محدثه شعبانی، معلم پایه اول ابتدایی، همان معلم فداکاری است که اوایل اردیبهشت ماه خبر و تصویرش در شبکه‌های مجازی وایرال شد. او که دریافت یکی از شاگردانش تحت عمل جراحی قرار گرفته است، کلاس درس را در خانه والدین او برگزار کرد.

محدثه شعبانی

همشهری آنلاین- فرشاد شیرزادی: محدثه شعبانی، معلم پایه اول ابتدایی، همان معلم فداکاری است که اوایل اردیبهشت ماه خبر و تصویرش در شبکه‌های مجازی وایرال شد. او که دریافت یکی از شاگردانش تحت عمل جراحی قرار گرفته است، کلاس درس را در خانه والدین او برگزار کرد. وقتی دانش‌آموز با معلمش، خانم محدثه شعبانی و دوستانش روبه‌رو شد، نتوانست خودش را کنترل کند و به رغم اینکه پزشک به او گفته بود، نباید به خودش فشار آورد، اما اشکی در چشمانش حلقه زد. او امروز خدا را شکر حالش خوب است و مانند گذشته سر کلاس درس حضور دارد. خانم محدثه شعبانی، معلم پایه ابتدایی مدرسه شهید غلامپور زاوین، از توابع کلات در استان خراسان رضوی است که به ابتکار خودش به بهانه عیادت، کلاس درس را در خانه شاگردش به اتفاق همه همکلاسی های او برگزار کرد. گفت‌وگوی ما با او خواندنی است.

اینکه ابتکار به خرج دادید و در دوران نقاهت پس از جراحی شاگردتان، کلاس درس را در خانه دانش‌آموزتان برگزار کردید، چگونه به ذهنتان رسید؟ کسی این مهم را به شما پیشنهاد کرد یا فکر و خلاقیت خودتان بود؟

قبلاً در دوران مدرسه، این اتفاق گهگاه برایمان رخ می‌داد. اگر مریض می‌شدیم و دوران مریضی به طول می‌انجامید، چون در محیط روستا درس می‌خواندیم، برخی معلمان به عیادت شاگردانشان می‌رفتند. این موضوع از همان زمان در ذهنم نقش بست. همواره دیده بودم که معلمان دیگر به عیادت دانش‌آموزانشان می‌روند. این دانش‌آموزمان هم از قضا خیلی احساسی است و البته در درس و کلاس بسیار فعالانه حضور دارد. دلش همواره برای دیگر دوستانش و دانش‌آموزان تنگ می‌شود. من البته قبلش خبرش نداشتم که او مریض است. روز قبل از اینکه به منزل آنها برویم، اردویی در مدرسه برگزار کردیم. وضع دانش‌آموزان را پیگیری کردم و متوجه شدم او حضور ندارد. از خواهرش پرسیدم و او گفت که تحت عمل جراحی قرار گرفته است. روز بعد که به مدرسه بازگشتیم، به اتفاق همه دانش‌آموزان کلاس و با پیگیری‌های مدیر مدرسه شهید غلامپور تصمیم گرفتیم، به عیادت او برویم.

چه حالی به دانش‌آموزتان هنگام برگزاری کلاس درس به او دست داد؟

خیلی خوشحال شد. این صحنه به گونه‌ای بود که وقتی در بدو ورود دانش‌آموزان وارد خانه والدینش شدند، اشک شوق در چشم این دانش‌آموز حساس حلقه زد.

خودتان چه حالی داشتید؟

من هم نتوانستم جلو بغضم را بگیرم. گریستم و او را بغل کردم.

عمل جراحی او چه بود و اکنون از نظر سلامتی در چه وضعی است؟

عمل فتخ داشت که از دو ناحیه او را جراحی کردند. الآن هم خدا را شکر حالش خوب است و به مدرسه می‌آید. او چند روز نمی‌توانست به مدرسه بیاید و از این حیث اگر سراغش نمی‌رفتیم، حساسیتش کار دستش می‌داد و او را بیشتر اندوهگین می‌کرد. این عمل جراحی بین بچه‌های خردسال معمولاً رایج است.

چند روز از درس و مشق دور بود؟

سه روز که دوران نقاهت او به طول انجامید. از ۴، ۵ روز قبلش نیز به پزشک مراجعه می‌کرد. بعضی روزها دو ساعت نخست را در مدرسه حضور داشت، مادرش اجازه‌اش را می‌گرفت و او را نزد پزشک می‌بردند. اما ۶ روز نتوانست به مدرسه بیاید.

خصوصیات این شاگرد علاوه بر حساس بودنش چیست؟ علقه خاصی بین شما و این شاگردتان وجود دارد؟

بچه درس‌خوانی است. باور کنید رابطه‌ام با همه شاگردانم خوب است. دلم می‌خواهد مردم به عینه ببینند که آنها را از سر صدق و دوستی عاشقانه دوست دارم. بچه‌ها هم مرا دوست دارند و تک‌تکشان فرقی با دخترهای خودم ندارند. این دانش‌آموز از نظر ذهنی خیلی باهوش است، فقط قدری بازیگوشی می‌کند که این هم در ذات بچه‌هاست. اما بیشتر به خاطر اینکه دلش برای دوستانش تنگ شده بود، کار را انجام دادم. اهمیت درس دادن چندان ضرورت نداشت. شاید طی کلاس درس هم می‌شد این عقب افتادن از درس و مشق را جبران کرد اما دوست داشتم یکی از نشانه‌هایی که به بچه‌ها درس دادم، در خانه والدین او هم برای او به اتفاق دیگر بچه‌ها تکرار کنیم.

آن روز چه درسی دادید؟

«ث» ثریا را به او درس دادم. عرض کردم که البته عمده هدف ما عیادت و روحیه بخشیدن به او بود که می‌دانم با موفقیت انجام گرفت و او هم بسیار خوشحال شد.

در روز معلم، آرزویتان برای دانش‌آموزنتان چیست؟ چه توقع و انتظاری از آنها دارید؟

آرزویم این است که همه‌شان درس بخوانند. پس از اینکه درس خواندند به میهن‌شان خدمت کنند، حال در هر شغلی که دوست دارند و به آن حرفه عشق می‌ورزند. چه پزشک، چه معلم و غیره. دوست ندارم جوان‌ها پس از طی کردن دوان تحصیل حتی یک لحظه هم به مهاجرت فکر کنند. دوست دارم همه آنها طعم واقعی سعادت را بچشند.

خانم شعبانی، اگر به گذشته بازگردید، باز هم شغل معلمی را انتخاب می‌کنید؟

بله، حتما. از بچگی عاشق شغل معلمی بودم.

چه شد که شغل معلمی را برای امرار معاشتان انتخاب کردید؟

فاصله تحصیلات دانشگاهی‌ام تا قبول شدن در آزمون معلمی قدری زیاد شد. حدود ۵، ۶ سال طول کشید تا در آزمون استخدامی آموزش و پرورش قبول شوم. اما از قبل قصد داشتم که معلم شوم. دورانی که می‌خواستم در کنکور شرکت کنم، در سال ۱۳۸۹ دانشگاه تربیت معلم نیرو نمی‌گرفت و از آنجا که من دانش‌آموز زرنگی بودم، در دانشگاه فردوسی مشهد در رشته روانشناسی قبول شدم و مدرکم را از این دانشگاه دریافت کردم. بعدها که آزمون استخدامی برگزار شد، مرا پذیرفتند. در دوان راهنمایی معلم انگلیسی‌ای به نام خانم فرقانی داشتم. ان‌شالله هر جا هست خدا نگهدارش باشد. من او را خیلی دوست داشتم و انگیزه معلم شدن از زمان آشنایی با او درونم شکل گرفت.

چه چیزی در او دیدید که به دلیل او معلمی را انتخاب کردید؟

خیلی مهربان و دلسوز بود. با تشویق‌هایی که می‌کرد مرا تحت تأثیر قرار می‌داد. دو سال پیاپی هم معلمم بود. از همان زمان انگیزه یافتم که به شغل معلمی واقعی و بدون اما و اگر بیندیشم.

چه آمال و آرزویی در زندگی‌تان برای خودتان داشته یا دارید؟

با توجه به محدویت‌هایی که در زندگی‌ام داشتم، آرزو دارم از نظر مکانی در جایی بهتر و با امکانات بیشتر زندگی کنم. مطمئنم خداوند هم این خواسته را برایم محقق خواهد کرد.

چه خواسته‌ای از مسئولان دارید؟ چه خواسته‌ای برای بچه‌ها دارید؟

همان‌طور که خودتان می‌دانید کمتر به معلم‌ها توجه می‌شود. معلم‌ها نقش تعیین کننده‌ای در کشف و پرورش استعداد بچه‌ها دارند. معلمان از نظر امکانات رفاهی در تنگنا قرار دارند. مخاطبان هوشمند شما می‌دانند که معلمان سرنوشت بچه‌های شما را رقم می‌زنند. دوست دارم بیشتر به قشر فرهنگی توجه شود تا دانش‌آموزان از همان ابتدا دغدغه‌مند تربیت شوند.

کد خبر 848169

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرات

  • نظرات منتشر شده: 3
  • نظرات در صف انتشار: 0
  • نظرات غیرقابل انتشار: 0
  • IR ۱۶:۵۴ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
    0 1
    خخخخخ حالا یه امکانی فراهم شده بچه چند روز درس نخونه ها فایده این همه اطلاعات عمومی چیه الان اونی که فوق لیسانس داره کدومش را یادشه اصلا ولی در کل دم هرچی انسان وظیفه شناسه گرم روز معلم مبارک
  • Borzoo NO ۱۸:۴۶ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۲
    0 1
    این بچه ها اگر وضع مادی خانواده شان خوب بود که هر کدام یک آی پد یا لب تاب داشتند. که به اصطلاح از درس مجازی و پیک شادی استفاده کنند . که می بینید ندارند
  • IR ۱۰:۳۷ - ۱۴۰۳/۰۲/۱۵
    1 0
    چه اکزگاران .دلسوز ونهربانی داریم ...درود بر چنین اموزگاانذخردمند ایران زمین ‌درود