دکتر حسن سبحانی: فعالیت‌های اقتصادی که قاعدتا هرکدامشان برای رسیدن به مقصودی طراحی شده و صورت می‌گیرند هم دارای هزینه و هم دارای منافعی هستند و اصطلاحا گفته می‌شود که اگر در محاسبات، مجموعه فواید مورد ارزیابی هر فعالیت بیشتر از هزینه‌های آن فعالیت باشد به‌لحاظ اقتصادی انجام آن توصیه می‌شود در غیراین‌صورت انجام ندادن آن فعالیت، عقلایی محسوب می‌شود.

البته ارزیابی و تخمین هزینه‌ها و درآمدها که طی زمان حاصل می‌شود شیوه‌هایی دارد که چندان هم ساده و ابتدایی نیستند و پیچیدگی‌ها و ظرافت‌های خاصی را می‌طلبند که باید مورد ملاحظه قرار گیرد. بر این اساس غیراز هزینه‌ها و منافع مستقیم که معمولا آشکار و بدیهی هستند و خیلی آسان دیده می‌شوند و قابل به‌حساب گرفته شدن هستند، هزینه‌ها و منافع غیرمستقیمی هم هستند که هم در لایه‌های مختلف حضور دارند و هم ادراک آنها و اینکه چگونه در فعالیت اقتصادی به‌لحاظ هزینه و یا منافع اثر می‌گذارند مبهم و نیازمند به مطالعه و کنکاش است و از سوی دیگر محاسبه آنها کار ساده‌ای نیست.

اما رها کردن این هزینه‌ها یا منافع، صرفا به‌دلیل اینکه نمی‌خواهیم آنها را به‌حساب آوریم یا اصولا محاسبه آنها مشکل است می‌تواند نتایج ناگواری را به‌بار آورد و فعالیتی را که درحقیقت اقتصادی نیست سودآور و برعکس مقوله‌ای را که اقتصادی است غیرمفید و زیان‌ده معرفی کند و زیان‌هایی را به جامعه وارد کند و لذا باید به آنها پرداخت.

وقتی بنگاهی موجب آلودگی محیط‌زیست می‌شود درواقع هزینه‌های غیرمستقیمی را در قالب مریض کردن مردم و درنتیجه افزایش هزینه‌های درمانی آنها، کوتاه کردن طول عمر آنان و درنتیجه کاهش تولید، آلودگی لباس و وسایل زندگی و درنتیجه هزینه تنظیف و تمیز کردن و... را بر جامعه تحمیل می‌کند که باید در محاسبات دقیقا لحاظ شود. از سوی دیگر، اقدام یک بنگاه پرورش‌دهنده گل و گیاه، علاوه بر درآمدهایی که دارد، کسانی را که در معرض عبور از مکان آن بنگاه هستندهم تا حدودی از دیدن گل و گیاه باطراوت و خوشحال می‌کند و این خوشحالی و شادابی هم ارزشی دارد که باید درمجموع منافع و درآمدهای بنگاه محاسبه شود.

اگر اینگونه به فعالیت‌های اقتصادی نگریسته شود آنگاه در عقلایی بودن تصمیمات، تعهد و وفاداری بیشتری مشاهده می‌شود. با ذکر موارد فوق که عمدتا در چارچوب یک بنگاه قابل مطالعه هستند باید تصور کرد که در مقیاس ملی و کلان چگونه باید با فعالیت‌ها و طرح‌ها و برنامه‌های اقتصادی مواجه شد و به‌عبارت دیگر برای اطمینان از اقتصادی بودن آنها تا چه اندازه باید در محاسبه هزینه‌ها و منافع مستقیم و غیرمستقیم دقیق و حساس بود تا این اطمینان حاصل شود که کارها درست انجام می‌شود.

هزینه‌های اداری، مأموریت‌های ویژه، انگیزه‌ها و مشوق‌هایی که نظام‌های بانکی یا مالیاتی برای سهولت انجام کاری مکلف به پرداخت آن می‌شوند، مابه‌التفاوت‌های مالی که دولت‌ها باید جهت تدارک تمهیدات لازم برای اجرای کاری بپردازند، هزینه‌های اجتماعی و فرهنگی و حتی امنیتی که اجتناب‌ناپذیر می‌نماید و ده‌ها قلم اقدام دیگر ممکن است در زمره تصمیم‌هایی باشد که برای به‌سامان رسیدن یک تصمیم اتخاذ می‌شود. و اینها هزینه‌های غیرمستقیم درجه اول هستند که باید به هزینه‌های اصلی اضافه شوند. واضح است که در محاسبه منافع نیز باید مقولاتی که از جنس درآمد هستند ملحوظ شوند و آنگاه درخصوص اقتصادی بودن یا نبودن اقدامات کلان اظهارنظر کرد.

البته ملاحظه هزینه‌ها و منافع اجتماعی همواره مفید است و حکایت از نگرشی سیستمی به موضوعات دارد و هرچند اتخاذ و محاسبه آنها پیچیده و سخت است لیکن تأمین‌کننده اعتماد مبنی بر صحت کارها و اقدامات در دست اجرا برای مردم است. بدیهی است مردمی که پرداخت هزینه‌های متنوع و دارای سطوح مختلف از هزینه‌های حسابداری تا هزینه‌های اجتماعی را از محل مالیات‌ها یا ثروت‌های نفتی خود پرداخت می‌کنند، فقط درصورتی‌که چنین هزینه‌هایی را کمتر از منافع مترتب بر اقدامات تخمین بزنند احساس رضایت و آرامش خواهند کرد.

کد خبر 124522

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز