پنجشنبه ۱۴ دی ۱۳۸۵ - ۰۶:۱۳
۰ نفر

دکتر میرجلال‌الدین کزازی: قسمت نهم سفرنامه دکتر میرجلال‌الدین کزازی به یونان.......

 در این میان، آنچه بیش دل را به درد می‌آورد و جان را می‌آزارد آن بود که گاه این دروغ‌ها و فسانه‌های فریب‌آمیز را می‌بایست از دهان سخنرانان ایرانی نیز می‌شنیدیم.

در پس هر سخنرانی، پرسش و پاسخی نیز سامان داده شده بود. من، در فرجام یکی از سخنرانی‌ها، از سخنران که مردی جوان و یونانی بود و پرشور از اسکندر سخن گفته بود، پرسیدم که: «اسکندر به‌راستی کیست؟ ما در ایران برآنیم که اسکندر دیگر است و آلکساندر مقدونی دیگر و این دو را که یکی چهره‌‌ای تاریخی و باخترینه است و دیگری چهره‌ای رازآلود و خاورانه، نمی‌باید با هم درآمیخت و یکی دانست. در ایران، گرایش و انگاره‌ای نیرومند در این اوان روایی یافته است که بر پایه آن، سکندر که او را «خداوند دو شاخ» (= ذوالقرنین) برنامیده‌اند شهریار بزرگ و نامدار هخامنشی کوروش است، نه آلکساندر مقدونی پورفیلیپ».

سخنران در شگفت افتاد و پاسخی نداد و تنها گفت که در این باره، چیزی نمی‌داند و از من خواست که آبشخورهایی را بر وی برشمارم تا از این انگاره‌ نوآیین آگاهی یابد.


اما او در این باره چیزهایی می‌دانست. کار پرسش من که بیش گوشزد بود تا پرسش بالا گرفته بود. در دیرینکده هنر بیزانس، سخنران به نزد من آمد. او پارسی را به نیکی سخن می‌گفت و از آن پیش، کتاب «ذوالقرنین یا کورش کبیر» را که مولانا ابوالکلام آزاد دانشور مسلمان هند نوشته است و استاد باستانی پاریزی آن را به پارسی درآورده است، خوانده بود. مولانای هندی، در این کتاب، به شیوه‌ای برهانی و روشن، کوشیده است که آشکار و استوار بدارد که «خداوند دو شاخ» که در نبی(= قرآن) نیز از او به ستایش سخن رفته است، شهریار نامدار هخامنشی کوروش است.

 راستی را که این ابرمرد تاریخ ایران، به هر روی و رای، شایسته ستایش و بزرگداشت است. زیرا او، در تاریخ ایران و جهان، چهره‌ای یگانه داشت که هیچ همان و همتایی برای وی در میان شهریاران و فرمانروایان نمی‌توان یافت.

کدامین فرمانروا را جز او می‌شناسیم که شهرهای گشوده را به ویرانی نکشیده باشد و شهروندانشان را در خاک و خون فرو نغلتانده باشد و گنجینه‌هایشان را به تاراج نبرده باشد. کدامین شهریار جز او در پرستشگاه شهرهای گشوده، آیین مردمان آن شهر را گرامی می‌داشته است و فراخ‌اندیش و آزادمنش و مردم‌دوست، می‌فرموده است که مردمان در کیش و آیینی که می‌ورزند، آزادند و کسی را نمی‌رسد که چشم آز به دارایی و ناموس آنان بدوزد؛ یا بر آن سر افتد که آنان را به بردگی بکشد و ببرد.

کد خبر 12492

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز