محمدرضا جمالی: حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای در سفر خود به قم نسبت به موضوع اسلام منهای روحانیت و اسلام منهای سیاست هشدار دادند و فرمودند:

«دشمنان دو نکته اساسی در باب دین دارند دنبال می‌کنند؛ چون دیده‌اند که این دو نکته در زندگی مردم چقدر تأثیرگذار است: یکی مسئله اسلام منهای روحانیت است. چون دیده‌اند که روحانیت در جامعه ایرانی چه تاثیر شگرفی را به‌وجود آورد... یکی هم اسلامی منهای سیاست است، جدایی دین از سیاست است».


اسلام منهای سیاست و اسلام منهای روحانیت دو تیغه قیچی است که می‌خواهد فلسفه وجودی اسلام را قطع کند و آن‌را از ماهیت و حقیقت تهی نماید و در آخر کار پوسته‌ای از آن باقی بگذارد. چنین اسلامی که نه به درد دنیا می‌خورد و نه به کار آخرت می‌آید مطلوب دشمنان اسلام بوده است و اساس تبلیغات دشمنان نیز از گذشته و حال بر این موضوع تمرکز پیدا کرده و همچنان پرشدت ادامه دارد.

اسلام منهای روحانیت در تاریخ معاصر به بعد از جبهه ملی دوم برمی‌گردد. بعد از نقش چشمگیر مرجعیت شیعه و روحانیت در نهضت تنباکو و حضور مؤثر آن در رخدادهای سیاسی و اجتماعی و در ادامه عمل موفق روحانیت با همکاری طیف ملی‌ها در نهضت ملی‌شدن نفت، اندکی بعد از آن یعنی بعد از جبهه ملی دوم جریانی از ملی‌ها انشقاق پیدا کرد که داعیه سازگاری دین با ابزار نوین و جدید را داشته و به‌واسطه نوع تفکرات و تربیت خویش تز اسلام منهای روحانیت را دنبال می‌کردند و می‌کوشیدند حتی احکام طهارت را از دریچه تصفیه بیوشیمی Filtration Biochimique و به مدد قوانین فیزیک شیمی و فرمول‌های ریاضی مطالعه نمایند.

این طیف در عین تاثیرپذیری از روحانیت و ارتباط با آن، اندیشه دینی خود را نه از مرجعیت بلکه از دانش دینی خود برمی‌گرفتند. آنان دین‌شناسی روحانیت را نپذیرفته و معتقد بودند خود باید به منابع اجتهاد دینی مراجعه کنند.مسیر حرکت اجتماعی این طیف نه از میرزای بزرگ و شیخ انصاری و صاحب جواهر بلکه از روش‌های اصلاح‌گرانی چون سیدجمال‌الدین اسدآبادی و غیره تبعیت می‌کرد.
چنین نگرشی که اسلام را از سرچشمه جست‌وجو نمی‌کرد بعد از مدتی راه به انحراف برد و عده‌ای که آنها را منبع فکری خود می‌دانستند بعد از مدتی گرفتار نفاق شدند و جلوی حرکت ملت ایستادند و دست به اسلحه و ترور بردند.

این گذشته تاریخی، امروز نیز به‌گونه‌ای دارد باز تولید می‌شود و آن این است که اندیشه ناقص و برداشت‌های سطحی و ظاهری از اسلام دستمایه حرکت عده‌ای قرار گرفته که به جای رجوع به دامن پرمهر مراجع شیعه و روحانیت معظم، به برداشت‌های ظاهری و قشری خویش از دین بسنده می‌کنند و جالب این است که تفکر اسلام منهای روحانیت که امتحان بدی در تاریخ معاصر از خود برجای گذاشته است مورد عبرت قرار نگرفته و دستمایه تهاجم دشمنان به اسلام ناب محمدی شده است.

به موازات اسلام منهای روحانیت، خطر اسلام منهای سیاست به‌صورت هم‌عرض، اسلام ناب محمدی را تهدید می‌کند. چنین نگرشی نیز با رنسانس در مغرب‌زمین ایجاد شد و به بهانه دوران تجدد علم و ادب! کاردین را یکسره کردند و آن‌را به بایگانی سپردند.

در کشورهای اسلامی نیز عده‌ای تحت تاثیر تمدن غرب مدرن، نسخه اسلام بدون سیاست را تجویز کرده و می‌کنند و به‌صورت فریبکارانه نیز دلسوزی می‌نمایند و می‌گویند اگر ما اسلام بدون سیاست را تجویز می‌کنیم هدفمان این است که گوهر قدسی دین محفوظ بماند و دین حفظ شود!

این گرایش کاملا سیاسی و استعماری که در رنگ و لعاب دینی عرضه می‌شود، بیشترین خدمت را به استعمارگران و دشمنان ملت‌ها داشته است و نشانه آن این است که عده‌ای اسلام ناشناس، که قادر به فهم از دین اسلام نیستند چنین سخنان مقلدانه‌ای را سر می‌دهند.

اندک شناختی از اسلام می‌گوید که این دین بیشتر از هر موضوعی با سیاست و اجتماع سر و کار دارد؛ چگونه اسلام برای کوچک‌ترین احکام جزئی و فردی، دستور و برنامه دارد اما برای اجتماع و جامعه هیچ دستوری و برنامه‌ای ندارد! منادیان اسلام بدون سیاست اگر از کمترین تعقل و شعوری برخوردار شوند، می‌بینند فاصله زیادی با اسلام و حقیقت ناب آن دارند. امروز بوق‌های تبلیغی بیگانه به‌صورت مکرر اسلام بدون سیاست را تبلیغ می‌کنند و با قیاس‌های غلط و سفسطه‌های فراوان خطاهای روشی را به حساب اسلام و احکام نورانی آن می‌گذارند.

هشدار حضرت آیت‌الله‌العظمی خامنه‌ای نسبت به اسلام منهای روحانیت و اسلام بدون سیاست، نشان ازدرک والای زعیم امت اسلامی از پیچیدگی‌های نقشه‌های دشمنان اسلام و ایران برای ضربه‌زدن به هویت و حقیقت ایرانیان دارد که شایسته است توجه بیشتری بدان مصروف شود.

کد خبر 119424

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز