همشهری آنلاین: ۴۰ فعال فرش دستباف در رسته‌های قالیبافی، طراحی، رنگرزی و رفوگری از استان‌های مختلف کشور تقدیر شدند.

به گزارش روابط عمومی مرکز ملی فرش ایران؛ چهارمین جشنواره گره زرین باهدف ارج نهادن و تکریم فعالان هنر- صنعت فرش دستباف ایران و ارتقای منزلت اجتماعی آنان پانزدهم اسفند ماه در محل خانه هنرمندان برگزار شد.

شایان ذکر است؛ در چهارمین جشنواره گره زرین هنرمند سینما و تاتر بهاره رهنما و همچنین هنرمند فيلمساز محمدرضا اصلانی در کنار هنرمندان حوزه فرش دستباف حضور داشتند.

در این آیین، محمدرضا اصلانی با ارايه آماری از دهه 40 از تعداد دارهای قالی موجود در شهرهای مختلف سوابقی را بیان کرد و همچنین با اشاره به 200 هزار نفر قالیباف از جمعیت 20 میلیونی در آن روزگار بر اشتغالزایی فرش دستباف تاکید کرد.

وی قالیبافی را نوعی فهم هنری برشمرد و گفت: مخاطبان قالی ها نیز نوعی فهم فرهنگی دارند وقتی برای خرید به سراغ فرش دستباف می آیند.

اين فيلمساز كشورمان زنان قالیباف را زنان شاعر خانه دار توصیف کرد.

رجبی معمار مدير خانه هنرمندان نيز فرش دستباف را افتخار ایران برشمرد و گفت: این تحفه ارزشمند دست به دست در بازارهای جهانی و همچنین داخلی دست به دست می شود و اهمیت و قدر این فرش ایرانی را به لحاظ هنری بايد ارج بنهیم.

مدير خانه هنرمندان، این مجموعه را جایگاهی مناسب برای برگزاری آیین ها و نمایشگاه های فرش دانست و آمادگی خانه هنرمندان را برای این مهم بیان کرد.

در اين آيين كه با اجراى قطعات موسيقى از سوى گروه "نيوش" همراه بود، از طرح اختصاصى كامبيز درم بخش براى فرش ايرانى نيز رونمايي شد و مهمانان ويژه مراسم آن را امضا كردند.

حميد كارگر رييس مركز ملى فرش ايران نيز در اين آيين به قرائت متنى پرداخت كه مشروح آن در پى مى آيد:

هنوز پانصد سالی مانده بود به میلاد مسیح که ایرانیان هنرمند و چیره‌دست، همچنان که در کشاورزی و ذوب فلزات و سفالگری مهارت اندوخته بودند، در کار بافت نیز به اندازه ای از زبردستی رسیدند که دستبافته ای چون فرش "پازیریک" را آفریدند.

یادگاری که سده‌های متمادی در میان یخ‌های دره آلتایی پنهان بود و سر آخر باستان‌شناسی که به واکاوی گور پادشاهان سکایی سرگرم بود، پیدایش کرد و بی‌درنگ از شباهت آن به نقش برجسته‌های تخت جمشید سخن گفت. فرش 2500 ساله ای که پازیریک نامش دادند، رخ نمود تا از دیرینگی هنر- صنعت بافت در میان ایرانیان بگوید و انسان این عصر را با اندیشه و خرد و هنر انسان روزگاران کهن آشنا سازد.

بر این باورم که فرش نیز همچون دیگر یادگارهای کهن این سرزمین که تاریخ و تمدن دیرینش را چونان حافظه ای تاریخی همراه خویش ساخته اند، همچون سفالینه‌های منقوش شوش و سیلک، همچون مفرغ‌های لرستان، همچون سنگ نوشته‌های بیستون و همچون کتاب‌های تصویری مانی، از نگرش‌ها و گرایش‌های پیشینیان ما سخن می‌گویند و راه ارتباط ما با آنانند. گویی رسانه ای هستند که هماره پیام فرهنگ، تمدن و هنر ما را انتشار می‌دهند و از پس سده‌ها و هزاره‌ها همچنان به پیام‌رسانی سرگرمند.

فرش نه تنها در ازمنه دور که امروز نیز ویژگی رسانه ای دارد و ابزاری برای بیان اندیشه به بینندگان است. طرح‌ها و نقوش، بازی رنگ‌ها و سایه روشن‌ها، ترکیب‌بندی و اندازه‌ها، نوع بافت و مواد مصرفی در فرش، نه تنها پیام پیشینیان را به ما می‌رساند که پیام امروزیان را نیز به باشندگان دیگر سرزمین‌ها و به نسل‌های پسین منتقل می‌کند.

طراح و بافنده در نگاره‌هایی که بر فرش پدید می‌آورند، انگاره‌های ذهنی خود را پیاده کرده و خواسته‌ها، ارزش‌ها و آرزوهایشان را ماندگار می‌سازند. گاه از حکایت حال خویش سخن می‌گویند، گاه نمادهای اسطوره ای کهن را تکرار می‌کنند و گاه برداشتی تجریدی از آنچه پیرامون خویش می‌بینند را ترسیم می‌کنند.

نمونه را برای زمینی کردن پردیس، باغ بهشت را در فرش می‌آورند و با قرار دادن حوض آبی در مرکز آن به نام "ترنج"، فضای گلستان و بوستانی بهشتی را پیرامونش نقش می‌زنند.

نمونه را از "درخت" به عنوان نمادی اسطوره ای به نشانه نوزایی، منبع زندگی و بی‌پایانی و از "نیلوفر آبی" به‌سان یادگاری از افسانه میترا و آیین آن بهره می‌برند.

نمونه را از نقشمایه باستانی "سواستیکا" به هیبت "گردونه خورشید" و با اشاره به مرکزیت خورشید در تمدن ایران باستان بهره می‌جویند.

نمونه را در گبه‌های عشایری که قصه رمه و شبان و آب و آفتاب و کوچ و دلدادگی عروس و داماد و اسبی که به سیاه چادر عشق می‌رود را به تصویر می‌کشند و یا در دستبافته‌های ترکمنی که نشانه یا توتم طایفه خویش را نقش می‌زنند.

و فرش نه تنها رسانه ای برای رساندن پیام طراح و بافنده آن که سخنگویی برای فرهنگ، هنر، تمدن، اقتصاد و زیست ایران و ایرانی هم هست.

گفته اند که رسانه‌ها دارای بار فرهنگی و اجتماعی هستند و مگر جز این است که فرش دستباف ایران بار سترگی از تاریخ و تمدن ایرانی را بر دوش می‌کشد و برای قرن‌های متمادی به اقتصاد، اشتغال و معیشت خانوارهای ایرانی گره خورده است؟

گفته اند که هر رسانه ای زبان، سبک، فن، نظام نشانه گذاری، سنت و زیبایی‌شناسی ویژه خود را دارد و مگر جز این است که فرش دستباف ایران در طراحی، رنگرزی و بافت، در جنس و اندازه و... صاحب زبان و بیانی خاص، فنون و تکنیک‌هایی ویژه، نمادها و نشانه‌هایی انحصاری و زیبایی‌شناسی یگانه خویش است؟

گفته اند که بعد زیبایی شناسی مخاطب از رسانه، بستگی به توان او در فهمیدن، لذت بردن و ارزش یابی محتوای پیام های آن رسانه از دیگاه هنری دارد و مگر جز این است که مخاطب فرش دستباف ایران نیز به اندازه درک و توان خود از زیبایی ها و پیام های نهفته در آن بهره می برد؟

بر این گمانم که این رسانه عهد کهن را بیش از اینها باید واکاوید و بیش از این باید آفرینندگان آن را باز شناخت.

بی گمان فرش دستباف ایران نیز به سان دیگر هنرهای این سرزمین هم رسانای پیام ها و اندیشه ها بوده، هم رکن رکین انتقال نمادها و نشانه ها و باورهاست، هم مایه مباهات ما و هم نشانه ای از فرهیختگی ایرانیان که به قوت و قدرت همچون سفیری فعال و نامیرا در عرصه فرهنگ و هنر ایفای نقش کرده است.

اما آفرینندگان این هنر آنچنان که باید قدر ندیده و بر صدر ننشسته اند و در گمنامی روزگار به سر برده و می برند.

ایران زمین اگر در حوزه ادبیات از حکیم توس تا سعدی و مولانا و نیما به خود دیده، اگر در حوزه موسیقی از باربد و نکسا تا شجریان و ناظری اش شهره اند، اگر در حوزه نقش پردازی از مانی تا کمال الملک آوازه گرند، در حوزه فرش هنرمندانش گمنامند. گمنام.

شکی نیست که بالندگی ملک و ملت در گرو تکریم اینان است که آثارشان در سیر ایام و گذشت روزگار بی بیم زوال باقی می ماند اما خود در گمنامی روزگار می گذرانند.

مرکز ملی فرش ایران برای چهارمین بار بر آن شد تا بر پایه وظیفه خود در تکریم اصحاب هنر، طراحان، رنگرزان، قالیبافان و رفوگران دستبافته های ایرانی، به سان مشتی نمونه خروار از نمایندگانی از استان های مختلف کشور تقدیر کند.

در مسیر این انتخاب، از چند ماه قبل، سازمان های صنعت، معدن و تجارت در استان ها و تشکل های فرش با تشکیل ستادهای استانی همراه ما شدند و سرانجام برخی چهره ها به آیین کنونی راه یافتند که تاکید می کنم تنها نمونه ای هستند از خیل عظیم هنرمندان فرش دستباف ایران.

در این آیین از 30 قالیباف هنرمند که سرانگشتان نقش پردازشان هنر و اقتصاد و مهارت را به هم آمیخته در کنار 4 طراح زبردست، 3 رنگرز چیره دست و 3 رفوگر ماهر فرش ایرانی تقدیر می شود و این تکرار ضروری است که هنرمندان گمنام فرش ایرانی پرشمارند و این آیین تنها نوشیدن جرعه ای از دریایی بیکران است.

آب دریا را اگر نتوان چشید، هم به قدر تشنگی باید چشید.

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

برچسب‌ها

۱۶ اسفند ۱۳۹۴ - ۲۰:۳۱