به گزارش همشهری آنلاین، محمد طرحچی نخستین روز از بهار ۱۳۳۲ در شهر مشهد مقدس، متولد شد. وی دوره ابتدایی را با موفقیت و زیر سایه مهر پدر و مادری مهربان پشت سر گذاشت و در ۱۶سالگی مادرش را از دست داد. بعد از چند روز به دبیرستان «نصرت ملکی» مشهد که در آن جا تحصیل می‌کرد، برگشت.
محمد، انشایی درباره مادر نوشته بود که اشک از چشمان معلم و همکلاسی هایش جاری شد. او پس از دریافت دیپلم و قبولی در کنکور در رشته مکانیک، به دانشگاه پلی تکنیک تهران راه یافت. از بدو ورود به دانشگاه با عضویت در انجمن اسلامی، فعالیت مبارزاتی اش را علیه رژیم پهلوی آغاز و مطالعات و شناخت خود را نیز عمیق‌تر کرد.
او مدتی قبل از آغاز جنگ، برای انجام مأموریتی به یکی از کشورها سفر کرده بود و در شروع جنگ در ایران حضور نداشت. پس از مدتی کوتاه به ایران بازگشت و بدون درنگ به سوی جبهه رهسپار شد. تاریخ اعزام وی ۱۳۵۹/۷/۱ بود. پس از ورود به خوزستان با همراهی و هم فکری سایر افراد، ستاد پشتیبانی جبهه‌های جنگ را که از طرف جهاد سازندگی مسئولیت یاری رساندن به جبهه‌ها را برعهده داشت، تاسیس کرد.
سپس مسئولیت مستقیم تمام عملیات‌هایی را که جهاد سازندگی در جبهه‌های جنوب انجام می‌داد، بر عهده گرفت. با نظارت و هماهنگی وی جاده‌های استراتژیک و نظامی زیادی در جبهه‌های مختلف جنوب کشیده شد. او در امور تدارک، تبلیغات و تعمیرات خودروهای نیروی سپاه و ارتش خدمات زیادی کرد.
طرحچی نقش بسیار موثری در عملیات دارخوین (که به نام «فرمانده کل قوا، خمینی روح خدا» مشهور بود) و عملیات آزادسازی کرخه نور به عهده داشت. به خاطر مسئولیت حساسی که داشت همیشه در خط اول جبهه بود. درحالی که هدایت و هماهنگی خودروهای بزرگ راهسازی را انجام می‌داد، در عملیات سنگرسازی و ایجاد سدهای طولانی و بلند خاکی نیز شرکت می‌کرد.
او سه روز پس از رفتن به خواستگاری و در روز ۱۱ شهریور سال ۶۰ در منطقه عملیاتی «بستان»، در حال قنوت نماز مغرب توسط تانکی هدف گلوله قرار گرفت و به شهادت رسید. از محمد تنها سر و نیم‌تنه بالا و دو دست و قسمتی از سینه باقی ماند. پیکرش را با هواپیما به مشهد انتقال دادند و پس از تشییع در بهشت رضای شهر مشهد آرام گرفت.
کتاب «عصر روز سوم» زندگی نامه داستانی مهندس شهید محمد طرحچی است که در ۱۴۸ صفحه از سوی انتشارات «آل‌احمد (ع)» به چاپ رسیده است.
نظر شما