پنجشنبه ۱۱ شهریور ۱۳۸۹ - ۰۸:۵۶
۰ نفر

"بعد از جنگ جهانی اول، متفقین پیروز شده در جنگ، در کاخ ورسای با آلمان در خصوص شروط صلح مذاکره کردند و شروط اقتصادی و سیاسی سختی را بر آلمان تحمیل کردند...

Middle East talks

«این شروط دشوار و خواسته‌ها به حدی بود که اقتصاددان معروف انگلیسی که به عنوان ریاست هیات انگلیسی در این مذاکرات شرکت کرده بود، از این هیات عقب نشینی کرد و گفت چطور ممکن است یک کشور شکست خورده به این شروط دشوار عمل کند؟»"

به گزارش خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، روزنامه الاهرام - چاپ مصر- در تحلیلی به قلم عبدالعلیم محمد، تحلیل‌گر این روزنامه تحت عنوان "مذاکرات سپتامبر یا توافقنامه کمپ دیوید سوم؟" نوشته است:

«متفقین در جنگ با آلمان پیروز شدند. آنها توانستند شروطی سخت را بر آلمان تحمیل کنند، اما در خصوص اعراب و اسراییل به نظر می‌آید در سال 1967 اسراییل پیروز شد و چهار دوره برتری خود را حفظ کرده است، اما نتوانست شروط خود را به طور کامل بر اعراب تحمیل کند. تاکنون به جز مصر، اردن و تشکیلات خودگردان فلسطین، بقیه کشورهای عربی به لحاظ حقوقی و دیپلماتیک اسراییل را به رسمیت نشناخته‌اند و اسراییل هنوز مرزهایش را به طور رسمی تعیین نکرده است و امنیت آن هم‌چنان دغدغه متفکران سیاسی اسراییل و سازمان‌های امنیتی سیاسی و حتی شهروندان اسراییلی است. هم‌چنین مقاومت در تمام زمان‌ها به رغم بازدارندگی نظامی اسراییل و عدم توازن قوی در سطح روابط اسراییل و فلسطین و اسراییل و اعراب، حضور پررنگ داشته است.

اکنون مذاکرات اسراییل - فلسطین از روز دوم سپتامبر (فردا-پنجشنبه) در واشنگتن آغاز خواهد شد و مشکلات دشواری فراروی آینده و سرنوشت این مذاکرات قرار دارد و دلیل این امر این نیست که مذاکره کننده‌ی فلسطینی از شروطی که به آن پایبند بود، عقب نشینی کرده و به مذاکرات مستقیم تن داد، بلکه به این خاطر است که این مذاکرات در فضایی متناسب با خواسته‌های سیاسی اسراییل از سر گرفته خواهد شد.

به نظر می‌رسد آمریکا به این نتیجه رسیده است که اسراییل در منطقه یک قدرت برتر است و یک ضرورت سیاسی، نظامی و استراتژیک در منطقه برای آمریکا تلقی می‌شود تا به نوعی پیامدهای احتمالی برخی مسایل نگران کننده‌ی واشنگتن را از بین ببرد.

از این رو ضروری است که اسراییل جایگاه خود را حفظ کند و شروطش را بر فلسطینی‌ها تحمیل کند و به خواسته‌های عربی و بین‌المللی تن ندهد. چه بسا در این راستا جدیت دولت آمریکا در قبال مساله خاورمیانه و در زمینه شهرک‌سازی‌ها کاهش یافته است.

از سوی دیگر، اروپایی‌ها نیز با آمریکا در این زمینه هم‌عقیده‌ هستند و به رغم لفاظی‌هایی که در حمایت از ملت فلسطین می‌کنند، در اصل مانند آمریکا فکر می‌کنند.

تمامی شواهد قابل لمس حاکی از حمایت از این دیدگاه یعنی ضرورت باقی ماندن اسراییل به عنوان قدرت سلطه‌گر در منطقه است. این حمایت کاملا در جانبداری آمریکا از اسراییل در پی درگیری‌های مرزی لبنان و اسراییل مشخص بود، چرا که آمریکا لبنان را تهدید به توقف فروش سلاح کرد و بلافاصله به ترکیه اشاره کرد که در صورت ادامه مخالفت‌هایش در قبال اسراییل، فروش تسلیحات خود به ترکیه را کاهش خواهد داد.

نمی‌خواهیم که اعراب و فلسطینی‌ها را از مسئولیتی که داشته‌اند تبرئه کنیم. آنها نیز در قبال بدتر شدن اوضاع مسئولند. اصل مسئولیت بر عهده‌ی اعراب و فلسطینی‌ها و دیگران است. در کنار نقش آمریکا، اروپا و اسراییل، ضعف اعراب و اختلافات فلسطینی و نبود دید استراتژیک امری است که موجب بحرانی شدن اوضاع شده است.

با این وضع، کم کم به این نتیجه می‌رسیم که اگر اعراب و فلسطینی‌ها چنین موضع‌گیری ضعیفی نداشتند، آمریکا و اروپا تا این حد در انجام خواسته‌هایشان پیش نمی‌رفتند.

طبیعی است که این فضا بر مذاکرات نیز سایه بیندازد. شکاف میان فلسطین و اسراییل عظیم است؛ چرا که این مذاکرات از دید اسراییل باید با استناد به اصل عدم اعمال شروط قبلی باشد. شروط قبلی یعنی عقب نیشنی اسراییل از اراضی اشغال شده در سال 1967 از جمله بیت‌المقدس شرقی، پایان دادن به شهرک سازی‌ها، تشکیل کشور مستقل فلسطین در مرزهای امن و با حاکمیت مستقل. تمامی این شروط از نظر اسراییل پیش شرط است که با آن مخالف است، چون با خواسته‌های آن مغایرت دارد.

ما نمی‌دانیم سرنوشت این مذاکرات چه می‌شود؟ اسراییل احتمالا می‌تواند خواسته‌هایش را تحمیل کند، یعنی کرانه باختری را با تشکیلات خودگردان فلسطین به دو قسمت تقسیم کند و تمامی شهرک‌هایش را حفظ کند، با تعیین بیت‌المقدس شرقی به عنوان پایتخت فلسطین مخالفت کند و بازگشت آوارگان را نپذیرد.

اما تشکیلات خودگردان فلسطین هرگز نمی‌تواند این توافقنامه را امضا کند، چون با مخالفت شدید ملی، مردمی، اسلامی و عربی روبرو خواهد شد، اما در صورت مخالفت تشکیلات خودگردان فلسطین با راه‌حل اسراییل، مذاکرات به نقطه شروع باز خواهد گشت و این مذاکرات تنها یک دور از مذاکراتی خواهد بود که طی دوره‌های گذشته صورت گرفت و پرونده فلسطین در برابر تمام احتمالات باز باقی خواهد ماند.

در این حین، اسراییل از مذاکره کننده فلسطینی خواهد خواست تا آن را به عنوان کشور یهود به رسمیت بشناسد. در این صورت مذاکرات از بین خواهد رفت و بنیامین نتانیاهو، نخست وزیر اسراییل و محمود عباس، رئیس تشکیلات خودگردان فلسطین، از این مذاکرات عقب نشینی خواهند کرد و اسراییل تلاش خواهد کرد که فلسطین را مسئول شکست مذاکرات همانند آنچه که در کمپ دیوید در سال 2000 رخ داد، اعلام کند.

در رویارویی با این شرایط، فلسطینی‌ها و اعراب می‌توانند بار دیگر به تعریف صلح بپردازند و با زبان خود آن را بپذیرند نه با زبان دیگران که هدف از آن آزاد سازی اراضی اشغالی باشد و در خصوص اراضی فلسطینی و عربی نیزهمانند تمامی اراضی اشغال شده و استعمار شده در جهان عمل شود.

از سوی دیگر، ما باید بدانیم که شرایط کنونی عربی و فلسطینی موجب نخواهد شد که صلح در جهت تحقق خواسته‌های عربی و فلسطینی باشد. از آنجا که اعراب و فلسطینی‌ها یک استراتژی روشن و مستقل با استناد به برنامه‌های واقعی، اولویت‌های ممکن برای تحکیم این استراتژی و حمایت از جایگاه بین‌المللی آن ندارند، لذا مذاکرات آتی با نظارت آمریکا احتمالا کمپ دیوید سومی را به ارمغان می‌آورد که موج خشونت فلسطینی را به همراه خواهد داشت و احتمالا به انتفاضه سوم منجر خواهد شد.»

کد خبر 115252
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز