چهارشنبه ۵ خرداد ۱۳۸۹ - ۰۵:۲۰
۰ نفر

هادی معیری‌نژاد: سریال «کلانتر» از جمله سریال‌های پلیسی سیماست که در دوره جدید پخش خود مانند سریال «هوش سیاه» دیگر سریال پلیسی سیما به‌دنبال مطرح کردن موضوعات روزآمد‌تر از قبل نسبت به دیگر سریال‌های سیماست.

اما در این میان به‌نظر می‌رسد در کلانتر کمی بیش از اندازه در مناسبات حاکم بر پلیس ایران غلو شده است.

معمولا هیجان‌آفرینی در سریال‌های پلیسی به انگیزه جذب مخاطب بیشتر در فیلم‌ها و سریال‌های اکشن فرمولی پذیرفته‌شده است و اگر مناسبات یک ژانر را بپذیریم یا در مرتبه بالاتر آن‌ را دوست داشته باشیم،  این هیجانات مقبول‌تر و اما گاهی اوقات این هیجان‌آفرینی‌ها بیش از حد لزوم بوده و به‌نظر می‌رسد که درصورت نبود بعضی از حوادث هیچ لطمه‌ای به سریال نخواهد خورد، البته در مورد سریال‌ها و فیلم‌های خارجی با توجه به امکانات ویژه آنان در خلق جلوه‌های ویژه این هیجان‌آفرینی کاذب اتفاقا عامل اصلی جلب مخاطب محسوب می‌شود. 

ناگفته پیداست که این جذب مخاطب همیشه هم امتیاز محسوب نشده و بسیاری از مخاطبان جدی تلویزیون و صاحب‌نظران، این هیجانات را موجب ایجاد مخاطرات روانی در بینندگان جوان و در نهایت ایجاد فضای خشن و مملو از هیجانات بی‌مورد منفی در جامعه می‌دانند.

متأسفانه باید عنوان کرد که در تلویزیون ما اینگونه سریال‌ها کم نیستند؛ سریال‌هایی که قتل، خشونت و هیجان آفرینی‌های کاذب مثل صحنه‌های تعقیب و گریز و اتومبیل‌رانی حرف اول و آخر را در آن می‌زند و به جز این موضوع خاص و ارزشمندی برای مخاطب تلویزیون ندارند اما نکته مهم‌تر تقلید سریال‌های ایرانی از اینگونه هیجانات کاذب است.

چند سالی است که سیمای ما سیاست جایگزین کردن محصولات خارجی را در دستور کار دارد. سعی بر این است که سریال‌های وارداتی مثل سریال‌های پلیسی با معیارهای بومی تولید و پخش شود، به‌نحوی که لیست بلند‌بالایی از اینگونه محصولات می‌توان تهیه کرد که بسیاری از آنان هم با حمایت ناجی هنر یعنی حمایت نیروی انتظامی ساخته شده است.

هدف اینگونه سریال‌ها یا لااقل آنهایی که توسط ناجی هنر حمایت می‌شوند، ارائه چهره واقعی پلیس به مردم و ایجاد فضای آرامش و امنیت عمومی است اما متأسفانه بسیاری از این آثار به علاوه اکثر آثار خارجی کارکرد عکس دارند و بیشتر امنیت روانی مخاطب را تخریب می‌کنند و این به‌دلیل ضعف فیلمنامه و تزریق هیجانات بی‌مورد و اضافه بر موضوع به متن است.

یک نمونه کوچک آن در سریال کلانتر 2 اتفاق افتاد. در یکی از قسمت‌ها سروان جوان به‌عنوان طعمه سر راه دختر جوانی قرار می‌گیرد که به اتفاق یک پسر جوان متهم به دزدی و قتل افراد طبقه مرفه‌اند. در این بین قرار می‌شود که طعمه مورد نظر با متهمان وارد یکی از خانه‌های هدف شود که توسط دوربین کنترل می‌شود.

در این سکانس بعد از نشان داده شدن اقتدار پلیس در کشاندن متهمان به تله، دیگر کار قصه تمام است و مأموران می‌توانستند هر 2 متهم را با شواهد و مدارک کافی دستگیر کنند که اصلا روش پلیس ایران این است. اما سریال بیننده را منتظر می‌گذارد تا متهم از جیبش یک باتون در‌آورده و محکم به پشت مأمور پلیس بکوبد و بعد از آن شخص شخیص کلانتر یا همان ناجی افسانه‌ای از پشت در بیرون بیاید و با یک حرکت کاراته متهم را خرد و خمیر کند. البته شانس با جناب سروان بود که متهم چاقو یا اسلحه همراه نداشت وگرنه سرگرم‌سازی‌ مخاطب به قیمت جانش تمام می‌شد!

اینگونه صحنه‌ها نشانگر آن است که سریال‌سازان پلیسی ما گاهی با در نظر نگرفتن حقیقت پلیس در کشور ما تنها به فکر تقلید دست و پا شکسته از الگو‌های هالیوودی و سریال‌های خارجی‌اند، و‌لی در نهایت باید عنوان کرد اینگونه تلاش‌ها علاوه بر ایجاد هیجانات کاذب که از وظیفه تلویزیون به دور است، باعث پس زدن مخاطب می‌شود که با دیدن آثار مشابه اما استخوان‌دار خارجی اینگونه سکانس‌ها را دم‌دستی و آبکی ارزیابی می‌کند.

کد خبر 108269

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز