تیرماه امسال خانواده پسربچه دو ساله‌ای به نام عرفان وقتی متوجه ناپدید شدن فرزندشان در مشکین دشت کرج شدند، همه جا را به‌دنبال او گشتند. پسربچه دو ساله زمانی که سرگرم بازی در مقابل خانه شان بود ناگهان ناپدید شده و پدر و مادرش هر چه گشتند، اثری از او پیدا نکردند. از آنجا که یک کانال آب از آن حوالی می‌گذشت، این فرضیه که پسربچه به داخل کانال سقوط کرده مد نظر قرار گرفت. بنابراین جست‌وجو در داخل کانال آب شروع شد و چند ساعت بعد جسد بی‌جان پسربچه در فاصله 3 کیلومتری از محل زندگی‌اش پیدا شد. تیم‌های جست‌وجو، پسربچه را در حالی پیدا کردند که به‌نظر می‌رسید بر اثر غرق شدگی، جان خود را از دست داده است.
یک معما
با اطلاع پلیس از این ماجرا، جسد پسربچه به پزشکی قانونی انتقال یافت و تحقیقات برای مشخص شدن علت مرگ او شروع شد.
درحالی‌که همه تصور می‌کردند پسربچه به خاطر سهل انگاری والدینش به کانال آب سقوط کرده اما نتیجه آزمایش‌های پزشکی قانونی معمای پیچیده‌ای را پیش روی پلیس قرار داد.
در گزارش پزشکی قانونی، علت مرگ پسربچه خفگی بر اثر غرق شدن در رودخانه اعلام شده بود اما مسئله مهم این بود که روی بدن پسربچه هیچ نشانی از کبودی و زخم به چشم نمی‌خورد حال آنکه کانال آبی که او به داخل آن سقوط کرده بود پر از تخته سنگ‌های بزرگ بود و امکان نداشت فردی 3 کیلومتر در این کانال آب غوطه ور باشد و بدنش به خاطر برخورد با تخته سنگ‌ها زخمی و کبود نشود.
به دست آمدن این اطلاعات نشان می‌داد که پسربچه دو ساله از مقابل خانه شان به داخل کانال آب سقوط نکرده و احتمالا فردی او را به محل حادثه در سه کیلومتری خانه شان انتقال داده و بعد وی را به داخل کانال پرتاب کرده است. با این فرضیه تحقیقات برای شناسایی عامل این جنایت شروع شد.
ردپای آشنا
در این مرحله از تحقیقات، ماموران راهی محل زندگی پسربچه دو ساله شدند و به تحقیق از همسایه‌ها پرداختند. در این تحقیقات مشخص شد که همزمان با ناپدید شدن پسربچه از مقابل خانه شان، شوهر عمه او به نام رضا، در آن حوالی مشاهده شده بود.
وقتی ماموران رضا را دستگیر کردند متوجه اثر خون روی سپر جلوی خودروی او شدند. بنابراین بازجویی از وی شروع شد و او که به خاطر قتل پسربچه دو ساله دچار عذاب وجدان شده بود، راز جنایت را برملا کرد. مرد جوان گفت: روز حادثه، ماشینم را تازه تعمیر کرده بودم و داشتم آن را امتحان می‌کردم که ناخواسته با عرفان تصادف کردم. او مقابل خانه شان سرگرم بازی بود و نفهمیدم چطور این تصادف اتفاق افتاد. وقتی از ماشین پیاده شدم دیدم که پسربچه دو ساله بی‌حال روی زمین افتاده و پیشانی‌اش به خاطر برخورد با سپر ماشین خونی است.
از آنجا که گواهینامه نداشتم، ترسیدم و چون قبلا هم چند سالی را در زندان بودم و احتمال داشت به خاطر مرگ عرفان به زندان بیفتم، تصمیم به صحنه‌سازی گرفتم. این بود که پسربچه را در ماشینم گذاشتم و بعد از طی مسافتی، او را به داخل کانال آب انداختم تا همه تصور کنند که او به داخل کانال سقوط کرده و جانش را از دست داده است.
سرهنگ گل صباحی، رئیس پلیس آگاهی استان البرز گفت: متهم در حالی پسربچه را به داخل کانال آب پرتاب کرده بود که او زنده بود و اگر به جای این کار وی را به بیمارستان انتقال داده بود، او حتما زنده می‌ماند.
وی افزود: بعد از اعترافات متهم، برای او قرار قانونی صادر شد و تحقیقات تکمیلی درخصوص این پرونده ادامه دارد.
