شنبه ۲۸ فروردین ۱۳۸۹ - ۱۰:۱۳
۰ نفر

سعید خالوزاده: ارزیابی روابط ایران با اتحادیه اروپایی یکی از موضوعات مهم سیاست خارجی کشور است.

بررسی روابط ایران و اتحادیه اروپایی نشان می‌دهد که این روابط مسیری پر فراز و نشیب و سنگلاخی را در این 30 سال طی کرده و هنوز در هاله‌ای از ابهام و شک و تردید قرار دارد. از نخستین روزهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی این تلقی در ایران به‌وجود آمد که می‌توان با طرد و نفی روابط ناعادلانه دو قدرت آمریکا و شوروی با ایران به‌عنوان روشن‌ترین معنای سیاست «نه‌شرقی نه غربی»، رابطه‌ای سالم و متوازن با اروپا را بنا نهاد. گرچه عواملی مانند سلطه طولانی و بدسابقه انگلیسی‌ها بر ایران و یا اتحاد استراتژیک اروپا با آمریکا عاملی بازدارنده در تحقق این هدف بود ولی همواره این نگرش وجود داشت که نه اروپایی‌ها خصومت آمریکایی‌ها را نسبت به انقلاب اسلامی دنبال می‌کنند و نه اتحاد آنان با واشنگتن پدیده‌ای یکپارچه و یکنواخت در اروپاست.

در طول حداقل 2دهه گذشته، 2نظریه در جمهوری اسلامی ایران در مورد کار با اروپا وجود داشته است. آیا با کشورهای عضو اتحادیه به‌صورت انفرادی روابط همه جانبه برقرار شود و یا به‌صورت دسته جمعی کار با اتحادیه اروپایی در دستور سیاست خارجی قرار گیرد؟ هر دو نظریه در مقاطع مختلف به‌صورت همزمان و یا جداگانه آزمایش شده است و همواره برخی دولت‌ها از جمله انگلیس یا فرانسه و کشورهایی که دارای لابی قوی آمریکایی - یهودی هستند، با استفاده از حق وتو، جوسازی و اعمال فشار مانع از گسترش روابط دسته جمعی اتحادیه و یا بعضا اعضای آن به‌صورت انفرادی شده است.

اعضای اتحادیه اروپایی نسبت به ایران و نوع رابطه به‌رغم داشتن یک موضع واحد و ظاهرا منسجم اما در واقع موضع مشترکی ندارند و هر کدام در عمل کمیت و کیفیت متفاوتی برای رابطه با ایران قائل هستند. برخی عمدتاً اهداف سیاسی را در مذاکره با ایران دنبال می‎کنند و برخی به اهداف اقتصادی اولویت می‎دهند. به این دلیل، مسیر مذاکرات اقتصادی و سیاسی ایران با اتحادیه اروپایی و اتحادیه با ایران، مسیری دشوار و ناهموار می‎باشد و به متغیرهای داخلی، تحولات منطقه‎ای و بین‎المللی بستگی دارد. روابط جمهوری اسلامی ایران با مجموعه غرب از جمله اتحادیه اروپا به دلایل مختلف ناپایدار و شکننده است.

طی چند سال اخیر، مسئله هسته‌ای یکی از بهانه‌های عمده اروپا برای تعلیق و کاهش سطح روابط با ایران بوده است و در این میان اگر چه مقامات اروپایی به حق ایران برای داشتن فناوری صلح آمیز هسته‌ای اذعان دارند، اما عمدتا خواستار متوقف شدن غنی‌سازی‌ اورانیوم هستند. مجموع مواضع اتحادیه در موضوع غنی‌سازی‌ اورانیوم موید آن است که این اتحادیه سیاست حمایت و همسویی با آژانس بین‌المللی انرژی اتمی و آمریکا را در پیش گرفته و با چرخش به سمت آژانس و آمریکا، به یکی از عوامل مؤثر در اجماع بین‌المللی بر ضد‌ایران تبدیل شده است.

اتحادیه اروپایی را نباید از منظر یک ابرقدرت سیاسی- اقتصادی در تنظیم روابط نگاه کرد بلکه اتحادیه را باید در مقام یک بازیگر توانمند سیاسی و اقتصادی نگریست که به دنبال کسب منافع خود بوده و آماده همکاری و رایزنی با سایر کشورها و قدرتهای دنیا است. در تماس با اتحادیه، دیپلماسی، مذاکره و رایزنی نقش اساسی دارد. اتحادیه اصولا با ایده نظم نوینی جهانی آمریکا و جهان تک قطبی به رهبری آمریکا مخالف است و خود را یکی از ضلع‌های قدرت جهان در کنار آمریکا، روسیه، چین و ژاپن می‌شناسد. این دیدگاه اتحادیه با دیدگاه جمهوری اسلامی ایران در مخالفت با جهان تک قطبی به رهبری آمریکا مشترک است.

با توجه به موقعیت راهبردی ایران در زمینه‌های سیاسی و اقتصادی، به راحتی می‌توان دریافت ایران یکی از محورهای اقتصادی مهم و در حال توسعه در غرب آسیا است که از یک نیروی انسانی ماهر، تحصیلکرده و جوان، زیربناهای اقتصادی رو به توسعه، ذخایر غنی نفت و گاز، کشاورزی مستعد و بازار بزرگ مصرف برخوردار است. ایران همچنین مناسب‌ترین مسیر برای انتقال انرژی آسیای میانه به خلیج‌فارس، اروپا و شرق آسیا و ترانزیت کالا به افغانستان، آسیای مرکزی و قفقاز و مبتکر کریدور هوایی شمال- جنوب به شمار می‌رود.

موقعیت استراتژیک ایران در مرکز خلیج‌فارس و تنگه هرمز از یک طرف و حد فاصل و رابطه بین آسیای میانه و آبهای گرم خلیج‌فارس از طرف دیگر این اهمیت را مضاعف می‌سازد. ایران دومین ذخایر بزرگ گاز جهان با 16‌درصد و سومین ذخایر بزرگ نفت جهان با 11‌درصد را در اختیار دارد. ایران می‌تواند به اتحادیه برای تأمین نیاز 50‌درصدی خود به انرژی وارداتی در سال‌های آینده کمک نموده و بخش عمده‌ای از آن‌را تأمین نماید. ایران همچنین دروازه ورود به بازار 300 میلیون نفری کشورهای مستقل مشترک‌المنافع و مسیر دسترسی کشورهای آسیای میانه به آبهای آزاد جهان است. ایران دارای امن‌ترین، سهل‌ترین و اقتصادی‌ترین مسیر انتقال انرژی آسیای میانه به سوی بازارهای مصرف اروپا است.

نقش و جایگاه اتحادیه اروپایی در نظام بین‌المللی و همچنین نقش و جایگاه منطقه‌ای و راهبردی جمهوری اسلامی ایران، ضرورت‌های متقابلی را برای برقراری یک رابطه قابل‌قبول بین دو طرف به‌وجود می‌آورد. اتحادیه بخش مهمی از جهان غرب محسوب می‌گردد که به‌رغم پاره‌ای رقابت‌های تجاری و تاکتیک‌های متفاوت سیاسی، در اصول و اهداف با آمریکا اشتراک نظر دارد و دو سوی آتلانتیک به‌عنوان متحدین استراتژیک در بسیاری از موضوعات بین‌المللی مواضع و منافع مشترک دارند. در عین حال اروپا بعضا تفوق آمریکا برخود را ولو به اکراه پذیرفته است.

موضع اتحادیه اروپایی درخصوص فعالیت هسته‌ای ایران

به‌طور کلی بعد از حادثه 11‌سپتامبر 2001، سیاست اتحادیه اروپایی به‌تدریج در زمینه مسائلی مانند کنترل برنامه‌های هسته‌ای ایران، رعایت حقوق بشر، مذاکرات صلح خاورمیانه و مبارزه با تروریسم به سیاست آمریکا نزدیک شد. در این میان، فعالیت‌های هسته‌ای ایران به‌عنوان یکی از موضوعات بسیار حساس در دستور کار آژانس وین قرار گرفت و به یکی از جنبه‌های مهم در روابط اتحادیه با ایران درآمد و به‌عنوان یک متغیر مستقل، کمیت و کیفیت روابط را تحت‌تأثیر قرار داد. روابط ایران و اروپا که از سال‌1377 به دنبال روی کار آمدن دولت خاتمی وارد رویکرد تازه‌ای شده بود از سال‌83 و پس از صدور قطعنامه شورای امنیت علیه فعالیت‌های هسته‌ای ایران دچار تنش و واگرایی شد.

اتحادیه مذاکرات جاری با ایران را به حال تعلیق درآورد و آخرین مذاکرات در 26 می‌2005 در حالی برگزار شد که اروپا با در پیش گرفتن سیاست حمایتی از سیاست‌های ایالات متحده در قبال ایران راه را برای گسترش روابط با ایران بست. متعاقب این قطعنامه، کشورهای اروپایی و عمدتا فرانسه و انگلیس طی 5 سال گذشته همواره بانیان قطعنامه و طرح تحریم با ایران بودند. در این راستا تحریم‌های اقتصادی و حسابهای بانکی و حساب برخی از اشخاص، از دیگر اقدامات قهریه کشورهای اروپایی بوده است.

اروپاییان همواره خواستار گفت‌وگو با ایران برای تعلیق غنی‌سازی‌ بوده و ایران نیز برای نشان دادن حسن نیت خود و اطمینان بخشیدن به فعالیت‌های صلح آمیز خود به گفت‌وگو با اروپا علاقه نشان داد. در شرایط کنونی، ایران باید تلاش کند تا به‌صورت موضوع مشترک اروپا و آمریکا باقی نماند. از طرفی اروپا اینک از حالت شریک تابع آمریکا که پس از جنگ جهانی اول و دوم شکل گرفته بود خارج شده و اروپا و آمریکا امروز رقیب همکار هستند که در برخی موارد رقابت و در برخی موارد همکاری دارند. اما اگر ایران بخواهد از این رقابت به سود خود استفاده کند امکان‎پذیر نیست زیرا در مورد ایران اندیشه همکاری اروپا با آمریکا بر اندیشه رقابت مرجح است.

جدای از مسائل هسته‌ای، مسائل مربوط به حقوق بشر و صلح اعراب و اسرائیل از جمله مسائلی است که مقامات اروپایی از آنها به‌عنوان موانع گسترش روابط ایران و اروپا یاد می‌کنند. گفت‌وگوهای حقوق بشری ایران و اروپا از سال‌2004 متوقف شد و از آن پس اروپا با گره زدن مسائل سیاسی به مسائل حقوق بشری رویکرد غیرمنطقی را در قبال ایران در پیش گرفت. انتخاب نیکولا سارکوزی در فرانسه، گوردون براون در انگلیس و خانم آنگلا مرکل در آلمان به این فضای سرد دامن زد.

نتیجه گیری

گفت‌وگو و تعامل در همه ابعاد و اشکال آن، اعم از سیاسی، فرهنگی و اقتصادی، لازمه حیات انسان و جوامع بشری است. بدون آن، بایستی به استقبال بدیل آن یعنی تقابل رفت که مورد قبول هیچ انسان عاقل و جامعه بالغ و حکومت و دولت مسئولیت‌پذیری نیست.
امنیت در ابعاد مختلف به‌عنوان مهم‌ترین و عینی‌ترین نیاز و خواست مردم اروپا و دغدغه مشترک ایران و اروپا در قبال این مقوله، یکی از مؤلفه‌ها و ابعاد همکاری میان ایران و اروپا است. امروزه تروریسم، مواد‌مخدر، مهاجرت غیرقانونی و... موضوعاتی است که می‌تواند در امنیت طرفین اثر بگذارد. این تهدیدات می‌تواند موضوعی برای همکاری باشد.

در کنار این نیاز روانی به امنیت، یک نیاز جدی و عینی دیگر نیز فراروی اروپا قرار دارد و آن نیاز مبرم به انرژی و تنوع در منابع تأمین آن است. نیازی که ایران به مدد منابع عظیم هیدروکربوری (نفت و گاز) و قرار داشتن در شاهراه تعاملات انرژی و اقتصاد به‌خوبی قادر به مشارکت و تأمین آن است. تأمین امنیت و انرژی دو موضوعی هستند که به‌خودی خود این قابلیت را دارند که گفتمان همکاری میان ایران و اروپا براساس آنها شکل گیرد و به مرحله عمل درآید. با این حال می‌توان به دامنه مشترکات و عرصه‌های مورد علاقه برای همکاری و توسعه آن افزود.

آنجا که همکاری اقتصادی و تجاری و گسترش آن، می‌تواند نهایتاً ملت‌های ایران و اروپا را از منافع حاصله منتفع نماید. با اتحادیه اروپا می‌توان در چارچوب سازمان‌های منطقه‌ای مثل سازمان کنفرانس اسلامی، اوپک، اکو که ایران از اعضای اصلی آن است به رایزنی و همکاری پرداخت.

در مورد ایران، در اتحادیه اروپایی، انگلیس، فرانسه و آلمان نقش اصلی را دارند. در حال حاضر روابط با اتحادیه به موضوع هسته‌ای گره خورده است و در بین 27 کشور عضو اتحادیه، تصمیم‌گیری در روابط با ایران به گروه E3 سپرده شده است. در بین این 3 کشور، آلمان به‌طور سنتی توانایی تعامل بیشتری با ایران دارد. فرانسه بعد از روی کار آمدن دولت سارکوزی موضع بسیار سخت‌تری در نزدیکی با آمریکا و انگلیس در پیش گرفته انگلیس تلاش دارد سیاستی حدفاصل سیاست بین اروپا و آمریکا ایفا کند.

با توجه به اینکه اتحادیه به دنبال معرفی خود به‌عنوان یک بازیگر درجه اول سیاسی در سطح جهانی و منطقه‌ای در کنار قدرت‌های دیگر خصوصا آمریکا است و به دنبال یارگیری در بین کشورهای ذی‌نفوذ منطقه در راستای تقویت جایگاه خود است، لذا می‌توان با ظرافت و از طریق مذاکره و دیپلماسی ضمن کسب منافع خود با اتحادیه به گفت‌وگو پرداخت و از این طریق توازنی در رابطه با نفوذ آمریکا ایجاد کرد. استفاده از حسن روابط با اتحادیه و اعضای آن برای افزایش ثبات ایران در منطقه به‌ویژه در قبال روسیه و آمریکا حائز اهمیت است.

کد خبر 105268

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز