وحیدرضا نعیمی: اشاره: هفته گذشته یک دادگاه نظامی در مسکو 3 فرد متهم به داشتن ارتباط با قتل آنا پولیتکووسکایا، روزنامه نگار سرشناس روسیه را تبرئه کرد.

این 3 نفر شامل 2 برادر چچنی به کمک و برنامه‌ریزی قتل این روزنامه نگار منتقد متهم بودند. هیچ‌یک از این 3 متهم شخصا به ارتکاب این قتل یا دادن دستور اجرای آن متهم نشده‌اند. خانم پولیتکووسکایا، در تاریخ 7 اکتبر سال 2006، در بیرون آپارتمان خود توسط یک قاتل مزدور، به ضرب گلوله کشته شد.آنا پولیتکووسکایا، خبرنگار یک روزنامه کم تیراژ به اسم نوایا گازتا، بود که به خاطر گزارش‌هایش درباره موارد نقض حقوق بشر توسط نیروهای امنیتی روس در چچن شهرت داشت.

ترور او جامعه بین‌المللی را تکان داد ولی در روسیه توجه چندانی به آن نشد. او چندین بار به چچن و شمال قفقاز سفر کرده و درباره جنگی که بیشتر قربانیان آن غیرنظامی بودند، مقالات مفصلی نوشته بود.طبق برآورد کمیته حفاظت از روزنامه‌نگاران که دفترش در آمریکاست، خانم پولیتکووسکایا سیزدهمین روزنامه نگاری بود که در دوره ریاست‌جمهوری ولادیمیر پوتین توسط یک قاتل اجیر شده در روسیه به قتل رسید. گزارش زیر به بررسی روزنامه نگاری در روسیه می‌پردازد.

مرگ بر نشست صبحگاهی تحریریه مهم‌ترین نشریه تحقیقی روسیه سایه افکنده است. کارکنان نوایا گازتا  می‌کوشند شماره بعد را منتشر کنند و دمیتری موراتف، سردبیر نشریه، حال و روز خوشی ندارد. در گوشه‌ای از تحریریه، عکس 4روزنامه‌نگار این نشریه که در خلال 8سال گذشته جان خود را از دست داده‌اند، آویخته شده است؛ یک نفر بر اثر ضربات شدید جان خود را از دست داد، 2نفر به ضرب گلوله کشته شدند و آخری ظاهراً‌ مسموم شد.به گزارش آسوشیتدپرس، این روزها انتشار مجله در روسیه کار آسانی نیست. موراتف با بیان این نکته گفت: معمولاً‌ کلی حرف می‌زنیم، لطیفه تعریف می‌کنیم و طرح می‌دهیم، اما انرژی خودمان را از دست داده‌ایم. آخرین روزنامه‌نگار این نشریه که کشته شد، آناستازیا بابوروا
25 ساله بود که به تازگی این کار را شروع کرده بود. وی به همراه یک وکیل در نزدیکی کرملین به دست فردی نقاب‌پوش که اسلحه مجهز به صداخفه‌کن داشت، به سبک اعدام کشته شد.

در کشوری که یکی از خطرناک‌ترین کشورها برای روزنامه‌نگاران محسوب می‌شود، نوایا گازتا بیشتر از هر نشریه دیگری لطمه خورده است. بیشتر رسانه‌ها به انقیاد و تسلیم مجبور شده‌اند. هیچ نشریه‌ای دیگر مقالات تحقیقی و تفاسیر تند درباره فساد دولتی، سیاست به روش پلیسی و خطاهای جنگ چچن چاپ نمی‌کند. النا کاستیوچنکو، نویسنده
 نوایا گازتا گفت: این نشریه هر دو سه سال یکبار عضوی را از دست می‌دهد.

از سال 2000، حدود 16‌روزنامه‌نگار در شرایط مشکوک یا به روش قتل‌های قراردادی کشته شده‌اند و به بسیاری دیگر تعرض شده یا مورد تهدید قرار گرفته‌اند. در دوره ولادیمیر پوتین که در سال 2000 به ریاست‌جمهوری رسید و اکنون نخست‌وزیر است، شبکه‌های تلویزیونی که بیشتر مردم روسیه آن را تماشا می‌کنند، به تصرف دولت درآمد و عملیات خبری آنها زیر نفوذ دولت قرار گرفت.

روزنامه‌های پرفروش، یا هوادار کرملین هستند یا در مالکیت گروه‌های تجاری طرفدار کرملین. از میان نشریاتی که با سقوط اتحاد شوروی تأسیس شد، نوایا گازتا – که به معنای نشریه جدید است – از بازماندگان کمیاب به شمار می‌رود. معروف‌ترین روزنامه‌نگار مقتول این نشریه آناپولیت‌ کوفسکایا بود که از کرملین به خاطر جنگ با جدایی‌طلبان چچن به‌شدت انتقاد می‌کرد. تیراندازی و قتل وی که در سال 2006 بیرون آپارتمانش در مسکو رخ داد، محکومیت جهانی و سرافکندگی برای کرملین را به همراه داشت.

3 چچنی  (دو برادر و یک مأمور سابق پلیس) محاکمه و تبرئه شدند.  البته دادستان نیز انگیزه یا مغز متفکر این قتل را معرفی نکرده است؛ در نتیجه نوایا گازتا و دیگران ادعا می‌کنند این محاکمه فقط سرپوش‌گذاشتن بر این پرونده است. پوتین مدعی شده است این قتل در خارج طراحی شده تا روسیه را بی‌اعتبار کند.

نخستین روزنامه‌نگار این روزنامه که در سال 2000 کشته شد، ایگور دومنیکف بود که درباره فساد منطقه‌ای مطلب می‌نوشت. وی با چکش مورد حمله قرار گرفت. 7عضو یک گروه تبهکار در سال 2007 به جرم قتل وی محکوم شدند. متهم ردیف اول ادعا کرد که یک فرماندار منطقه‌ای به خاطر انتقاد دومنیکف، ترتیب کشتن وی را داد اما اتهامی به فرماندار وارد نشد.

در سال 2003، یوری شچکوچیکین بر اثر حساسیت شدید درگذشت، اما همکارانش ادعا کردند وی مسموم شد. شچکوچیکین که 53 ساله بود، درباره فساد در سطوح بالا می‌نوشت و درباره بمب‌گذاری‌های مرگبار سال 1999 در مجتمع‌های آپارتمانی تحقیق می‌کرد. در آخرین قتل، به‌نظر می‌رسد استانیسلاو مارکلوف که وکیل و متخصص دفاع از چچنی‌‌ها و طرفداران محیط‌زیست بود، هدف اصلی بود و احتمالاً بابوروا که می‌کوشید مانع از کشتن وی شود نیز جان خود را از دست داد. بسیاری از کارکنان نوایا گازتا معتقدند که گروه‌های ملی‌گرا یا فاشیست‌ها عامل حملات اخیر هستند و بلاگ این نشریه نیز پر از نظرهایی است که از این قتل‌ها تمجید می‌کنند. سایرین به دست‌داشتن دستگاه‌های اطلاعاتی ظنین هستند. در سال 2000 تلفن‌های نشریه شنود می‌شد و حافظه‌های رایانه‌های آن به سرقت می‌رفت.

نویسندگان و خبرنگاران نوایا گازتا در کلاس‌های دفاع شخصی شرکت می‌کنند و یادداشت‌های خود را پنهان کرده یا در رایانه‌های  مطمئن نگه می‌دارند. همچنین برخی از آنها از اسامی مستعار استفاده می‌کنند. دست کم یک نفر از آنان به خاطر تهدیدهای به عمل آمده از محافظ شخصی استفاده می‌کند. الکساندر لبدف، از نمایندگان سابق که اکنون میلیاردر و از مالکان این نشریه است، از مقامات خواسته که گزارشگران روزنامه بتوانند اسلحه حمل کنند. همه روزنامه‌نگاران نوایا گازتا موافق این کار نیستند، اما موراتف موافق است.

وی گفت: یا باید از خودمان دفاع کنیم یا برویم و درباره طبیعت و پرندگان و چیزهای مثبت دیگر بنویسیم؛ در آن صورت، دیگر یک مجله عامه‌پسند می‌شویم و درباره مسائل امنیتی، فساد و فاشیسم نباید بنویسیم. یولیا لاتینینا، ستون‌نویس نوایا گازتا که بی‌امان به پوتین می‌تازد، گروه‌های فاشیست را مسبب کشتارها می‌داند و پلیس و نیروهای امنیتی را به هواداری یا حتی همکاری با آنان متهم می‌کند. اسم وی مانند پولیت‌کوفسکایا به‌طور منظم در فهرست مرگ در اینترنت منتشر می‌شود. ورا چلسی‌شوا که در سایت این نشریه قلم می‌زند، گفت: بیشتر روس‌ها نسبت به این قتل‌ها بی‌اعتنا هستند.

وی افزود: این کشوری است که اردوگاه‌های گولاگ و استالین را پشت سر گذاشته است؛ به همین علت است که کسی برای اعتراض به خیابان نمی‌ریزد. این کشوری است که تاریخش را فراموش می‌کند.نوایا گازتا که در سال 1993 تأسیس شد، 3بار در هفته منتشر می‌شود و تیراژ آن به 270 هزار نسخه رسیده است که از نشریات دولتی یا طرفدار کرملین کمتر است اما در میان آن دسته از مردم که در پی صدای مستقلی درباره مسائل حساس مانند فساد دولتی یا چچن هستند، طرفدار دارد.

در سال 2002 نزدیک بود حکم دادگاه آن را به تعطیلی بکشاند. آنگاه 3سال بعد لبدف و میخاییل گورباچف، رئیس‌جمهوری سابق شوروی 49 درصد از سهام آن را به بهای نامعلومی خریدند. روزنامه‌نگاران نوایا گازتا مالک بقیه سهام آن هستند. 2روز پس از آخرین قتل‌ها، نیمی از صفحه اول به عکس مارکلوف اختصاص داده شد که جنازه‌اش در پیاده‌رو افتاده و خون دور سرش را فراگرفته بود. این کلمات زیر آن نوشته شده بود: قاتلان هیچ پروایی ندارند زیرا می‌دانند هرگز مجازات نخواهند شد. اما قربانیان هم پروایی ندارند زیرا وقتی از شخص دیگری دفاع می‌کنید، دیگر نمی‌توان شما را ترساند.

کد خبر 75821

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز