ماجرای دختران قوچان یکی از داستان های غم‌انگیز تاریخ ایران است. دخترانی که در زمان قاجار در ازای مالیات به ترکمانان فروخته شدند و روایتشان در تاریخ گم شد.

مجلس بلبشو جور کردن

همشهری آنلاین، شقایق عرفی‌نژاد: نمایش «مجلس بلبشو جور کردن» نوشته و کار فرشید قلی‌پور که در تالار سنگلچ روی صحنه است،‌ روایتی از همین تراژدی است. او با استفاده از شکل نمایش‌های ایرانی و ایده راه انداختن مجلس طرب برای فرار، نمایشی خلق کرده که آنطور که می‌گوید نه تراژدی است و نه کمدی. او معتقد است این شکل از نمایش‌های ایرانی که دغدغه اجتماعی دارند و بر اساس وقایع تاریخی نوشته می‌شوند، جایشان در تئاتر ما خالی است. او می‌گوید در طول تاریخ داستان‌های نگفته داریم که بازگو کردنشان وظیفه هنرمندان است. قلی پور در این گفت‌وگو از انتخاب این داستان برای نمایشش و از استقبال تماشاگران می‌گوید:

نمایش شما در باره دختران قوچان است. در باره یک واقعه تلخ تاریخی. چرا قالب نمایش ایرانی را برای این کار انتخاب کردید که به هر حال تمایل زیادی به طنز و کمدی دارد؟ بیننده توقع دارد چنین واقعه غمباری را در یک قالب تراژیک تماشا کند.

کار ما اصلا کمدی نیست. این موضوع یک تراژدی انسانی است که در طول تاریخ ناگفته مانده و کمتر به آن پرداخته شده است. فقط شکل موزیکال دارد،‌ آن هم به دلیل این که اقتضای نمایش‌های ایرانی همین است. ممکن است دقایقی داشته باشد که تماشاگر بخندد. ولی به طور کلی سمت کمدی نرفته ایم چون داستان اصلا چنین چیزی را نمی‌طلبید.

ماجرای دختران قوچان بسیار کم پرداخته شده است. شما چطور شد داستان آنها را برای نمایش انتخاب کردید؟

قصه این دختران را به شکل خیلی خلاصه از مرجان آقانوری شنیدم. به من گفت در زمان قاجار چندین دختر در قوچان به عنوان مالیات به ترکمنستان فروخته شدند. به عنوان یک هموطن دیدم در طول تاریخ چه بلایی سر این جگرگوشه‌های وطن آمده و کسی از سرگذشت آنها خبردار نیست. بنا بر ذهنیت خودم فضایی تعریف کردم که این دختران در ترکمنستان مجالس طرب ترتیب می‌دهند و در نهایت نقشه فرار می‌کشند.

داستان غم‌انگیز دختران قوچان در تالار سنگلج | فاجعه‌ای که ناگفته ماند

از کتاب حکایت دختران قوچان کار افسانه نجم آبادی در نوشتن نمایشنامه استفاده کرده اید؟ فکر می‌کنم از معدود کتاب‌هایی است که در باره این دختران نوشته شده است.

می‌دانستم چنین کتابی هست،‌ اما آن را نخواندم. متوجه شدم ماجرا در دوره آصف‌الدوله در خراسان اتفاق افتاده و حتی از طرف علی اکبر دهخدا هم در مجلس تلاش‌های زیادی برای برگرداندن این دختران به ایران شد، اما اوضاع آشفته مجلس اجازه نداد و از آنجا هم که مشروطه تازه شکل گرفته بود،‌ این دختران فراموش می‌شوند. بقیه داستان را هم با تخیل و ذهنیت خودم جلو بردم.

نوشتن متن چقدر طول کشید؟

وقتی خانم آقانوری به من پیشنهاد داد این داستان را بنویسیم و کار کنیم،‌ سه چهار روز به این فکر کردم در چه فضایی می‌توانیم داستان را بنویسیم و به ایده مجالس طرب و فرار از این طریق رسیدم. در نهایت یک شب تا صبح نشستم و نمایش را نوشتم.

یکی از مشخصه‌های مهم نمایش‌های ایرانی، بداهه پردازی است. چقدر از بداهه‌پردازی در تمرین‌ها استفاده کردید؟

من چندان اهل این نیستم که بر اساس بداهه کار کنم. بنابراین وقتی با بازیگران تمرین را شروع کردیم، متن به شکل کامل وجود داشت، طراحی‌ها انجام شده بود و همه چیز مشخص بود. خوشبختانه همکاری خیلی خوبی هم صورت گرفت. نکته جالب این است که به جز من به عنوان نویسنده و کارگردان و آقای علی جباری که سرپرست گروه موسیقی است و همینطور آقای شریفی، تهیه‌کننده کار، بقیه عوامل از بازیگران تا عوامل پشت صحنه همه خانم هستند.

در مورد بازیگران که نقش‌ها ایجاب می‌کرد خانم باشند،‌ در مورد عوامل پشت صحنه اتقافی پیش آمد که همه خانم باشند یا اصلا می‌خواستید این اتفاق بیفتد؟

نه کاملا هدفمند بود. ترجیح ما این بود که همه عوامل از دستیارها و دکور و گریم و نوازنده همه خانم باشند. چون بخشی از انرژی کار هستند.

به اجرای ویژه برای خانم‌ها فکر کرده اید؟

نه. دوست داشتم مخاطب فراگیر باشد.

در مورد موسیقی کار برایمان بگویید. چطور شکل گرفت؟

زمانی که متن را می‌نوشتم به این موسیقی فکر می‌کردم. من از سال‌ها قبل مجموعه پژوهش‌هایی روی کارهای استاد بیضایی انجام داده بودم و می‌دانستم در بخشی از کتاب نمایش در ایران به مجالس زنانه که اوجش در دوره قاجار بوده،‌ اشاره کرده است. بر مبنای همین پشتوانه پژوهشی جلو رفتم. به این نتیجه رسیدم ترانه‌هایی را انتخاب کنم که به گوش مخاطب آشنا باشد ضمن این که حال و هوای دختران گرفتارشده در این وضیت و آرزوهایشان را بیان کند.

کار شما جزو معدود نمایش‌هایی بود که در نوروز هم اجرا داشت. از تجربه این اجرا بگویید و این که استقبال از کار در نوروز چطور بود؟

تجربه بسیار خوبی بود. البته در روز سال تحویل و روز اول عید و همینطور شب‌های قدر اجرا نداشتیم. ولی در مجموع بسیار خوب بود و حدود هفتاد درصد ظرفیت سالن هر شب پر می‌شد. اصولا این نوع نمایش‌ها مخاطبان خودشان را دارند و برای من خیلی جالب بود که تماشاگر بعد از کار در لابی سالن یا در پیاده رو با ما حرف می‌زد. این نشان می‌داد که با کار ارتباط برقرار کرده اند.

کد خبر 842485
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار تئاتر

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha