شنبه ۲۶ اردیبهشت ۱۳۸۸ - ۰۶:۱۴
۰ نفر

ترجمه امیررضا نوری‌زاده: شاید کمتر کارگردانی در آغاز کار حرفه‌ای‌اش با آن موج تقدیر و تحسین مواجه شده باشد

 اما این روزها سازنده «قصه‌های عامه‌پسند» با اکران تازه‌ترین کارش در جشنواره بین‌المللی فیلم کن، بیش از هر زمان دیگری به آن تقدیرها نیاز دارد و شاید به نوعی آینده حرفه‌ای‌اش با وجود یا عدم وجود جایزه مهمی از این جشنواره گره خورده است.

کوئنتین تارانتینو در روز اکران فیلمش در کاخ بزرگ جشنواره فستیوال فیلم کن به هیچ وجه احساس بیگانگی ندارد چرا که 15سال قبل در همین جشنواره با فیلم «قصه‌های عامه‌پسند» به نخل طلا رسید و در کانون توجه منتقدان و سینمادوستان قرار گرفت.

حتی بدبین‌ترین منتقدان سینمایی هم اذعان دارند که قصه‌های عامه‌پسند تاثیری شگرف بر سینمای پس از خود داشت و شاید حتی بتوان آن را با تاثیر «دیوید ممت» بر تئاتر پس از دهه 1980 یا در تعبیری دیگر با تاثیر «همشهری کین» بر سینما مقایسه کرد. تارانتینو در 2فیلم خود تعبیری تازه از خشونت ارائه کرد و تمامی تعریف‌های رایج از سینمای مستقل و جریان اصلی را برهم زد.

امسال تارانتینو با فیلم «لعنتی‌های بی‌آبرو» به کن بازگشته که به گفته خودش یک
وسترن اسپاگتی در جریان جنگ دوم جهانی است. برادپیت نقش الدو راین را ایفا می‌کند که فرماندهی عده‌ای از سربازان آمریکایی را برعهده دارد و ماموریت یافته تا تمامی سربازان نازی را در راه برلین از میان بردارد اما در این پاکسازی نظامی صحنه‌های کمدی متعددی نیز وجود دارد که گفته می‌شود از بار خشونت فیلم کاسته و در صحنه‌هایی به هجو جنگ منجر شده است.

واقعیت این است که سینما از زمان قصه‌های عامه‌پسند تغییر فراوانی کرده و جوان تازه‌کار آن سال‌ها اکنون 46سال دارد و فیلم‌های زیادی با استفاده از ایده اولیه او در قصه‌های عامه‌پسند ساخته شده است. کسانی که «سگ‌های انباری» (تریلر سال 1992) یا منطق حاکم بر فیلمنامه در فیلم «جکی براون» را ستوده بودند شاید چندان روی خوش به فیلم آخر او نشان ندهند چراکه تارانتینو با «لعنتی‌های بی‌آبرو» نشان داده که بیش از حد به  سینمای آبگوشتی دلبسته شده و حاضر نیست با شرایط روز سینما حرکت کند. این رویکرد سبب شده تا تاریخ سینما روایتی متفاوت از دو تارانتینو در دهه‌های اخیر داشته باشد.
شاید با این شرایط بتوان گفت عشق تارانتینو به سینما که ریشه در دوران نوجوانی‌اش دارد مسیر حرفه‌ای او را در سال‌های اخیر شکل داده است و نقش مهمی در سینمای تارانتینو  در هزاره جدید داشته.

«بیل را بکش» قسمت اول و دوم و پس از آن «ضدمرگ» هر سه ادای دین به سینمای نادیده گرفته شده دهه 1960 و همچنین سینمای رزمی هنگ‌کنگ محسوب می‌شدند و می‌شد در آنها به‌راحتی نشانه‌هایی از توصیه‌های مسئول جوان مغازه آرشیو ویدئویی مانهاتان بیچ به مشتریانش را دید؛ توصیه‌هایی که هرگز شامل فیلم‌های اسکارگرفته یا تحسین شده توسط منتقدانی چون راجر ابرت نبود بلکه نام‌هایی بود که حتی برای برخی از جدی‌ترین مشتریان این مغازه هم ناآشنا بود اما در فهرست فیلم‌های برتر کوئنتین جوان قرار داشت.

با این سابقه شاید تعجبی نداشته باشد اگر از او فیلم‌هایی ببینیم که به منزله توصیه‌ای مجدد برای تماشای آثار فراموش‌شده سینمای جهان باشد. تارانتینو با آی‌کیو 160 این شانس را نداشت که تحصیلات متوسطه را به پایان برساند و در کلاس نهم از دبیرستان هاربرسیتی لس‌آنجلس اخراج شد. او تا زمان به شهرت رسیدن در اوایل دهه 1990 با مادرش زندگی می‌کرد و پدرش پس از تماشای اولین فیلمش به سراغش آمد و با برخورد سرد کوئنتین مواجه شد.

در ابتدای راه، هدف اصلی تارانتینو بازیگری بود و حتی این شانس را پیدا کرد تا در سریال تلویزیونی «گلدن گرلز» در نقش فردی که خود را به جای الویس پریسلی جامی‌زند حضور یابد اما بازخورد این نقش اصلا چشمگیر نیست و او را به فکر همکاری با راجر اوری در نوشتن فیلمنامه می‌اندازد که با توجه به آشنایی‌شان در یک  مغازه فیلم‌های ویدئویی و آگاهی از سلیقه‌های سینمایی یکدیگر به موفقیت می‌رسد و فیلمنامه «جاده هموار» راجر اوری با اصلاحات تارانتینو «عشق واقعی» نام می‌گیرد و تونی اسکات- یکی از فیلمسازان مورد علاقه تارانتینو- براساس آن فیلمی می‌سازد.

اوری هم این کمک تارانتینو را در نگارش فیلمنامه «قاتلین بالفطره» جبران می‌کند هرچند که فیلم نهایی الیور استون براساس این فیلمنامه هرگز مورد تایید تارانتینو نیست. اما فیلمنامه مشترک دیگر آنها به نام سگ‌های انباری به‌دست هاروی کایتل می‌رسد و او حاضر می‌شود به‌عنوان تهیه‌کننده اجرایی و هنرپیشه اصلی در این کار باشد. فیلم به زعم بسیاری بی‌پرده‌ترین خشونتی بود که تا آن زمان به روی پرده سینما دیده شده بود اما خود تارانتینو مدعی بود که خشونت را در آن کنترل کرده است.

با اکران فیلم‌هایی که نام تارانتینو را به عنوان فیلمنامه‌نویس داشتند انتظارات از او در جشنواره کن 1994 بالا رفته بود و قصه‌های عامه‌پسند پاسخ خوبی به تمامی این انتظارات بود. فیلم فروشی 250میلیون دلاری داشت و جوایز متعددی را در سطح جهان کسب کرد و برای دریافت 10 جایزه اسکار کاندیدا شد و شاید اغراق نباشد که بگوییم برای اولین بار پس از مارتین اسکورسیزی در دهه 1970 از یک کارگردان سینمایی همچون یک ستاره موسیقی راک تجلیل می‌شد تا جایی که خود او در جایی گفته بود به هنگام حضور در کاخ جشنواره برای دریافت نخل طلای بهترین فیلم، استقبالی همچون الویس پریسلی از او شده بود.

اما فاجعه پس از آن آغاز شد. او که در اوج قرار داشت یکی از اپیزودهای «4اتاق» را کارگردانی کرد که فیلمی ضعیف بود و نقش‌آفرینی‌هایش در چند فیلم که به واسطه شهرتش در کارگردانی به او پیشنهاد شده بود نشان داد که هنوز هم در انتخاب‌هایش برای بازیگری دچار اشتباهات فاحشی می‌شود. او با فیلم جکی براون در سال‌1997 به سینما برگشت. فیلم اقتباسی از یک رمان  از المور لئونارد بود و قاعده‌مندترین اثر تارانتینو تاکنون محسوب می‌شود که البته خود او همیشه از آن فاصله می‌گیرد و معتقد است ساخت آن به روند کاری‌اش ضربه زده است. او با ساختن فیلم‌های بیل را بکش و ضدمرگ سعی کرد به این روند شخصی بازگردد اما در هر مرتبه زمان‌بندی فیلم‌ها مشکل‌ساز شد.

اولین بار با قطعی‌شدن اکران فیلم  بیل را بکش  در دو فیلم مجزا، هاروی واین اشتاین در میراماکس به کمک او آمد و حمایت لازم را برای اکران مجزای فیلم‌ها داشت چرا که به عقیده او میراماکس خانه‌ای بود که تارانتینو ساخته بود و نمی‌شد صاحبخانه را بیرون انداخت.اما این خانه هم با اکران فیلم ضدمرگ به عنوان نیمی از فیلم مشترکی با رابرت رودریگز، دیگر جایی برای تارانتینو نداشت و فیلم در اکران آمریکا به شدت شکست خورد.با این سابقه شاید انتظار تماشای فیلمی در جریان اصلی از تارانتینو همان‌قدر بی‌ربط باشد که هوس کنیم فیلمی کمدی از ویم وندرس ببینیم.

بی‌گمان اکران فیلم او در جشنواره کن بهترین فرصت برای تمام افراد است تا به جای اینکه تارانتینو را هنوز «چه‌گوارای انقلابی سینما» بدانند به این جمله مارتین اسکورسیزی در موردش فکر کنند که قهرمان فیلم‌های تارانتینو قاتلی است که بی‌وقفه آدم می‌کشد؛ خب که چی؟ چه اهمیتی دارد؟ مگر گدار در فیلم‌های اولش از این دست قهرمان‌ها نداشت؟ یعنی چنین چیزی واقعاً تا این اندازه تازگی دارد؟

گاردین- 11مه 2009

کد خبر 81423

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز