گروه حوادث: چند ماه قبل، وقتی تبهکار میانسالی به نام بهرام از زندان آزاد شد، کسی نمی‌دانست او چه نقشه بی‌نقصی برای کلاهبرداری‌ از افراد ثروتمند در سر دارد

بهرام مدتی بعد از آزادی، نقشه خود را با 2 همدست جوانش در میان گذاشت و از آن به بعد باند 3 نفره آنها تشکیل شد. نخستین مرحله از اجرای این نقشه، به دست آوردن یک خودروی مدل بالا بود. بهرام در لابه‌لای روزنامه‌ها چشمش به آگهی فروش یک بنز گران‌قیمت افتاد و بلافاصله با صاحب ماشین تماس گرفت. «من صاحب یک مجتمع مبل‌فروشی در یافت‌آباد هستم و می‌خواهم برای خرید ماشین، مزاحمتان شوم.»

چند دقیقه بعد، او برای ملاقات با فروشنده راهی یکی از خیابان‌های شمال پایتخت شد. بهرام مدعی شد که حاضر است برای خرید بنز گران‌قیمت، 350 میلیون تومان پرداخت کند و وقتی دید فروشنده حرف‌های او را باور کرده، از وی خواست همراه هم سوار ماشین شوند تا با آن دوری بزنند. بهرام صاحب ماشین را یکراست به بازار مبل یافت‌آباد برد. او لحظاتی مقابل یک مجتمع مبل فروشی توقف کرد و با این ادعا که صاحب آنجاست، وارد مجتمع شد و چند دقیقه بعد برگشت.

صاحب بنز گران‌قیمت با دیدن مجتمع مبل‌‌فروشی، مطمئن شد که خریدار خودروی او مرد ثروتمند و معتبری است. به همین خاطر وقتی بهرام چکی به مبلغ 350 میلیون تومان به او داد، بدون استعلام از بانک، مدارک و سوئیچ خودرو را در اختیار این مرد قرار داد و معامله انجام شد. صبح روز بعد وقتی مرد فروشنده برای نقد کردن چک به بانک رفت، متوجه شد که این چک جعلی است و بهرام نه تنها صاحب مجتمع مبل فروشی نیست بلکه یک کلاهبردار حرفه‌ای است.

کلاهبرداری‌های سریالی

حالا که مرد کلاهبردار توانسته بود خودروی مدل بالایی را تهیه کند، دست به کار شد و با کمک 2 همدست جوانش، مرحله دوم نقشه را عملی کرد. در این مرحله آنها باید به سراغ فروشگاه‌های شیک شمال شهر می‌رفتند و با معرفی خود به‌عنوان مشتریانی ثروتمند، کلاهبرداری‌هایشان را ادامه می‌دادند.

خرید ساعت‌های طلا

یکی از افرادی که در این مدت در دام بهرام و همدستانش گرفتار شد، صاحب یک مغازه شیک ساعت‌فروشی در شمال پایتخت بود. این مرد وقتی برای شکایت از کلاهبردارها به کلانتری 101 تجریش رفت، به ماموران گفت: ساعتی قبل مرد میانسالی که لباس‌های شیک و مارک‌دار به تن داشت سوار بر یک بنز مشکی مدل بالا مقابل مغازه‌ام توقف کرد.

همراه این مرد 2 مرد جوان بودند که وی مدعی بود پسرانش هستند. مرد میانسال وقتی وارد مغازه شد، ادعا کرد به تازگی از سفر کاری خارج از کشور به ایران برگشته اما به خاطر اینکه فراموش کرده برای پسرانش چیزی بخرد، حالا قصد دارد 3 عدد ساعت طلا برای خود و 2 پسرش خریداری کند.

شاکی ادامه داد: با دیدن لباس‌هایی که آنها پوشیده بودند و ماشینی که سوار بودند، شکی برایم باقی نماند که مشتری‌های ثروتمندی نصیبم شده است. برای همین تعدادی ساعت طلا در اختیارشان قرار دادم و آنها 3 عدد از ساعت‌ها به ارزش 30 میلیون تومان را انتخاب کردند. در همین هنگام مرد میانسال از پسرانش خواست به داخل ماشین برگردند و خودش دسته چکی از جیبش خارج کرد تا هزینه ساعت‌ها را بپردازد.

وقتی گفتم چک قبول نمی‌کنم با گفتن این جمله که داخل ماشین پول نقد دارد، از من خواست تا بیرون از مغازه‌ همراهی‌اش کنم. وقتی به مقابل ماشین رسیدیم او سوار شد تا از داخل داشبورد پول بردارد اما در همین هنگام، جوانی که پشت فرمان نشسته بود،

پایش را روی پدال گاز گذاشت و هر3 نفر آنها با سرقت ساعت‌های طلا متواری شدند.
بعد از شکایت این مرد،  پرونده به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران ارسال و تحقیقات برای شناسایی و دستگیری کلاهبردارهای شیک‌پوش، شروع شد.

سرقت لباس‌های مارک‌دار

اینکه بهرام و همدستانش برای کلاهبرداری از صاحب مغازه ساعت فروشی، لباس‌های شیک و گران‌قیمت را چگونه تهیه کرده بودند، معمایی بود که چند روز بعد با شکایت صاحب یک بوتیک لباس مارک‌دار فاش شد.

شاکی به ماموران گفت: روز گذشته مرد میانسالی که سوار بر یک بنز گران‌قیمت بود، مقابل مغازه‌ام توقف کرد. این مرد با 2جوان حدود 25 ساله وارد مغازه‌ام شد و گفت که از دوستان برادرم است.

وقتی او مشخصات برادرم را گفت، حرف‌هایش را باور کردم و به همین خاطر بهترین لباس‌های مغازه را در اختیارش قرار دادم. او هم بعد از خرید چند دست کت و شلوار به مبلغ 30 میلیون تومان، چکی به من داد و چون باورم شده بود که وی دوست برادرم است، این چک را قبول کردم.

وی ادامه داد: مرد میانسال حتی برای جلب اعتماد من به شاگرد مغازه که لباس‌ها را به ماشینش منتقل کرده بود، 50 هزار تومان انعام داد اما روز بعد وقتی برای نقد‌کردن چک به بانک رفتم، فهمیدم که این چک جعلی است. این در حالی بود که برادرم نیز مدعی بود هیچ دوستی با مشخصات آن مرد میانسال و پسرانش ندارد.

تماس مشکوک

کلاهبرداری‌های مرد میانسال و همدستانش ادامه داشت تا اینکه مدتی قبل اتفاق عجیبی افتاد. یکی از همدستان بهرام با یکی از مالباخته‌ها( صاحب مغازه ساعت فروشی)  تماس گرفت و مدعی شد که اگر وی از آنها شکایت نکند، حاضر است پول ساعت‌ها را پرداخت کند.

به‌دنبال این تماس، نخستین سرنخ پرونده در اختیار پلیس قرار گرفت و ماموران توانستند در بررسی‌های تخصصی، مخفیگاه مرد تماس‌‌گیرنده را در غرب تهران شناسایی کنند. متهم که ناصر نام دارد در یک عملیات ضربتی دستگیر شد و بعد از انتقال به اداره پلیس به کلاهبرداری‌های سریالی اعتراف کرد و گفت: بهرام یک مجرم سابقه‌دار است که بعد از آزادی از زندان، من و یکی از دوستانم به نام جعفر را فریب داد و خواست در جریان کلاهبرداری‌ها با او همکاری کنیم.

اما این مرد هیچ اعتمادی به من و جعفر نداشت و هیچ وقت نشانی محل زندگی‌اش را به ما نمی‌گفت. فقط هر وقت که نقشه تازه‌ای طرح می‌کرد، با ما تماس می‌گرفت و برای اجرای نقشه، قرار می‌گذاشت.

حالا هم مدتی است که ناپدید شده و من که نمی‌خواستم گناهان او به گردنم بیفتد تصمیم گرفتم از مالباختگان رضایت بگیرم. با اظهارات مرد جوان، جعفر نیز دستگیر شد و در بازجویی‌ها به کلاهبرداری‌های میلیونی اعتراف کرد. با اطلاعاتی که این مرد در اختیار پلیس قرار داد، سرانجام مخفیگاه بهرام شناسایی شد و وی در یک عملیات ضربتی به دام پلیس افتاد.

در بازرسی از مخفیگاه این متهم، کلکسیونی از اموال سرقت شده از قبیل گل‌های مصنوعی، تابلوهای هنری،  انواع لوستر، لباس‌های مارک‌دار و 2 ساعت طلا کشف و ضبط شد.

سرهنگ محمدیان، رئیس پلیس آگاهی تهران، با بیان این خبر گفت: تا‌کنون دست‌کم 8 مالباخته که متهم حدود 700 میلیون تومان از آنها کلاهبرداری کرده است، وی را شناسایی و از او شکایت کرده‌اند و دیگر شاکیان احتمالی نیز می‌توانند برای شناسایی این مرد به پایگاه یکم پلیس آگاهی تهران مراجعه کنند.

کد خبر 110715

پر بیننده‌ترین اخبار آسیب اجتماعی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز