یکشنبه ۶ شهریور ۱۳۹۰ - ۰۷:۳۹
۰ نفر

سال‌ها پیش تابلوی نور علی نور را با خط ثلث نقش زده بودم.

خوشنویسی

این اثر هم مباهات خودم و هم نشاط مخاطبان را فراهم می‌ساخت. بعد از چندی، رندی عاشق از آن سوی آب‌ها این اثر را از آن خود کرد و فقط جای خالی و نقشی از آن برایم باقی ماند. همه‌گاه احساسی زیبا برای اجرای مجدد نورعلی نور برایم به وجود می‌آمد. سال‌ها سکنی گزیدن در باغ ملکوت و انواری که در این باغ رویت کرده بودم، رهنمون من شد تا بتوانم دل و جان بسپارم و به ضیافتی دیگر در نور بپردازم و چلچراغی از کلام نور را بر پهنه عالم ترسیم کنم.

با نگاه تازه‌ام به خوشنویسی باید به نیزاری دیگر می‌رفتم؛ نیزاری از جنس نور و قلم‌هایی از جنس نور. به نیزار نور رفتم. نیزار آبادی بود. در انتخاب قلم‌ها هیجان زیادی داشتم. نجوای عاشقانه‌ام را با نی‌ها در میان گذاشتم و تمنای وصال و همراهی و همدلی؛ البته محتوا می‌طلبید که با نگاهی دیگر به اجرای اثر بپردازم، از این رو روش سختی را انتخاب کردم تا بتوانم به نتایج بهتری برسم. قلم نور را به مشکات نور پیوند زدم و با خط نور، نورعلی نور را نقش زدم. با توجه به معنای آیه، فضا برایم چراغانی و نورباران شده بود. من بودم و یار، نور بود و کلام نور، من بودم و سوره نور، من بودم و آیه نور علی نور و رنگ‌های شاد و آثاری متفاوت... . طی 4سال اجرای آثار، همواره به نو بودن ترکیب آثارم می‌اندیشیدم و سعی داشتم در این آزمون هم سربلند باشم.

آن‌قدر غرق در معنای آیه شده بودم که گویی انگشتانم از جنس نور شده بودند و از گردش روی هیچ صفحه سختی پروا نداشتند و با جسارتی که همواره مورد علاقه‌ام بوده به چرخش و رقص درمی‌آمدند و بدین معنا هم رسیده بودم که باید خود از جنس نور شد تا بتوان نقش نور زد و من که چنین نبودم از خداوند جلیل درخواست کردم که توفیق عنایت فرماید؛ هرچند می‌دانستم که از نقطه شروع این آثار توفیق حضرت حق باید شامل حالم شده باشد که پنجره‌ای از نور به رویم گشوده شده است.

جلیل رسولی
هنرمند خوشنویس

 

کد خبر 144220

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز