شنبه ۲۳ آبان ۱۳۸۸ - ۰۷:۲۵
۰ نفر

محسن حدادی: «اکران کتاب قانون بعد از 2سال توقیف» به تنهایی کافی است تا محض کنجکاوی هم که شده پای شما به تاریک- روشن‌ سالن سینما باز شود.

در واقع تبلیغات غیرمستقیم و «مؤثر» مسئولان وزارت فرهنگ در توقیف یک اثر، همواره در افزایش اقبال عمومی  به آن،  کمک فوق‌العاده‌ای محسوب شده و می‌شود، به‌طوری که اگر آن اثر رفع توقیف شود، مخاطب عطشناک از مجاری رسمی و اگر رفع توقیف نشود از مجاری غیررسمی یا همان زیرزمین‌های شبه فرهنگی اثر را لمس خواهد کرد؛  فرقی هم نمی‌کند فیلم باشد یا موسیقی یا کتاب و...«مُهر توقیف» مِهر مخاطب را برمی‌انگیزاند و برای همین هم برخی معتقدند «جنجال ‌آفرینی» و خبرسازی و شایعه پراکنی حول و حوش یک اثر هنری گاه صاحبان اثر را قلقلک می‌دهد که خود بساط این ترفند تبلیغاتی بی‌هزینه یا کم‌هزینه را پهن کنند و از کنار آن نام و نانی برای خود دست و پا کنند!

آخرین ساخته مازیار میری مثل آثار قبلی‌اش جنجال‌آفرین شد؛ «کتاب قانون» یک نمایش تلخ و عریان و در عین حال با گوشه‌های طنز از فضای جامعه امروز ماست - قصد نقد فیلم و یا روایت آن را ندارم که این موضوع بحث نیست- و به همین دلیل به‌شدت دیدنی است یعنی باید آن را دید!

باید در سالن سینما نشست و دید که تماشاگرانی که خود از جنس متهمان ردیف اول فیلم هستند، چگونه سر تکان می‌دهند و «نچ‌نچ‌» می‌کنند! و تأسف می‌خورند از بی‌قانونی و بی‌محلی به «کتاب قانون». فیلم، نمایش رفتارهای ناپسند و ناهنجاری است که امروز در جامعه «عادی» شده و گاه از مرز عادت گذشته و به پوشه «ضروریات حیات اجتماعی» ما پیوست شده است.

میری با کمک محمد رحمانیان رفتارهایی را در قاب نقره پیش روی‌ما قرار داده که همه می‌دانند «نکوهیده» است و ناپسند اما همین «همه» آن را انجام می‌دهند و آب از آب تکان نمی‌خورد و کسی هم اعتراض نمی‌کند. در حقیقت فیلم می‌خواهد بگوید وقتی بی‌قانونی _ بر مبنای کتاب قانون فیلم _ در کشور فراگیر شد، عمل به قانون نوعی بی‌قانونی محسوب می‌شود(!) و قانون‌گرا، مجرم می‌شود‌ چرا که او بر خلاف جهت آب شنا می‌کند و نمی‌خواهد همرنگ جماعت شود و وای بر این شناگر خلاف جهت اگر بخواهد دست کسی را هم بگیرد و مثلا او را هم به جرم(!) قانونگرایی با خود همراه کند.

لطفا برای چند لحظه از سینما خارج شوید! البته به هر حال تاریکی سالن سینما خود موهبتی است تا کسی واکنش‌های ما را به این کج‌رفتاری‌های عادی شده زندگی روزمره نبیند و نفهمد چگونه رفتارهایی که روزگاری «گناه» شمرده می‌شد و امروز «خطا» عنوان می‌شود و شاید فردا آن را «گاف» بنامند و پس فردا...بر زندگی‌مان سایه انداخته و رفیق شفیق ثانیه‌ثانیه عمرمان شده است.

بیایید به تلویزیون سری بزنیم؛ روزهای زوج، شبکه سه، ساعت 19 و 45 دقیقه؛ مجموعه طنز «مسافران» یک طنز ساده اما جدی بدون لودگی و تیپ‌سازی‌های مرسوم 90شبی‌ و بدون تکه‌پرانی و متلک‌سازی‌ و فرد محوری، فارغ از جنجال‌های خبری و حواشی حبابی که دارد «حرف» می‌زند و «حرف» برای گفتن دارد. مسافرانی به زمین و ایران آمده‌اند و آیینه‌ای را با کمی فاصله جلوی ما گرفته‌اند و دارند ما را نقد می‌کنند؛ خودمان که فراموش کرده‌ایم در یک شهر باید «زندگی» کرد!

«رامبد جوان» ناپسندترین رفتارهای عادی شده مردم و مسئولان را طوری از امواج جعبه جادو به خانه‌های ما رسانده که می‌خندیم و همزمان سرمان را به علامت تأسف و قبول آن واقعیت تلخ تکان می‌دهیم؛ واقعیاتی که گویی در عزیمت از سمت گناه به خطا و از خطا به گاف خیلی وقت است گذشته و دوران توقف در ایستگاه «باید» را طی می‌کند؛ مثلا برای اینکه در یک اداره دولتی کارتان به موقع و با دقت انجام شود «باید» رشوه بدهید، یا اینکه برای استخدام «باید» پارتی داشته باشید، «باید» برای پیشرفت «چاپلوسی» کنید و از راست گفتن به خاطر مصلحت «باید» پرهیز کنید و در تعارف کردن از دیگران «باید» پیشی بگیرید وگرنه شما فردی می‌شوید، تنها، ناتوان و بی‌اعتبار... تلخ است نه؟ ولی یادمان نرود که شب‌ها به این تلخی می‌خندیم! و اینها تمام شباهت‌های بین مسافران و
کتاب قانون نیست؛ مهم‌ترین شباهت این دو اثر هنری نقادانه، نوع نگاه مدیران و برخورد با آنهاست، در واقع نوع برخورد با پدیده‌ای به نام «نقد از درون». حقیقت این است که پس از روزها تامل، نتوانسته‌ام این جمله وزیر سابق فرهنگ را هضم کنم:« تا وقتی من وزیر هستم کتاب قانون اکران نمی‌شود!»

هنوز نتوانسته‌ام دلیل عقلی، عرفی، شرعی، قانونی و حتی حزبی برای این دیالوگ وزیر سابق بیابم. هنوز در این فکرم که این فیلم ساده که مانند «مسافران» از تکنیک‌های هنری و پیچیدگی‌های سینمایی برخوردار نیست، چرا 2سال توقیف بوده است؟ هنوز نتوانسته‌ام این نکته را درک کنم که چرا «مسافران» در بدترین ساعت شبانه‌روز از پرمخاطب‌ترین شبکه سیما پخش می‌شود؟ زمانی که یا همه در ترافیک رسیدن به منزل هستند یا در تداوم کار و خرید و... . چرا این مجموعه با بی‌مهری کامل مدیران شبکه3 یا بهتر بگوییم سفارش‌دهندگان این مجموعه مواجه شده است؟

چرا هم ساعت پخش و هم عدم‌توالی و هم ساعت تکرار این سریال زمانی است که اغلب خانه‌ها خالی از صاحب خانه است؟ چرا مسئولان، منتقدان، هنرمندان و نخبگان جامعه باید دیدن یک مجموعه طنز فاخر و دارای حرف را فقط و فقط به سبب تصمیم مدیران سیما، به تماشای یک مجموعه شبه‌هندی شبانه ترجیح بدهند؟ و چند سؤال دیگر: آیا مردم و مسئولان ما عاری از هر گونه خطا و اشتباه هستند؟ آیا با عنوان نکردن و به تصویر نکشیدن عیوب می‌توان حتی «قصد» اصلاح و پیشرفت داشت؟

آیا حذف صورت‌مسئله به معنای گسترش فضای امید است؟ آیا اگر مدیران فرهنگی با یک فیلم سطحی و فارسی‌شده در دهه 80 یا یک مجموعه طنز بی‌خاصیت و زمان‌پرکن روبه‌رو بودند باز هم روال پخش و اکران اینچنین بود؟ تجربه که این را تایید نمی‌کند! از طرح این پرسش‌ها می‌خواهم بگویم که به نوعی همه جواب‌ها به سمت گزینه‌ای معطوف است که ردپای مدیریت در آن دیده می‌شود، آن هم مدیریت سلیقه‌ای. در واقع مدیریت است که اراده‌ای برای دیده شدن این فیلم و این مجموعه طنز ندارد.

براساس آنچه ذکر شد باید گفت متأسفانه فهم فرهنگی مدیران ما بر این «مبنای مضحک» پی‌ریزی شده که نقد از درون نوعی «تضعیف» محسوب می‌شود و در عوض مدیحه سرایی، موتور حرکت به جلوست!

حال آنکه بزرگ‌ترین خاصیت و منفعت هنر و رسانه، «نقد» است و از همین رو باید دست و قلم منتقدی را که بی‌منت و بدون دریافت مزد فضای جامعه، رفتار مردم، سلوک مدیران و عملکرد نهادها را نقد می‌کند، به خاطر دیده‌بانی و هشدارهایش بوسید اما حذف و انزوای منتقدان در چند سال اخیر حاکی از طرز تفکر معیوبی است که تولیدات سطحی و خنثی را به‌طور غیرقابل توجیهی حمایت می‌کند و تولید، توزیع، تکثیر و تبلیغ چنین اثرهایی را ستاره سپهر فرهنگی مدیریتی خویش تلقی می‌کند.

به هر حال دیدن کتاب قانون و مسافران در فصلی از حیات اجتماعی کشور که «قانون» محور سخنان و نشست‌وبرخاست‌ها شده، به‌شدت توصیه می‌شود البته اگر پخش آن به قول مش‌رحمت شمس‌العماره، ناگهان «ملغی» نشود به‌ویژه که امروز  بداخلاقی‌های گوناگون در جامعه که دیده نمی‌شود و «تذکر و اصلاح» هنرمندانه این رفتارها بیش از هر چیز دیگر کارساز است اما دریغ که به جای تولید سالانه چندین کتاب قانون و مسافران، «اخراجی‌ها» به تولید انبوه می‌رسد!

کد خبر 95143

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز