چهارشنبه ۲۰ آبان ۱۳۸۸ - ۱۲:۳۸
۰ نفر

چهار پرده از وضعیت کتاب در جامعه ایرانی

خواندن و نوشتن را که تازه یاد گرفتیم، در برگه‌های آخر کتاب فارسی اول دبستان به ما گفتند کتاب یاری مهربان است و سخن‌های زیادی برای گفتن دارد. قرار بر این شد از کتاب غفلت نکنیم اما بی‌اغراق، همه‌مان یادمان می‌رود تا سالی یک‌بار روز کتاب و کتاب‌خوانی نزدیک شود.[آشنایی با هفته کتاب]

 روزی که انگار تنها برای خالی نبودن عریضه در تقویم جا خوش کرده است و کاربرد دیگری در جامعه ایرانی ندارد. یک سال پیش بود که رئیس کتابخانه ملی گفت سرانه مطالعه در میان ایرانیان تنها 2 دقیقه است، داد مسئولان و وزیر ارشاد وقت درآمد که کذب است و یکی گفت یک ساعت است و دیگری 40 دقیقه. بی‌شک برای بسیاری از ما همان 2 دقیقه بیشتر قابل قبول است.

خیلی هم تقصیر ما نیست. برای خواندن یک صفحه از یک کتاب باید خیلی چیزها دست به دست هم بدهند؛ از نویسنده و ناشر و ارشاد بگیرید تا شرایط اقتصادی و سیاسی و چه بسا خانوادگی، شاید زیر و رو کردن داشته‌های فرهنگی منطقه 21 در حوزه کتاب و کتابخوانی چنگی به دل نزند یا حداقل حرفی برای گفتن نداشته باشد اما در نهایت شاید تلنگری باشد برای همه ما؛ از مردم تا مسئولان.

عمر کم کتاب‌ها

همیشه و در همه حال میزان مطالعه بستگی به تعداد خرید کتاب ندارد. آدم می‌تواند کتاب نخرد اما در عین حال کتاب بخواند. چطوری؟ خب معلوم است دیگر، کتاب‌هایش را امانت بدهد و کتاب دوست و آشنا را به امانت بگیرد. کتاب‌های کتابخانه‌های عمومی با آنکه عمر کمتری دارند و بعضی وقت‌ها جوانمرگ می‌شود، اما به دلیل دست به دست گشتن و ورود به دنیای ذهنی افراد جامعه، نقش مؤثری در فرهنگسازی دارند.

بنابراین طول عمر هر کتابی می‌تواند در تأثیرگذاری آن بر فرهنگ جامعه تأثیرگذار باشد. با این حال عمر بسیاری از کتاب‌ها بویژه وقتی قرار باشد به امانت برده شوند، کم است. انگار خیلی از ماها هنوز باور نداریم که کتاب‌ها از جنس کاغذند. هنوز هم از بعضی کتاب‌ها استفاده نامتعارفی می‌شود. خیلی‌ها هستند که تا احساس گرما می‌کنند به جای بادبزن دنبال کتاب می‌گردند. برای خیلی‌ها با چیدن چند کتاب بر روی هم سکوی محکمی درست می‌شوند.

بعضی‌ها وقتی عصبانی می‌شوند رفتار محترمانه‌ای با این یار مهربان ندارند و پرتش می‌کنند. خیلی‌ها محبتشان به کتاب آزاردهنده است و برای اینکه دوباره آن را بخوانند کتاب را در نزدیک‌ترین محل به خودشان مثلاً زیر پا می‌گذارند. بعضی‌ها هم صفحات کتاب را تا می‌کنند تا درست از همانجا که نیمه‌کاره رها کرده‌اند بخوانند. اگر هر چند وقت یک بار کتاب نمی‌خریم لااقل کاری کنیم کتاب‌هایی که به آنها دسترسی داریم، عمر درازتری داشته باشند. 

دیدار پدیدآورندگان

کتاب با همه فصاحت و زیبایی، زبان ندارد. یعنی با اینکه بسیاری از معانی و مفاهیم بلند و ارزنده را در دل دارد اما زبان ظاهری که بتواند درباره نویسنده خود اظهار نظر کند ندارد، معمولاً این وظیفه را صفحات نخست یا پشت جلد کتاب که بر روی بعضی از آنها شرح مختصری از زندگی نویسنده و انگیزه او از نوشتن آمده است انجام می‌دهند.

با این همه میل به آشنایی و شناختن بیشتر نویسندگان و پدید‌آورندگان کتاب‌ها از آرزوهای قدیمی بسیاری از مخاطبان است. برای خیلی‌ها که از مطالعه کتابی لذت برده‌اند هیچ چیز به اندازه گپ و گفتی دوستانه و صمیمی با نویسنده آن دلچسب نیست. از این رو معمولاً دیدار با نویسندگان کتاب‌های وزین و جذاب و پرمخاطب نشست‌هایی شلوغ و پرتعداد هستند.

