سفیر پیشین ایران در افغانستان معتقد است که در دولت‌های پیشین زمانی که افغانستان را دادن حقابه اب به ایران تمکین می‌کرد باید واکنش نشان می‌دادند و پیگیر این مسئله مهم می‌شدند، تا امروز دچار این معضل نشویم. نبود آب امکان خشکسالی و جابه جایی جمعیتی دارد که باید مسئولان به این نکته توجه کنند.

ابوالفضل ظهره وند

همشهری آنلاین – اصغر صوفی: ندادن حقابه ایران از سوی دولت ها حاکم در افغانستان داستان تکراری و یک سیاست کلی است که گویی در این کشور جا افتاده و دولت‌های مختلف افغانستان بر این تصمیم مصمم هستند.

در این میان جمعی از مردم منطقه سیستان در اعتراض به عملکرد کمیساریای آب ایران نسبت به پیگیری مسئله حقابه رودخانه هیرمند در بستر تالاب هامون زنجیره انسانی تشکیل دادند. مردم سیستان در این زنجیره انسانی خواستار پیگیری کمیساریای آب ایران، وزارتخانه های نیرو و امورخارجه نسبت به حقابه رودخانه هیرمند طبق معاهده ۱۳۵۱، حقابه زیست محیطی تالاب بین المللی هامون، اصلاح سامانه انحرافی بند کمال خان و جلوگیری از تکمیل سد بخش آباد روی فراه رود شدند.

 ظهره‌وند در این باره می‌گوید که حتی اشرف غنی نیز از آب در ازای نفت استفاده و این‌گونه گروکشی می‌کرد. اکنون نیز طالبان چنین رویه‌ای را در پیش گرفته‎ اند و جلوی سرازیر شدن آب به ایران را گرفته‌اند. 
در ادامه مشروح گفت‌وگو با ابوالفضل ظهره‌وند سفیر پیشین ایران در افغانستان و کارشناس مسائل بین‌الملل را بخوانید.

تصاویر تجمع و تشکیل زنجیره انسانی در سیستان و بلوچستان | دلیل اعتراضات سیستان و بلوچستانی‌ها چیست؟

حقابه هیرمند؛ روایتی از ناراحتی شدید رئیسی از یک گزارش | طالبان لجبازی می کند یا گروکشی؟ | ابزارهای ایران برای فشار به طالبان

جزییات موضوع حقابه چیست و افغانستان چگونه می‌تواند حق ایران را بدهد؟

موضوع هیرمند و حقابه ایران جز اسناد قوی مورد تایید هر دو مجلس است که در سال ۱۳۵۱ حقابه ایران تعیین شده است. البته ویژگی این حقابه این است که در سال۱۳۷۹ هم کنوانسیون سازمان ملل این قضیه را تایید کرده است و هم این حقابه طبق جدول آبی به تصویب دو کشور رسیده است. بر این اساس ایستگاهی در پایین سد کجکی زده‌اند و در آنجا میزان آبی که باید در هر ماه دریافت کند، ‌مشخص شده است.

متاسفانه به دلایل مختلف به ویژه در دوره اصلاحات درباره این قضیه ضعیف برخورد شد و موضوع را آنگونه که باید، پیگیری نکرده‌اند و این قطع آب به یک رویه همیشگی تبدیل شده است.

۸۲۰ میلیون مترمکعب آبی که باید در سال طبق جدول آبی دریافت می‌کردیم، دریافت نشد و ایران هم واکنش نشان نداد. بعدها هم با توجه به تغییرات آب و هوایی، جنگ‌ها و مسائل مختلف، میزان حجم آب روز به روز کمتر شد و به وضعیت امروز رسید.زمانی که آنها در حال ساخت سد کمال‌خان بودند ایران باید اعتراض می‌کرد، چرا که روی دریافت حقابه ما تاثیر داشت.

بگذریم از اینکه سد کمال‌خان ۵۰ میلیون متر مکعب بیشتر آب نمی‌گیرد، در حالی که سد کجکی ۵/۱ میلیارد متر مکعب آب می‌گیرد. اما از سد کمال‌خان به گونه‌ای استفاده می‌کنند که جلوی ورود آن را به ایران می‌گیرند و آب اضافه به گود زره  و در ریگزارهای سیستان افغانستان سرازیر می‌شود و به هدر می‌رود.

این سد را با کمک آمریکایی‌ها و با استفاده از سیمانی ساخته‌ و که از داخل ایران به زرنج افغانستان برده‌اند که اهرم فشاری روی ایران باشد که آن زمان آقایان متوجه این مسئله نشدند که بعدها برای ایران مشکل ساز می‌شود. 

اتفاق دیگری که افتاد این بود که در لشکرگاه یک کانال انحرافی زدند که آب را از آنجا به زمین‌هایی فرستادند که زیر کشت خشخاش بود. مجموعه آن موجب خشکی هامون شد و تغییراتی که در اکوسیستم منطقه به وجود آمد.

جالب این است که افغانستان ادعا دارد که در سال ۸۲۰ میلیون متر مکعب را دریافت می‌کنید. در حالی که این میزان آب باید طبق جدول آبی باشد، نه سیلابی که به سوی ایران آمده است.

بنابراین این مسئله معضلی است که در گذشته به دلیل دیپلماسی ناکارآمد دولت وقت این وضعیت به وجود آمد. اکنون نیز شرایط دشواری است و راه‌کار عملی و دیپلماسی آبی نتوانستند پی‌ریزی کنند که منافع دو طرف را بر اساس آن محقق کرد. 

دلیل تعلل طالبان در این زمینه و دادن حقابه ایران چیست؟

طالبان دولت مستقری نیستند اما این مسئله را به عنوان اهرم فشار استفاده می‌کنند. یعنی وقتی آب به این سوی مرز نیاید و  موجب خشکسالی شود، جابه‌جایی جمعیتی صورت می‌گیرد. در این دو دهه شاهد کوچ بخشی از مردم منطقه بومی بوده‌ایم، بنابراین بستر کار برای مواد مخدر و تغییر ترکیب جمعیتی فراهم شده است.  

دولت وقت باید به این مسائل توجه می‌کرد و مکانیزمی را به کار می‌برد که این اتفاقات صورت نگیرد. اکنون طالبان به دنبال این هستند که به رسمیت شناخته شوند، از این رو از آب به عنوان اهرم فشار استفاده می‌کنند.

آقای اشرف غنی نیز از آب به عنوان اهرم فشاری استفاده می‌کرد و آب در برابر نفت می‌دانست. و در واقع از یک قرارداد قانونی که به تصویب مجلس دو کشور رسیده است، تمکین نمی‌کنند و بعد هم اتفاقی را شکل می‌دهند که در این اتفاق منافع ایران متضرر می‌شود.

ایران از چه ابزارهایی برای تحت فشار قرار دادن طالبان در این‌باره می‌تواند استفاده کند؟

بحث فشار نیست. در مقابل افغانستان باید به طور کل برای مسئله آب، یک استراتژی و راهبرد روشن تحت عنوان دیپلماسی آب که بخشی از دیپلماسی کلی ماست، ترسیم می کرد و برایش جایگاه در نظر می‌گرفت که فعلا چنین چیزی را نمی‌بینم. 

در نگاه کلان به افغانستان با حضور طالبان و تغییراتی که در آن کشور مانند تغییر ترکیب جمعیتی، موجب شده است که تاثیر زیادی بر ایران به عنوان کشور همسایه و هم مرز خود بگذارد، بنابراین باید در این بخش از جغرافیا از سوی ایران اقدامات اساسی با محوریت آب صورت گیرد.

به طور کل یک دیپلماسی همه جانبه را روی یک معادله روشن مستقر کنیم و بعد سهم عوامل از جمله دیپلماسی آب را در آن معادله ببینیم.

کد خبر 756041
منبع: همشهری آنلاین

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست‌خارجی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha