سه‌شنبه ۲۷ مهر ۱۳۸۹ - ۱۹:۱۷
۰ نفر

مصطفی برغوثی*: مذاکره بین دو طرف نابرابر نمی‌تواند به موفقیت بینجامد.

Barghousi

موفقیت در مذاکرات بین فلسطینیان و رژیم اشغالگر قدس نیازمند توازن معقول قدرت، عبارات ارجاعی روشن و احتراز دو طرف از تحمیل حقایق یکجانبه در عالم واقع است. هیچ‌کدام از اینها در مذاکراتی که در سپتامبر از سر گرفته شد، وجود نداشت.

به مانند دورهای قبلی گفت‌وگوها، این مذاکرات از یک سو در تسلط دولت صهیونیستی است که زمین، جاده، فضای هوایی، مرز، آب و برق و نیز تجارت و اقتصاد طرف فلسطینی را در اختیار دارد و در عین حال از دستگاه نظامی سرکوبگر(که اکنون سومین صادرکننده نظامی در جهان است) و تولید ناخالص داخلی برخوردار است که در دهه گذشته 3برابر شده است.

در همین رژیم غاصب اکنون مردمی وجود دارند که به شکل چشمگیری به جانب راست چرخش کرده‌اند و نظام مبتنی بر تبعیض نژادی علیه فلسطینیان برایشان هنجار قابل پذیرشی است.در سوی دیگر تشکیلات خودگردان فلسطینی است که از قضای روزگار اختیارات واقعی اندکی دارد و به مانند نوعی قلمروی فئودالی در دایره کنترل صهیونیست‌ها واقع است.

آنچه تشکیلات خودگردان را تضعیف می‌کند، تداوم تفرقه داخلی در میان فلسطینیان، اتکای کامل به کمک خارجی و زوال دمکراسی و حقوق بشر (درون تشکیلات خودگردان) است. دست آخر، تشکیلات خودگردان دائماً زیر فشار است که امنیت اشغالگر خود را تأمین کند، در حالی که نمی‌تواند هیچ گونه محافظتی از مردم خود در برابر همان اشغالگر به عمل آورد.

چگونه به اینجا رسیدیم؟ پاسخ تا حد زیادی به شهرک‌سازی مداوم و بدون وقفه در کرانه باختری و بیت‌المقدس شرقی در خلال 17سال گذشته از زمان انعقاد موافقت‌نامه اسلو مربوط می‌شود. در این دوره، شمار شهر‌ک‌نشینان 300درصد افزایش یافته و تعداد شهرک‌ها دو برابر شده است. شهرک‌ها خط مقدم، شبکه پیچیده و سودآوری است که شامل محل‌های ایست و بازرسی، جداسازی جاده، مناطق امنیتی، دیوار تبعیض نژادی و پناهگاه‌های حیات وحش می‌شود.

این شبکه سال‌هاست که زمین، منابع آب و فضای اقتصادی کشور مستقل فلسطینی را که ظاهراً در این مدت با آن مذاکره می‌شد، بلعیده است. حدود 60درصد کرانه باختری و 80درصد منابع آب به این شکل مصرف شده است. ما به نقطه حساسی رسیده‌ایم و چه بسا از آن گذشته‌ایم که ساخت هر شهرک دیگر به معنای مرگ راه‌حل دو کشوری است.

رژیم صهیونیستی این را بهتر از هر کسی می‌داند. آنها همچنین می‌دانند که موضع سرسختانه در مسائلی چون بیت‌المقدس و مرزها به معنای تبدیل طرح تشکیل دولت فلسطینی به چیزی بسیار کوچک‌تر است: خوشه‌های مجزای زمین در شبکه‌ای جداکننده. دیوان بین‌المللی کیفری و قطعنامه‌های بی‌شماری از سازمان ملل، ساخت شهرک‌ها را غیرقانونی دانسته است و ضرورت برچیده شدن آنها را اعلام کرده‌اند.

حتی نقشه راهی که گروه چهارگانه (ایالات متحده، سازمان ملل، اتحادیه اروپا و روسیه) منتشر کرده است، معین می‌کرد که تمامی فعالیت‌های شهرک‌سازی باید متوقف شود. اما نه ایالات متحده و نه گروه چهارگانه جرأت ندارد فشار جدی به صهیونیست‌ها برای توقف شهرک‌سازی وارد کند. پس چه باقی می‌ماند؟

تنها راه برای نجات راه‌حل دوکشوری، این است که فلسطینیان تشکیل دولت مستقل فلسطینی را در زمین‌هایی که رژیم غاصب صهیونیستی در سال1967 اشغال کرد، اعلام کنند، از جمله در بیت‌المقدس شرقی و از جامعه جهانی بخواهند آن و مرزهای آن را به رسمیت بشناسد؛ همان کاری که در مورد کوزوو شد.

این امر همچنین به معنای حمایت از حقوق فلسطینیان برای مبارزه بدون خشونت به منظور پایان دادن به اشغال کشورشان است. بنابراین، هرگونه مذاکره آتی درباره حق فلسطینیان در راستای داشتن دولت مستقل و حاکم نخواهد بود، بلکه درباره چگونگی اعمال و اجرای این حق خواهد بود.

این امر آزمون واقعی راهبرد دولت‌سازی ایالات متحده و کشورهای کمک‌کننده خواهد بود. این امر ابزار واقعی برای تعیین غایی اختلاف بین حمایت از نهادهای آزاد فلسطینی در کشوری مستقل یا تأمین هزینه اشغال و استفاده از دلارهای مالیاتی آمریکا و اتحادیه اروپا برای حفظ نظامی است که به شکل‌های مختلف در حقیقت چیزی بیش از نظام تبعیض نژادی نیست که حقوق انسانی و ملی فلسطینیان را از آنان دریغ می‌کند.

چنانچه جامعه جهانی با استفاده از این استدلال فرسوده و توهین‌کننده، به این اعلام استقلال پشت کند هر اقدامی را مستلزم هماهنگی قبلی با صهیونیست‌ها بداند، آنگاه پیام اصلی روشن است: صلح بر پایه 2 دولت دیگر گزینه نیست.

*عضو شورای قانونگذاری فلسطین

ترجمه: وحیدرضا نعیمی

کد خبر 118770

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز