیلم را نمایش بدهیم. هفته شروع اکران هم هفته خوبی نبود چون درست تا روز قبل از اکران تعطیلات ادامه داشت و ما نه توانستیم تبلیغی کنیم نه حتی در آن تعطیلات می‌شد کپی‌های فیلم را آماده کرد و به سینماها رساند؛ مضاف بر اینکه درست تا قبل از تعطیلات حتی نمی‌دانستیم در این هفته اکران خواهیم داشت. ماه اکران خوب نیست چون زمان امتحانات مدارس و دانشگاه است، فصل هم خوب نیست چون فصل بازی‌های فوتبال جام ملت‌های اروپاست و دست آخر شاید سال خوبی هم نیست چون امسال اکران سینما با اتفاقات ناخوشایندی آغاز شد و همه را نگران وضعیت سینما کرد. با این‌همه چه چاره دیگری وجود دارد؟ البته دست‌اندرکاران فیلم همه تلاش‌شان را می‌کنند تا فیلم برخلاف وضعیت راکد عمومی سینما، بتواند درست ارائه شود. همه امیدواریم فیلم ارتباط خوبی با تماشاگران برقرار کند تا نگرانی‌ها و خستگی‌های همکاران را برطرف کند.

کد خبر 173793

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز