حرکت کشورها به سوی یکپارچگی و جهانی شدن در زمینههای اقتصادی و فرهنگی، بر الگوهای کسب و کار دنیا تأثیر گذاشته است. در سایه این تغییر و تحولات، روند استخدام و معیارهای گزینش نیز در کشورها در حال تغییر است، بهطوریکه افراد همانند گذشته بهدنبال استخدامهای بلندمدت و دائمی نیستند و دولتها روزبهروز تصدیگری خود را کاهش میدهند و به اقتصاد آزاد روی میآورند که نمونه بارز آن پیادهسازی اصل 44 قانون اساسی در کشور ایران است و اینکه سازمانها و شرکتها در بخش خصوصی نیز از شیوه استخدام دائمی استقبال نمیکنند.
بنابراین ماهیت تغییر و تحولات در دنیای کسب و کارها به گونهای است که نیاز مستمر به کسب دانش و مهارت جدید در هر کسب و کاری ضروری است و از سویی دیگر، جهانیشدن و انتشار سریع دانش و اطلاعات در عرصه اقتصاد موجب رقابت بیشتر بین شرکتها شده است و نیز در سطح کلان، کشورها نیز در عرصه رشد و توسعه اقتصادی نیازمند کسب و کارهای جدید در عرصههای مختلف صنعتی و خدماتی هستند. به همین دلیل دولتها به این نتیجه رسیدهاند که برای کسب موفقیت اقتصادی در عرصه ملی و بینالمللی و برای عرضه خدمات و تولید محصولات در سازمانها و شرکتها نیاز مبرم به توسعه ترویج کارآفرینی است که بهعنوان عامل اصلی تغییر و موتور توسعه حرکتهایی را آغاز کند که منجر به خلاقیت و نوآوری پایدار و مستمر شود. این نوآوریها محقق نمیشود مگر آنکه بسترسازی لازم توسط نهادهای مسئول در جامعه فراهم شود.
کارآفرینی فرایندی است که با نگاه فرصتگرایانه کارآفرین آغاز میشود که نتیجه آن عرضه خدمات و محصولات جدید، ایجاد کسب و کار و نهایتا افزایش رفاه در سطح جامعه است که در واقع، ایجاد ارزش از هیچ است. لذا برای نهادینه کردن کارآفرینی در سطح جامعه بایستی در 4حوزه پژوهش، آموزش، ترویج و مشاوره کارآفرینی تمرکز و بهصورت زیربنایی اقدام کرد. بنابراین سرمایهگذاری و حمایت از مراکز انکیباتور، سازمانهای مردمنهادفعال در عرصه کارآفرینی ضروری و اجتنابناپذیر است و نیز باید آموزش کارآفرینی از ابتدایی تا دانشگاه در مراکز فنی حرفهای و کار و دانش گنجانده شود که در کشورمان تا حدودی اقدامات مذکور صورت گرفته ولی تمامی آنها در مراحل بذرپاشی است که تا برداشت محصول مراقبتها و توجهات ویژهای را میطلبد.