به گزارش همشهری آنلاین، محسن مهدیان مدیرعامل موسسه همشهری در یادداشتی نوشت:
مصی علینژاد از ناتو خواسته است که به ایران حمله نظامی کند. تا اینجای ماجرای هیچ؛ روشن بود که اینها حتی به براندازی حکومت هم راضی نیستند و دنبال نابودی این خاکند؛ بههمین دلیل است که تجزیه کشور را دنبال میکنند، اما نکته تأسفبرانگیز اینجاست که برخی کاربران داخلی برای این تقاضای شوم، جاهلانه سوت و کف میزنند.
واقعا چطور ممکن است؟ یعنی افرادی هستند که دریوزگی ناتو را میکنند تا قاتل جانشان شود؟ این بیماری مشترک در این جماعت اندک، اما پرسروصدا نامش چیست و عمقش کجاست؟...
درباره چه کسانی حرف میزنیم؟
آنها که... بعد از باخت ایران با پرچم انگلیس به خیابان آمدند و شادی کردند و رقصیدند...
حمله داعش به شاهچراغ را دیدند و اعترافش را شنیدند و باز هم گفتند: «کار خودشونه.»
کیان را کنار دیگر شهدای امنیتی دیدند، اما حسابش را جدا کردند و گفتند کار جمهوری اسلامی است؛ بماند که برای باقی شهدا بههم تبریک گفتند.
از شنیدن دروغ لذت میبرند و با حداقل ۴۰کشتهسازی مضحک در رسانههای جاعل، حس مظلومیت گرفتند.
پرچمی که هویتشان است، آتش زدند و دورش کِل کشیدند و پایکوبی کردند.
با تجزیهطلبان همدلی کردند و برایشان سفره چیدند.
بدون وجدان درد، برای اوباش قدارهکشی که حافظان امنیت را سلاخی کردند، هورا کشیدند...
پیوند اشرار و اوباش و اراذل جهانی و تروریستها و جمیع خبایث عالم را علیه جمهوری اسلامی دیدند و باز برای این جرثومههای نجاست آغوش رایگان باز کردند.
دست آخر اینکه حضور میلیونها مردم عاشق انقلاب و خاک را در خیابان دیدند و باز هم به آتشبازی چند ده نفر در گوشه و کنار شهر دلخوش کردند.
با دستکاری و شستوشوهای ذهنی آشنایی دارید؟ این همان است. سالها پیش در آمریکا بیش از ۹۰۰نفر در یک فرقه انحرافی، چنان مسخ شدند که با دستور رهبرسادیست و دیکتاتورشان یکجا خودکشی کردند.
مسخ چنین است.
اکثریت آنها که این روزها دستگیر شدهاند میگویند با رسانههای اجتماعی هیپنوتیزم شدهاند و ارادهشان از دست رفته است. جامعه شبکهای شبیه کمپهای منافقین رابطه فرد با واقعیت را قطع و چشم، گوش و قلب او را مشحون و مملو از اغوا و القاهای یکسویه رسانهای میکند. این سطح از جنون چنان میکند که اساسا فرد برایش صدق و کذب اخبار مهم نیست و غوطهور در یک خلسه رسانهای، چنان دچار حیوانوارگی میشود که ممکن است دستش به خون پاکترینهای روی زمین نیز
آغشته شود.
اینهمه گفتیم و نوشتیم اما اینها مقصر نهایی نیستند؛ اصل حرف اینجاست.
آقایان مسئول متوجهیم با سادهنگری و فهم ظاهرگرا از رسانههای جدید چه بلایی سر جامعه آوردیم؟ راهکارتان چیست؟ نشستن
و نظاره آتش؟
پلتفرم محل زندگی واقعی است؛ نه صرفا یک پیامرسان مجازی؛ هیچ جای عالم اداره شهر و دیارشان-بخوانید ذهنها - را به دشمن نمیسپارند، اما ما با خوشخیالی چنین میکنیم و ژست مردمی هم میگیریم. این درد
کجا بریم ...
نظر شما