شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۰ - ۱۵:۲۴
۰ نفر

مهر: 9 سال پیش دختری 51ساله به‌نام هاجر نویدی در یکی از روستاهای استان کهگیلویه و بویراحمد به‌دلیل فقر و نداشتن 6‌هزار تومان پول دارو، از دنیا رفت.

هاجر

«بعدازظهر من و هاجر از سر زمین کشاورزی مردم برمی‌گشتیم، هاجر فقط گریه می‌کرد. می‌گفت دلم درد می‌کند. پدرش برای کار به گناوه رفته بود. ماشینی هم برای اینکه او را به درمانگاه ببرم نبود. تا رسیدن به درمانگاه باید راه زیادی را طی می‌کردیم. با تراکتور هاجر را به درمانگاه رساندم. 900‌تومان شد. سرم و آمپول نوشت اما لوازم سرم در درمانگاه نبود.» مادر هاجر با یادآوری آن روزها می‌گوید: آمبولانس برای بردن او به دهدشت 6500 تومان پول می‌خواست این پول هزینه یک‌ماه زندگی‌مان بود و من فقط 2‌هزار تومان داشتم برای همین مجبور شدیم به خانه برگردیم و 3 روز بعد دخترم در جلوی چشم هایم پر پر شد.

وقتی موضوع مرگ هاجر نویدی به‌دلیل فقر و نداشتن پول دارو 40 روز بعد از فوت او در سال 81 رسانه‌ای شد، استاندار کهگیلویه و بویراحمد، پرداختن به مرگ هاجر را تلاش برای تضعیف دولت اصلاحات دانست. عبدالله رمضان‌زاده، سخنگوی دولت وقت که در نشستی خبری درباره به‌کارگیری 3 وزارتخانه برای پیگیری «انقراض یوزپلنگ آسیایی» صحبت می‌کرد در واکنش به مرگ هاجر گفت: اگر رئیس‌جمهور بخواهد هر اتفاقی را که در کشور می‌افتد پیگیری کند دیگر به هیچ کار کلانی نمی‌رسد. بعد از این حادثه تلخ به‌مدت 6 ماه در روستای شوتاور آمبولانس مستقر شد و اهالی روستا تحت پوشش کمیته امداد قرار گرفتند.
امروز دیگر، داروهای لازم به خانه بهداشت شوتاور می‌رسد و دکتری از شهرستان قلعه‌رئیسی در ماه یک‌بار به روستا می‌آید. هاجر جانش را داد تا اهالی روستایش رنگ آسایش و برخورداری از حداقل‌ها را ببینند. او به جای همه جان داد.

کد خبر 139248

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز