جمعه ۱ دی ۱۳۸۵ - ۱۴:۵۰
۰ نفر

پوران رفیعی: اخیرا در خبرها آمده بود که مقامات رسمی فیلمسازی آمریکا از خست مشتریان چینی خود در خرید فیلم های هالیوود به خشم آمده اند.

 چراکه آنها سالانه همان حداقل 20 فیلمی که طبق قانون عضویت در سازمان تجارت جهانی باید بخرند را می خرند و نه بیشتر. در حالی که تولیدات سینمای آمریکا در هر سال بیش از 1000 فیلم را شامل می گردد. به ادعای این مقامات، روش حداقلی چینی‌ها در خرید آثار سینمای آمریکا، در مقابل باعث رواج بازار قاچاق این محصولات گردیده و از این بابت ضرری معادل 244 میلیون دلار متوجه کمپانی‌های هالیوودی نموده است.
به راستی مگر 244 میلیون دلار در تولیدات رایج سینمای آمریکا‌، هزینه ساخت بیش از 2 یا 3 فیلم معمولی می شود؟
به نظر می آید آنچه کمپانی‌داران هالیوود را به خشم آورده، نه آن ضرر 244 میلیون دلاری، بلکه جلوگیری از تاثیرات عمیق فرهنگی و در نتیجه مانع تراشی در برابر آمریکاییزه نمودن جوامع شرقی از جمله جامعه چین بوده است . درباره اهمیت تاریخی  تاثیرات فوق  فراتر از سود مالی مد نظر تولید‌کنندگان هالیوود و  برای سردمداران نظام امپریالیسم، بهتر است  به تحلیل تاریخی – فرهنگی یکی از نظریه‌پردازان و کارشناسان سینما در آمریکا توجه کنیم .
ریک آلتمن از اساتید دانشگاه پرینستن آمریکا درباره کارکردهای فرهنگی فیلم های آمریکایی در دیگر جوامع در یکی از کتاب هایش می نویسد:«...بیش از نیم قرن آثار سینمایی ، نقش بزرگی در تحکیم و قوام جامعه آمریکایی و معرفی آن به دنیا داشتند. سینما به عنوان یکی از پرخرج‌ترین تولیدات، خصوصا در ژانرهایی  که پیوند بیشتری با دیگر آداب و سنت های فرهنگی آمریکایی داشت، به طور مرتب برای تبلیغ اهداف فرهنگی و هنری و همچنین اقتصادی و اجتماعی سردمداران آمریکای پس از جنگ (که قصد نفوذ در جهان به عنوان استعمار نو در سر داشتند) به کار گرفته شد...
فیلم‌های هالیوودی آنچنان نفوذی در زندگی روزمره جماعت عاشق سینما  داشت  که ناخودآگاه رسوم آمریکایی را در دیگر جوامع گسترش می داد...فیلم هالیوودی همیشه نگاهها را از معضلات عمیق جامعه بشری به دلمشغولی‌های جامعه آمریکایی سوق می داد و به شکلی آرمان شهر فرهنگ یانکی‌ها را به  تماشاگران ساده‌لوح  حقنه می‌کرد
(و می‌کند) که آنها حتی در دورترین جوامع نسبت به آمریکا هم دغدغه‌های فرهنگی غربی را مسئله خود به حساب می‌آوردند. ‌آنها قانع شدند که  همچون قهرمانان همان  فیلم‌ها زندگی کنند، لباس بپوشند و حتی موی سر خود را آرایش کنند که همه و  همه در واقع تقلیدی از زندگی اسطوره‌ای آمریکایی بود و بس...»
شاید از همین رو بوده و هست که مراسمی مثل کریسمس و هالووین و والنتاین و ...بیش از کشورهای غربی، در برخی سرزمین های ملل شرق (که اساسا هیچگونه سنخیت فرهنگی  با مراسم یاد شده ندارند ) از جمله بعضی بخش‌های کشور خودمان، رواج بیشتری دارد تا ممالک مربوطه.
با همین فیلم‌ها و آثار فرهنگی است که اینک در ضد آمریکایی‌ترین و ضد سرمایه‌داری‌ترین کشورها که زمانی شعارهای ضد امپریالیستی‌شان گوش فلک را کر می‌کرد، مثل چین و ویتنام کمپانی‌های تجاری آمریکایی حاکمیت بلامنازعی حداقل بر اقتصاد و فرهنگ دارند. به خاطر دارم چند سال پیش که نخستین فیلم ویتنامی مستقل، ساخته سینماگری جوان از این کشور (که در آمریکا بزرگ شده بود) برپرده رفت‌، سکانس افتتاحیه آن با تصویر تکان دهنده‌ای از میدان مرکزی پایتخت ویتنام  یعنی شهر هوشی مینه ( نام رهبر مبارزات طویل المدت ویت‌کنگ‌ها علیه آمریکا که صدها هزار کشته و زخمی و آواره برجای گذارد) شروع می گردید  که تابلوهای بزرگی از کمپانی‌های عظیم  چند ملیتی مانند کوکاکولا و فیلیپس و ماکسل و ...احاطه‌اش کرده بودند.
 اصلا چرا بایستی عضویت در سازمان تجارت جهانی، الزام خرید فیلم های آمریکایی را برای کشور مربوطه همراه بیاورد؟(مانند  زمانی که برای خرید اجناس تعاونی، مثلا در مقابل درخواست هر عدد لامپ یا یک بسته دستمال کاغذی، حتما بایستی دو بسته کبریت یا چای ایرانی هم می خریدیم.) به نظر می‌آید این هم از همان فقره باج‌گیری‌های آمریکایی است که برای جهانیان جای چون و چرا باقی نگذاشته است، مثل دیگر قلدربازی‌هایشان  در شورای امنیت و حق وتو و همین سوال ساده درباره قضیه هلوکاست که آیا درست بوده یا نه و یا رقمش تا چه اندازه دقیق است.
شاید که این خشم و عصبانیت سردمداران رسانه‌ای آمریکا نسبت به چین از سوی دیگر به دلیل حضور فعال و  پرسر و صدای فیلم‌ها و کارگردانان چینی در سینمای آمریکاست. آنها هنوز به خاطر دارند که چگونه دو فیلم ژانگ ییمو به نام‌های «قهرمان» و «خانه خنجرهای پرنده» به هنگام اکران عمومی در آمریکا، همه فیلم‌های اجق وجقی هالیوود را پشت سرگذاشته و در صدر لیست  پرفروش‌های هفته سینمای آمریکا قرار گرفتند. آمریکاییان هنرپیشه‌های چینی مانند ژانگ زی و کونگ لی و میشل یه ئو و جت لی و ... را می‌بینند که چگونه در فیلم‌های هالیوود از دستمزد بازیگران درجه یک آمریکایی بیشتر می گیرند و امثال چن کایگه و انگ لی و ...در مراسم اسکار به رتبه های بالایی در دریافت جوایز آکادمی دست پیدا می‌کنند. اینها همه نشانه‌هایی از پاتک فرهنگ چینی‌ها به آمریکا و هالیوود است . درست برعکس آنچه که معمولا صاحبان صنعت فیلمسازی آمریکا، انتظار دارند. ( شاید به خاطروحشت از همین پاتک‌ها بود که زمانی کلک بروس لی را کندند تا موی دماغ هنرپیشه‌های آمریکایی و کمپانی‌های مربوطه‌شان نشود.)پس طبیعی است که وقتی در مقابل این هجوم چینی‌ها به سینمای آمریکا‌، خود کشور چین برای هالیوود، محدودیت  قائل می‌شود، عصبانی شوند و حتی به گزارش خبرگزاری رویتر، غول رسانه‌ای «تایم وارنر» (که از مهمترین سرمایه‌گذاران در صنعت سینمای چین بود به طوری که قصد داشت تا 75 درصد از سهام سینماهای چین را در اختیار بگیرد) ناگزیر از ترک این کشور شود.
