پرونده مرگ مرموز منشی 24ساله مطب دندانپزشکی در پایتخت، بعد از ظهر دوشنبه گذشته گشوده شد. وقتی ماموران کلانتری 129 جامی در تماس با قاضی عموزادی، بازپرس ویژه قتل تهران، او را در جریان این جنایت قرار دادند، وی همراه با تیمی از کارآگاهان اداره آگاهی راهی محل حادثه شد. بعد از حضور ماموران در محل، زن میانسالی که ادعا می‌کرد صاحبخانه است، گفت: خواهر‌زاده‌ام دو سال پیش طبقه چهارم منزلم را برای تاسیس مطب دندانپزشکی از من اجاره کرد.
او هفته‌ای دو‌بار برای ویزیت بیمارانش به مطب می‌آمد و روزهای سه‌شنبه هر هفته مطب را برای انجام امور نظافتی تعطیل می‌کرد.زن میانسال ادامه داد: روز حادثه، ساعت 8 صبح منشی مطب مثل هر روز در محل کارش حاضر شد. قرار بود علاوه بر کار نظافت مطب، محموله قالب‌های دندان هم از آزمایشگاه برسد. برای همین او داخل مطب منتظر تماس پیک آزمایشگاه بود و چون می‌دانست که خانم دکتر به نظافت خیلی اهمیت می‌دهد، با نظافتچی هم تماس گرفت و از او خواست حالا که در مطب باز است، وی برای نظافت به آنجا برود. چون زنگ مطب خراب بود، نظافتچی که یک مرد بلند قد و جوان است اول زنگ طبقه اول را زد.
من او را درست ندیدم اما به منشی با تلفن اطلاع دادم که مرد نظافتچی آمده است. ساعت 11 هم دیدم که مرد قد بلند درحالی‌که با تلفن همراهش صحبت می‌کند از در ساختمان بیرون رفت.
زن صاحبخانه در ادامه اظهاراتش گفت: ساعت12وقتی متوجه صدای آب از طبقه بالا یعنی مطب دندانپزشکی شدم، رفتم بالا تا از دختر جوان خبری بگیرم اما در مطب بسته بود. برق داخل هم روشن بود. فکر کردم نکند برای او مشکلی پیش آمده باشد. برای همین با کلید زاپاس در را باز کردم و با جسد وی درحالی‌که دور گردنش روسری پیچیده شده بود روبه‌رو شدم. با ثبت اظهارات صاحبخانه ماموران با بررسی صحنه جرم متوجه شدند که قاتل طلا‌ها و کیف پول دختر جوان را هم به سرقت برده است.
از آنجا که احتمال می‌رفت جنایت از سوی مرد نظافتچی صورت گرفته باشد، دستور بازداشت او صادر و تحقیقات برای دستگیری او آغاز شد. بررسی‌های اولیه نشان می‌داد این مرد که سعید نام دارد، متهم سابقه داری است که به مواد‌مخدر اعتیاد دارد و دو ماه پیش با امضا کردن سفته به استخدام شرکت خدمات نظافتی در آمده است. ماموران در بررسی مدارک هویتی که متهم در اختیار شرکت قرار داده بود، متوجه شدند که او در مسافرخانه‌ای در اطراف راه آهن زندگی می‌کند بنابراین راهی آنجا شدند اما وی بدون تسویه حساب آنجا را ترک کرده بود.
بررسی‌ها برای به دام انداختن متهم ادامه یافت و ماموران با ردیابی سرنخ‌هایی که از او داشتند، موفق شدند 48 ساعت بعد وی را دستگیر کنند. این مرد بعد از انتقال به اداره آگاهی به قتل دختر جوان اعتراف کرد و گفت: قبلا یک بار برای نظافت مطب به ساختمان مورد نظر رفته بودم. خانم دکتر و منشی مطب با من رفتار خوبی داشتند و همیشه بیشتر از حقم به من پول می‌دادند. برای همین به منشی مطب گفته بودم اگر کاری داشت به جای تماس گرفتن با شرکت مستقیما با خودم تماس بگیرد تا من مجبور به پرداخت پورسانت به شرکت نباشم.
روز حادثه وقتی برای نظافت مطب به آنجا رفتم، برق طلاهای دختر جوان حسابی وسوسه‌ام کرد. حین کار متوجه شدم که او با مردی درباره جابه‌جایی مبلغ 200 هزار تومان پول صحبت می‌کند. من که تصور می‌کردم او این مبلغ را همراهش دارد، در فرصتی مناسب به او حمله کردم و دستم را روی دهانش گذاشتم تا سر و صدا نکند اما بعد از چند دقیقه متوجه شدم که وی نفس نمی‌کشد.
برای همین با روسری گردن او را محکم بستم تا مبادا به هوش بیاید و بعد همه النگوهایش را از دستش خارج کردم و با سرقت کیف پول و کارت عابربانکش، از مطب خارج شدم. من با فروش طلاهای مسروقه در بازار و برداشت 150 هزار تومان وجه نقد از حساب عابر بانک منشی مطب، یک دستگاه خودروی سواری پراید قسطی خریدم و به سراغ همسرم که 3 سال پیش از من جدا شده بود رفتم تا به او ثابت کنم که توانایی زندگی کردن دارم اما 48ساعت بعد پلیس مرا دستگیر کرد. بعد از اظهارات متهم، بازپرس جنایی برای او قرار قانونی صادر کرد و مرد جنایتکار برای تحقیقات بیشتر به اداره آگاهی فرستاده شد.
