همشهری - محمد سرابی: با حضور اساتید دانشگاه، اتباع افغانستانی و فعالان اجتماعی و فرهنگی ایرانی در موزه صلح تهران برگزار شد.شرکتکنندگان افغانستانی در این مراسم اغلب جوانان دانشجوی دانشگاههای ایران یا متولدین ایران و یا کسانی بودند که به دلیل شرایط فرهنگی و اجتماعی بعد از تسلط دوباره طالبان به ایران آمدهاند. آنها نکاتی درباره زندگی مهاجران در ایران را مطرح کردند که مهمترین شان از این قرار بود :
- اشتغال مهاجران نسلهای قبل به مشاغل سطوح پایین اجتماعی باعث شده است که نسل بعدی با هر سابقه، تحصیلات و توانایی، به همین مشاغل سوق داده شوند.
- در میان مهاجران، زنان شرایط سختتری دارند. دختران در صورت برگشت به افغانستان امکان تحصیل بیشتر از کلاس ششم را نخواهند داشت.
- بین کسانی که ۳۰ سال یا ۴۰ سال در ایران زندگی کرده و فرزندان خود را در اینجا به دنیا آوردهاند با کسانی که بعد از قدرت گرفتن طالبان مهاجرت کردهاند تفاوتهای زیادی است.
_ هویت مهاجران به مدارک آنها گره خورده است. کسی که سالها در ایران زندگی کرده یا اینجا به دنیا آمده در اثر تمدید نشدن مدارک ممکن است ناگهان تبدیل به مهاجر غیرقانونی شود.
_امروزه قوانین مهاجرت اروپایی هم سختگیرانه شده و اقامت جای تابعیت را گرفته است در حالی که برای سالها در مرز شرقی ایران تعداد زیادی مهاجر را با خودروهای سواری قاچاقبر وارد ایران میکردند.
_مهاجرت بیضابطه به شرایط اشتغال مخصوصا استانهای شرقی لطمه زده است. قبلا در صنعت ساختمانسازی، بلوچها آرماتور بند و ترکمنها گچکار بودند اما الان عموما بیکار شدهاند.
پیوندهای فرهنگی در خراسان بزرگ
احمد محیط طباطبایی رئیس شورای بینالمللی موزهها در ایران
ابتدا باید سوال کنیم که اگر مهاجران حاضر در ایران اهل کشور دیگری به جز افغانستان بودند، مثلا اهل گرجستان، یمن یا اوکراین بودند آیا برخورد ما با آنها تفاوت داشت یا خیر؟
چیزی که به اسم ایران فرهنگی خوانده میشود ایران شرقی و غربی است. ایران شرقی شامل خراسان بزرگ از دریاچه آرال تا دریاچه هامون از سمنان تا بدخشان. زبان فارسی امروزی گویش اهالی بلخ است که در دوران سامانیان زبان رابط جهان ایرانی شد. تا ۱۹۱۹ که امان الله خان افغانستان را ایجاد کرد این منطقه خراسان و گاهی زابلستان نام داشت و از ماوراالنهر تا مکران همه یک هویت مشترک داشتند. نمونه رفت و آمدها با ایران، تحصیل هزارههای شیعه در حوزههای علمیه مشهد و قم بود. سالهای ۵۰ که دانشجو بودم همکلاسیهای افغان داشتیم. بعد از انقلاب ثور افغانستان در سال ۱۳۵۷ از شمال افغانستان به ایران و از جنوب آن به پاکستان رفتند. بعد هم که کمونیستها سقوط کردند و مردم برای امنیت تن به حکومت طالبان دادند. جنگ داخلی و خشونت از نادانی میآید. کسی که در تاریکی اسلحه داشته باشد به هر سمتی شلیک میکند. صلح با دادگاه درست نمیشود بلکه زمانی به دست میآید که بخشش داشته باشیم.
متاسفانه الان هم مشخص نیست که عزیزان افغانی مهاجر هستند یا پناهنده. اگر ورود آنها قانونمند نبوده حداقل خروج آنها باید قانونمند باشد.
تسلط طالبان باعث مهاجرت فرهیختگان افغانستانی شد
ماندانا تیشه یار: استادیار پژوهشکدۀ فرهنگ و ارتباطات دانشگاه علامه طباطبایی
در سال ۱۳۹۴ برنامه گسترش همکاری با کشورهای حوزه تمدنی مشترک شروع شد. انجام این برنامه با دانشگاهیان کشور افغانستان به دلیل اشتراک زبان و خط آسانتر بود. اساتیدی از دانشگاههای کابل، هرات، مزارشریف و ... به ایران آمدند و از اینجا اساتیدی به افغانستان سفر کردند. بعد از اینکه طالبان برای بار دوم روی کار آمدند زندگی مردم تحصیلکرده و طبقه متوسط شهری بیشتر از مردمی که در شهرهای کوچک و روستاها بودند تحت تاثیر قرار گرفت. در موج مهاجرت ۴ سال قبل هم دیدیم که فرهیختگان و دانشگاهیان این کشور را ترک کردند. به دلیل اینکه افغانستیزی و ایرانهراسی به صورت همزمان دیده میشد، خیلی از آنها در ایران هم نماندند و از دانشگاههای خارجی درخواست پذیرش کردند و از ایران هم رفتند.
امروز که سیاست بازگشت مهاجران اجرا میشود دانشگاه علامه طباطبایی از ۳۸ استاد ایرانی و افغانی نظرخواهی کرده است هر ۳۸ نفر موافق بازگشت مهاجران بودند. حضور غیرقانونی مانند دیگر کشورهای جهان محل اشکال است اما ساز و کار بازگشت باید اصلاح شود.
نظر شما