بعضی از نقاط ساکت و کم‌هیاهوی منطقه پذیرای نویسندگان و اهالی قلم و فرهنگ است که با سکونت در منطقه ما هم در داخل شهر زندگی می‌کنند و هم کمتر دچار ناراحتی‌های ناشی از شلوغی شهر می‌شوند.

حضور اینان در منطقه غنیمتی است برای دوستداران کتاب اما دریغ که به دلیل طولانی بودن راه‌ها و فراوانی مشغله‌ها یا... فرصت دیدارها دست نمی‌دهد یا در صورتی که چنین اتفاقی بیفتد یکی 2 نفر از مخاطبان شتابزده و تند و با عجله با یکی از نویسندگان دیداری کوتاه دارند. جا دارد که مسئولان فرهنگی منطقه با برپایی نشست‌هایی فرصت چنین دیدارهایی را در سطحی وسیع برای مخاطبان ایجاد کنند. 

کتابخانه در همه جا

یکی از گله و شکایت‌هایی که هربار با مطرح شدن موضوع کتابخانه‌های عمومی از سر گرفته می‌شود، بحث کم بودن آنهاست. بسیاری از دوستداران کتاب و مطالعه خواهان افزایش امکانات مطالعه در منطقه و دسترسی به کتاب در همه محله‌ها هستند. البته حق هم دارند. دسترسی ارزان و سریع و راحت به کتاب حق همه شهروندان است.

اما از سوی دیگر باید در نظر داشت که چنین اتفاقی یعنی احداث کتابخانه در بعضی محله‌ها هر چند وقت یک‌بار می‌افتد با این حال وسعت منطقه موجب می‌شود که با وجود افتتاح کتابخانه‌های جدید، کمبود آن باز احساس می‌شود. اما مطلبی که نباید فراموش کرد این است که گرچه کمک سازمان‌های دولتی، نقش مؤثری در ایجاد و تجهیز کتابخانه‌ها دارد اما خود کتابدوستان هم نباید تنها به خواندن کتب اکتفا کنند و از وظیفه خود در قبال مشارکت در ایجاد و تجهیز کتابخانه‌ها غافل بمانند.

در همه جای دنیا مردم و نهادهای مردم‌نهاد از عوامل مؤثر در ایجاد کتابخانه و محیط‌های مطالعه هستند. هرجا که کتابخوانی هست می‌تواند کتابخانه‌ای هم باشد. بیشتر ما وقتی صحبت از تعیین جایی برای تأسیس کتابخانه می‌شود دنبال قطعه زمینی خالی و بدون استفاده برای احداث آن می‌گردیم اما انگار فراموش کرده‌ایم که در انباری و پارکینگ و پاگرد مجتمع‌های آپارتمانی و در زیرپله اداره‌ها و محل‌های کار هم می‌توان کتابخانه داشت. کتابخانه یعنی قفسه‌ای پر از کتاب‌های خوب و کسی که ترتیب آنها را حفظ کند و همین. 

چرا کتاب؟

خیلی‌ها وقتی صحبت از کتاب و مطالعه می‌شود، اظهار نظر نمی‌کنند. انگار موضوع پایین بودن سرانه مطالعه آن‌قدرها مهم نیست که آنها بخواهند خود را به زحمت بیندازند و 2 ـ 3 کلمه‌ای حرف بزنند. خیلی‌ها البته روراست‌ترند و بی‌تفاوتی خودشان را نسبت به این موضوع در دل پنهان نمی‌کنند.

اینکه کتاب به چه دردی می‌خورد و بالا رفتن میزان مطالعه چه دردی از ما را دوا می‌کند سؤالی است که از سوی این عده مطرح می‌شود. البته کتاب‌ها قدرت جادویی ندارند و با خواندن یا همراه داشتن آنها نه جیب کسی پر می‌شود و نه شکم کسی سیر اما تأثیر کتاب در نهادینه شدن فرهنگ اجتماعی و پیشرفت و تعالی جامعه غیرقابل انکار است.

نقش دانایی که تأثیر کتاب در ایجاد آن کاملاً آشکار است بر کاهش بزه‌های اجتماعی و افزایش سلامت جامعه نقش کمی نیست. کتاب مصلح بزرگی است که هر جا باشد کینه‌ها را به محبت و دشمنی‌ها را به دوستی بدل می‌کند. تأثیر مطالعه در افزایش امنیت اجتماعی و کاهش آسیب‌های اجتماعی در همه جوامع اثبات شده است.

مطالعه با بیرون آوردن انسان از حصار تنگ تنهایی خود از بسیاری از استرس‌ها و فشارهای روانی جلوگیری می‌کند و موجبات سلامت روحی انسان‌ها را فراهم می‌آورد. کتاب در هنجارسازی رفتارها، ظرفیت بخشی و غنای زبان به سامان رساندن اندیشه‌ها و تبدیل آنها به مصادیق عینی و عملی سهم بزرگی دارد. بدون کتاب و مطالعه هم می‌توان زیست اما نمی‌توان به شادی واقعی و سعادت رسید. 

همشهری محله - 21

کد خبر 94914

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز