تازه‌ترین طرح پلیس آگاهی تهران به دستگیری بیش از  ۲۷۰ سارق و مالخر منجر شد. سارقانی که بعضی از آنها مجرمانی با انگیزه‌ها و روایت‌هایی عجیب هستند.  

بازسازي صحنه سرقت

همشهری آنلاین؛ الهه فراهانی : روز یکشنبه سردار عباسعلی محمدیان فرمانده انتظامی در جمع خبرنگاران از عملیاتی گفت که نتیجه بیش از یک ماه کار تحقیقاتی بود. عملیاتی که با دستگیری بیش از ۲۷۰ سارق و مالخر ظرف ۴۸ ساعت همراه بود و با دستگیری این مجرمان، بیش از ۴۰۰ دستگاه تلفن همراه مسروقه، ۵۵ دستگاه خودروی سرقتی و دیگر اموال مسروقه از آنها کشف شد. به گفته رئیس پلیس تهران ارزش اموال کشف‌ شده بیش از ۱۰۰ میلیارد تومان برآورد شده و این در حالی است که اجرای طرح‌های مختلف پلیس برای مبارزه با سرقت مالخری، باعث کاهش ۵۳ درصدی سرقت در پایتخت شده است. اما دزدانی که در این طرح دستگیر شده‌اند، چه کسانی هستند؟ سارقی که ۴۲ بار دستگیر شده

سارق ۴۰ ساله مدعی است که ۴۲ بار دستگیر شده و کلکسیونی از جرایم را در پرونده اش ثبت کرده است. او می‌گوید در طول سال‌ها سرقت، تقریبا همه چیز دزدیده است.

به چه جرمی دستگیرشده‌ای؟

می‌رفتم دانشگاه علوم پزشکی و دامپزشکی و سرقت می‌کردم.

چطور وارد دانشگاه می‌شدی؟

بلدم دیگر. من دانشگاه می‌رفتم.

یعنی دانشجو بودی و درس می‌خواندی آنجا؟

نه. برای سرقت می‌رفتم. با کلید می‌رفتم. یک شاه‌کلید درست کرده بودم که هر قفلی را باز می‌کرد.

حالا چرا دانشگاه پزشکی؟

چون وسایلش گران‌تر است. وسایلی مثل دوربین‌های مخصوص چشم‌پزشکی و وسایل دستگاه‌های ام آر آی سرقت می‌کردم.

مگر دانشگاه نگهبان نداشت؟

داشت اما سرشان گرم گوشی و اینستاگرام بود. من هم وارد می‌شدم و به اتاق مخصوص ابزار پزشکی می رفتم. وسایل را داخل کوله‌پشتی می‌ریختم و از همان راهی که آمده بودم، خارج می‌شدم.

یعنی نگهبان‌ها اصلا متوجه حضورت نمی‌شدند؟

گاهی پیش می آمد که به من مشکوک می شدند و در آن صورت فرار می‌کردم.

با چی فرار می‌کردی؟

با ماشین دزدی. معمولا بعد از سرقت، جلوی دانشگاه یک ماشین می‌دزدیدم، وسایل سرقتی را بار می‌زدم و می‌رفتم. بعد هم وسایل را در سایت دیوار می‌فروختم.

چقدر سابقه‌ داری؟

من از ۱۶ سالگی در زندان بزرگ شده‌ام. البته آن زمان به دلیل سرقت نبود. با دختری که قصد ازدواج با او را داشتم فرار کردم. چون خانواده‌اش مخالف ازدواج ما بودند. البته ما را پیدا کردند و حسابی کتکم زدند و افتادم زندان.

سرنوشت آن دختر چه شد؟

توسط برادرهایش به قتل رسید. آنها اهل یکی از شهرهای کوچک بودند. بعد از آن ماجرا حالم آنقدر بد شد که افتادم در کار خلاف. الان که ۴۰ ساله‌ام، ۴۲ سابقه کیفری دارم. هنوز آثار زخم‌های ‌آن شکست عشقی روی بدنم وجود دارد.

کجاها سرقت می‌کردی؟

نه. من بیشتر زندان‌های ایران را دیده‌ام. چند ماه بیشتر در یک شهر بمانم لو می روم. مدام به شهرهای مختلف می‌رفتم و خلاف می‌کردم. اولین سرقتم، دزدیدن یک موتور در دزفول بود. از آن زمان به بعد، تقریبا همه چیز دزده‌ایم. موتور، ماشین، دوچرخه، سگ و حتی آدم. از اماکن مختلف، مغازه‌ها، خانه‌ها و دانشگاه‌ها هم سرقت می‌کردم. یک بار هم هنگام فرار از پشت بام سقوط کردم و لگنم شکست.

درس خوانده ای؟

در زندان درس خواندم. دیپلم تخصصی برق صنعتی دارم. البته بیشتر برایاینکه راحت‌تر بتوانم کابل برق سرقت کنم این رشته را انتخاب کردم.

کد خبر 981928

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 1
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۹:۳۳ - ۱۴۰۴/۰۷/۰۶
    3 0
    اعدام #