اما همین نوع فشار غیرقاعده آمریکاییان به چین برای نمایش فیلم‌های هالیوودی در سینماهایشان، برای ایران به نحو دیگری است . درحالی که کمپانی‌های بزرگ هالیوود ظاهرا هنوز ایران را در تحریم خود نگه داشته‌اند، به این معنی که از فروش هرگونه محصولات سینمایی خود به ایران خودداری می‌کنند ولی از طرف دیگر واسطه‌های خود  در خاورمیانه را گمارده‌اند تا به طور گسترده و با قیمت‌های ارزان‌تر‌، رایت جدیدترین فیلم‌هایشان را به ایرانی‌ها بفروشند تا همچنان با نمایش فیلم‌های آمریکایی  در تلویزیون و شبکه‌های رسمی و نیمه رسمی ویدئویی کشور، فرهنگشان را درون جامعه اسلامی – ایرانی ما رسوخ دهند. قطعا نمایش و پخش فیلم های «جیمزباند» و «ماموریت غیرممکن» و «اسرار حروف» و «ماتریکس» و ...(که همگی تبلیغ اسطوره‌های فرهنگ آمریکایی و ترویج آرمان‌های صهیونیستی به شمار می‌آیند‌) از تلویزیون یا در شبکه‌های ویدئویی‌، به نفع ارزش‌های فرهنگی ملی سرزمین ما نبوده و نخواهد بود.
از طرف دیگر در حالی که تکثیر و توزیع غیرقانونی حتی یک حلقه فیلم در خود آمریکا، مبلغ 250 هزار دلار جریمه نقدی دارد‌، اما جدیدترین فیلم‌های روز آمریکایی (که هنوز حتی در همه ایالات آمریکا و همینطور کشورهای اروپایی اکران عمومی نگرفته‌اند) با بهترین کیفیت و‌ ارزان‌ترین قیمت برروی «دی وی دی» و «سی دی» در گوشه و کنار خیابان‌ها و میادین همین شهر تهران عرضه می‌شوند  و در شرایطی که قیمت «دی وی دی» اصل آمریکایی حدود 50 هزار تومان و مشابه تایلندی‌اش  8 -7هزار تومان است،   «دی وی دی» های مزبور با دربر‌داشتن 3 فیلم بر روی هر حلقه تنها با 1100 تومان قابل ابتیاع است و هر 4 حلقه سی دی هم با قیمت 1000 تومان در مغازه های مختلف ارائه می گردد. (‌به یاد فروش مواد مخدر مانند تریاک و هرویین و اکس و شیشه و ... با نازل‌ترین قیمت برای جذب مشتری‌های جهان سوم، نمی‌افتید؟)
پس اگر سینماهای ایران به دلیل تحریم کمپانی‌های آمریکایی و هراس برخی تهیه‌کنندگان از ورشکستگی، به فیلم‌های هالیوود راه نمی‌دهند‌، اما متأسفانه شبکه‌های رسمی و نیمه رسمی و غیر رسمی ویدئویی کشور و همچنین شبکه‌های متعدد تلویزیونی، مشحون از آمریکایی‌ترین آثار هالیوود است . به راستی چرا سردمداران کمپانی‌های هالیوود ( که اینچنین از تکثیر نسخه‌های غیر مجاز «دی وی دی» در چین به خشم آمده‌اند‌) از رواج شبکه‌های غیرقانونی توزیع و پخش فیلم‌هایشان در ایران عصبانی نمی‌شوند و اعتراض نمی‌کنند؟. آنها که برای کوچکترین مورد، انگشت اتهامشان را متوجه ایران می‌گردانند، چرا از این ضرر مالی هنگفتی که بازار قاچاق فیلم‌هایشان در ایران متوجه کمپانی‌های سینمایی‌شان می‌کند، سخنی نمی‌گویند و حرفی به میان نمی آورند.  چرا آمریکایی که از هر حرکت و اقدام سیاسی و اقتصادی ایران‌، شاکی می‌شود، از این فضای فرهنگی – سینمایی حاکم بر جامعه ما عصبانی نیست؟
کد خبر 11577

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز