یکشنبه ۱۰ مرداد ۱۳۸۹ - ۰۷:۳۲
۰ نفر

روزگار پیری هم تلخی‌ها و شیرینی‌های خودش را دارد. تلخی را اول آوردم که یادآور آن شعر قدیمی صائب تبریزی باشد:خمیده پشت از آن گردند پیران جهان دیده که اندر خاک می‌جویند ایام جوانی‌ را پدر من هم حالا پیری است که دوران جوانی را پشت‌سر گذاشته و مثل همه کهنسالان با فرازوفرودهای این دوران روبه‌روست. اما از همان جوانی گفته بود که پیری ما بی‌ارتباط با دوران جوانی نیست.

طرح

 اگر روزگار شباب با سلامت و نیکدلی طی شده باشد، پیری هم با همین ویژگی‌ها از راه می‌رسد. اما به هر حال به‌رغم آن که پدرم از ورزشکاران و دوچرخه‌سواران بنام محله‌اش بوده و اندامی ورزیده دارد، کم‌وبیش، کاستی‌های این دوره سنی به سراغش می‌آیند. او دل به همان شهر کوچک آبا و اجدادی‌اش بسته و مثل ایامی که معلم بود، با کتاب‌هایش مأنوس است. امسال به علت برخی مشکلات مثل چربی خون، بالا و پایین رفتن قندخون و برخی مشکلات مهره‌های کمر، 15روز او را به تهران آوردیم.

اما از همان روزهای اول ایشان مثل کارشناسان و متخصصان مهندسی ترافیک مدام راه‌حل پیشنهاد می‌کند. یک روز می‌پرسد، چرا در این خیابان‌ها یک خط ویژه برای دوچرخه‌سواری وجود ندارد تا اگر من پیرمرد هم هوس کردم با دوچرخه پایی بزنم، شدنی باشد. جوان‌ها که جای خود دارند و پیشنهاد می‌کند که بیایند و خیابان‌ها را چند طبقه کنند و در یک طبقه‌اش خطی هم برای دوچرخه‌سواری در نظر بگیرند. گاهی هم از صدای دزدگیر ماشین‌ها عصبی می‌شود و می‌گوید چرا ما از علوم و فنون، درست استفاده نمی‌کنیم.

چه دلیلی دارد، دزدگیر ماشین‌ها در داخل حیاط یا پارکینگ خانه‌ها هم فعال باشند و مردم را بی‌خواب کنند. یا از این بابت دلخور است که چرا بقالی‌ها و سوپرمارکت‌ها حتی برای یک قلم جنس یک کیسه نایلونی تحویل خریدار می‌دهند و این پلاستیک‌ها این همه محیط‌زیست را آلوده می‌کنند، تا 400سال در خاک می‌مانند و زمین‌های حاصلخیز را از بین می‌برند و... حالا چند روزی است که پدرم به شهر کوچک آبا و اجدادی‌اش برگشته و ما هم که به او عادت کرده بودیم، دلمان برایش تنگ شده است.

اما واقعیت این است که ماها از بس در چرخه زندگی شهری غرق شده‌ایم و از صبح تا شام برای امرار معاش باید دوندگی کنیم متوجه نمی‌شویم که آرامش زندگی را آن‌طور که هنوز در شهرهای کوچک قابل دسترس است، از کف داده‌ایم. به صدای دزدگیر ماشین‌ها خو کرده‌ایم، ترافیک سنگین آزارمان نمی‌دهد و کمبود دوچرخه‌سواری را حس نمی‌کنیم و نگران آلودگی وسیع محیط‌زیست نیستیم نمی‌دانم خوب است یا بد؟!
کنجکاو

کد خبر 112780

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار ادبیات و کتاب

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز