شنبه ۱۶ آذر ۱۳۸۷ - ۱۸:۴۹
۰ نفر

الهام اناری: قدرت‌الله صلح میرزایی که سابقه طولانی در ساخت فیلم‌های اکشن دارد، بعد از استقبال مخاطب از فیلم کمدی «شاخه گلی برای عروس» باز هم فیلم دیگری را در همین ژانر جلوی دوربین برد.

صلح‌میرزایی معتقد است «دلداده» یک فیلم ارزشی است که دست روی سوژه حساسی گذاشته است. او می‌گوید:« وقتی ما نمی‌توانیم بعضی موضوعات را در قالبی جدی بیان کنیم، باید از طنز کمک بگیریم.»

  • آیا موفقیت فیلم قبلی‌تان «شاخه گلی برای عروس» باعث شد باز هم به سراغ ساخت فیلم طنز بروید؟

 اصولا سینما به ژانرهای مختلف نیاز دارد. از اکشن و کمدی گرفته تا اجتماعی. هر دسته‌ای از مخاطبین با بخشی از فیلم‌ها ارتباط برقرار می‌کنند. یعنی هر کس بنا به سطح سلیقه و تفکر خود از فیلم مورد علاقه‌اش استقبال می‌کند. من خودم سال‌ها فیلم اکشن ساختم و از نزدیک شاهد بودم که جوان‌های ما به اینگونه ژانرها نیاز دارند. ما می‌توانیم معضلات اجتماعی را در قالب کمدی و در واقع طنز اجتماعی مطرح کنیم. یعنی با یک بیان هنری خوب و از طریق فیلم طنز راحت‌تر می‌توانیم مفاهیم علمی، اخلاقی و انسانی را منتقل کنیم. بهتر است ما تنها به ظاهر فیلم‌ها نگاه نکنیم. بسیاری از سوژه‌ها نشأت گرفته از اتفاقات و جامعه اطراف ماست. این موضوعات به لحاظ جامعه‌شناختی مورد نیاز مخاطب امروز ماست.

فیلم طنزی که پیام اجتماعی دارد بهتر از فیلم‌هایی است که این روزها در حجم گسترده از شبکه‌های ماهواره‌ای پخش می‌شود. سینمای ایران نجیب‌ترین سینمای دنیاست. به همین خاطر بهتر است مسئولان دست ما را در پرداختن به بعضی موضوعات اجتماعی باز بگذارند.

  • منظور شما این است که حساسیت سوژه شما به حدی بود که چاره‌ای جز ساخت آن در گونه طنز نداشتید؟

بله، من طنز را انتخاب کردم تا راحت‌تر حرف‌هایم را بیان کنم. البته گونه‌های طنز هم متفاوت است. مثلا فیلم «اخراجی‌ها» به خوبی توانسته بود در قابل طنز آنچه را که می‌خواهد بیان کند. یعنی فیلمی شریف و واقع‌گرا بود. ما نباید از بیان واقعیت‌ها بترسیم. چون در این صورت سینما درجا می‌زند. مخاطب ما به‌دنبال سوژه‌های نو و تازه است.

  • ولی در سوژه «دلداده» تازگی خاصی به چشم نمی‌خورد.

  این طور نیست. «دلداده» یک فیلم ارزشی است. دختری از فرنگ برگشته و حالا به‌دنبال هدفی است. من در فیلمم به تک‌تک آدم‌هایی پرداختم که ایده‌آل‌ها و آرزوهایی در سر دارند. من می‌خواستم نشان بدهم که جوان‌های ما تا چه حد می‌توانند به این ایده‌آل‌ها دست یابند و اینکه کارشان چقدر درست است.

  •  پس در مجموع سوژه فیلم شما آنقدر که می‌گویید حساس و غیرقابل بیان در گونه سینمای اجتماعی نیست.

ببینید سوژه فیلم ما حاوی پیام ارزشمندی است چون دو طرز فکر متفاوت را بررسی می‌کند. جواد و کریم  دو دوست هستند که به لحاظ فکری در تضادند و طرز فکر هر یک برای دیگری قابل‌قبول نیست. بررسی دو طرز فکر متفاوت در قالب هنری برای مخاطب همیشه جذاب است و تازگی دارد. در یک خانواده هم گاهی بین اعضای خانواده اختلاف نظر است. طرز فکرها متفاوت است و این مسئله کشمکش‌هایی را به‌وجود می‌آورد که در یک قالب خوب داستانی، جذاب است.

  •  پس در نهایت قبول دارید که شما باز هم به سراغ یک موضوع تکراری رفته‌اید؟

 بله. به هرحال همه سوژه‌ها تکراری هستند. تفاوت زاویه دید فیلمساز است که دیدگاه تازه‌ای را مطرح می‌کند و من فکر می‌کنم نگاه من در «دلداده» نگاه تازه‌ای است.

  •  چرا در تیتراژ فیلم اسامی زیادی را به‌عنوان نویسنده فیلمنامه می‌بینیم؟

محمد حسین لطیفی ابتدا یک طرح دو صفحه‌ای داد که در ادامه من آن را تبدیل به فیلمنامه کردم. ضمن اینکه علیرضا محمودی و پیمان عباسی هم آن را بازنویسی کردند. کمال طباطبایی هم به‌عنوان تهیه‌کننده، طرز فکر و دیدگاه‌های خود را بیان کرد و ما نظرات ایشان را اعمال ‌کردیم.

  • فیلم شما از حضور بازیگران خوب طنز مثل اکبر عبدی، جواد رضویان و مجید صالحی بهره برده است. اما فکر نمی‌کنید این بازیگران در اغلب مواقع فقط خود را تکرار کرده‌اند و چیز تازه‌ای ارائه نداده‌اند؟

نه این طور نیست. شما وقتی می‌بینید فیلمی ظرف چند روز 100 میلیون تومان می‌فروشد، این نشان می‌دهد بازیگران به خوبی از عهده نقش خود برآمده‌اند. مردم ما به این بازیگران علاقه دارند و آنها را همیشه می‌پذیرند.

  •  ولی آیا اطمینان از استقبال مردم، دلیل خوبی برای تکرار است؟

 در سینمای دنیا هر بازیگری یک شناسنامه‌ای دارد و با یک نوع کار شناخته می‌شود. شما نباید از یک کمدین بخواهید در یک نقش جدی بازی کند. اگر کمدین‌‌ها طبق شناسنامه خود در فیلم‌ها حضور پیدا کنند موفق خواهند بود. به‌عنوان مثال مگر آقای احمد پور‌مخبر چند سال است که وارد حیطه بازیگری شده است. او در کمتر از دو سال کاملا به‌عنوان بازیگر طنز بین مخاطب جا‌افتاده است. مردم با او همذات‌‌پنداری می‌کنند.

  •  اما احمد ‌پورمخبر نا‌بازیگر است و قطعا ما انتظار یک بازی کنترل شده از او نداریم اما در مورد دیگر بازیگران حرفه‌ای این مسئله متفاوت است. ضمن اینکه اکبر عبدی در «دلداده» در مقایسه با نقش‌های اخیرش در سینما خوب ظاهر شده است.

درست است که وظیفه کارگردان هدایت بازیگر است اما بازیگر هم برای خودش مولفه‌های مشخصی دارد. وظیفه من به‌عنوان کارگردان این است که اجازه ندهم بازیگر از کنترل خارج شود تا به کلیت فیلم لطمه‌ای نخورد. به هر حال ما یک کار گروهی انجام می‌دهیم و باید به یکدیگر کمک کنیم اما حدود اختیارات‌مان هم مشخص است.در مورد اکبر عبدی هم شک نکنید که او یکی از بهترین بازیگران طنز ماست که هر وقت بجا از او استفاده شده، نتیجه خوبی هم گرفتیم.

  • شما از ترکیب بازیگران طنز و جدی در کنار یکدیگر استفاده کرده‌اید. فکر نمی‌کنید این مسئله ترکیب بازیگران را از یک دستی خارج کرده است؟

 نه این طور نیست. الهام حمیدی نقشی کاملا جدی داشت و اصلا از اول هم قرار بر این بود. قرار بود او نقش یک دختر جدی از فرنگ برگشته را بازی کند که هیچ کس را تحویل نمی‌گیرد. حضور افراد جدی در کنار بازیگران طنز همیشه باعث افزایش جذابیت فیلم می‌شود. این مسئله به تجربه در فیلم‌ها ثابت شده است. به‌عنوان مثال در «توفیق اجباری» حضور محمدرضا گلزار در کنار رضا عطاران باعث افزایش جذابیت فیلم شده است.

  • در مورد داستان فیلم، فکر نمی‌کنید موضوع آنقدر ساده‌وسهل است که در همان 10 دقیقه اول، تماشاگر می‌تواند پایان ماجرا را حدس بزند؟

به هر حال مردم ما فیلم طنز را به خاطر سهل بودن آن انتخاب می‌کنند. آنها می‌خواهند تفریح کنند و از تماشای فیلم لذت ببرند. ممکن است یک فیلم پیام انسانی هم داشته باشد که چه بهتر. اما فیلم حتی اگر پیامی هم نداشته باشد، همین که احساس زندگی را در مخاطب به‌وجود بیاورد کافی است. همیشه هم لازم نیست که ما مستقیم پیام بدهیم. سهل و روان بودن فیلم یک امتیاز است. شما با طرح این بحث به سینما خیانت می‌کنید.

اجازه بدهید تماشاگر خودش انتخاب کند و ما کاسه داغتر از آش نشویم. مبلغان فیلم تماشاگران آن هستند و فیلم را می‌بینند و به دیگران توصیه می‌کنند. مطمئن باشید که آنها اشتباه نمی‌کنند. مردم ما به تنوع نیاز دارند. نباید آنها را در بحران روحی نگه داریم. این را روان‌شناسی روز دنیا ثابت کرده است. به هرحال نباید وجه اقتصادی سینما را نادیده بگیریم.

  • اما ما نمی‌توانیم همه چیز را قربانی وجه اقتصادی سینما کنیم.

درست است. اما سینما ابتدا یک صنعت است. ما که به‌دنبال صنعت ماشین‌سازی نرفتیم. بحث ما فرهنگی است. در مملکت 70 میلیونی که حتی 2‌میلیون نفر هم سینما نمی‌روند این هنر است که شما مخاطب را به سینما بیاورید.

  • اما صرف پر‌مخاطب بودن یک فیلم دلیل بر دارا بودن ارزش‌های هنری نیست.

 اصولا هیچ فیلمسازی نیست که بگوید من دلم نمی‌خواهد فیلمم پر‌فروش باشد. اگر فیلم دیده نشود چه ارزشی دارد؟ ما باید تجربیات شخصی خود را انتقال دهیم اصولا نویسنده‌های بزرگ دنیا، تجربه‌های شخصی خود را انتقال می‌دهند.

  •  با «دلداده» کدام دغدغه‌هایتان را مطرح کردید؟

  اینکه بعضی از آمال و آروزهای جوانان ما پوچ است. این مسئله گریبانگیر بسیاری از جوان‌های ماست. سوژه‌ای که کمتر کسی جسارت پرداختن به آن را دارد. ما نمی‌توانیم بعضی از مشکلات جوانان را در قالب‌های جدی بیان کنیم. اما من خودم فیلم طنز را دوست دارم و از آن برای بیان حرف‌هایم استفاده می‌کنم.

  •  آیا فیلم بعدی‌تان «زندگی شیرین» هم سوژه طنز دارد؟

نه فیلمی در قالب اجتماعی است که رگه‌های طنز دارد.

  •  و باز هم می‌خواهید از بازیگران تکراری دو فیلم اخیرتان در آن استفاده کنید؟

  هنوز هیچ تصمیمی نگرفته‌ام، اما فراموش نکنید که ما در هر دو حوزه جدی و طنز بازیگرانمان انگشت‌شمار است و گاهی چاره‌ای جز تکرار نداریم. ضمن اینکه تهیه‌کننده و سرمایه‌گذار هم ریسک استفاده از چهره‌های جدید را نمی‌پذیرند. وقتی تعداد سالن‌های ما به شدت محدود است و اکثر فیلم‌ها اکران مهجوری دارند، ما نمی‌‌توانیم ریسک کنیم.

کد خبر 70139

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز