سام خسروی فرد : پارک ملی گلستان نه تنها در ایران که در جهان بی‌همتاست. به همین دلیل هم یونسکو نام آن را در فهرست ذخیره‌گاه‌های زیستکره درج کرده است. با این حال 33 سال است که چنین میراث گرانبهایی نادیده انگاشته شده است.

سریال تکراری و هر ساله سیل‌های ویرانگر از سال 1378 در پارک ملی گلستان آغاز شد و در سال 1380 به اوج خود رسید. یک سال بعد سیلی دیگر به راه افتاد و دلیلی شد تا هیات دولت در مرداد 1381 احداث جاده‌ای دیگر در خارج پارک ملی گلستان را تصویب کند و جاده موجود پس از بهسازی و مرمت به عنوان مسیر دسترسی محلی و توریستی مورد استفاده قرار گیرد.

پس از بررسی‌هایی که به عمل آمد دو گزینه در اختیار مسئولان وقت قرار گرفت یکی از شمال پارک ملی گلستان می‌گذشت و دیگری از جنوب آن. اما هیچ یک از دو گزینه نظر کسانی را جلب نکرد که قرار بود بودجه احداث راه جدید را تعیین و به دولت تسلیم کنند.

Golestan

در نهایت جاده‌ای که گرگان را به مشهد وصل می‌کند و از میان جنگل گلستان می‌گذرد مقاوم‌سازی و مرمت شد. یک سال بعد سیلی دیگر جاری شد و تمام هزینه‌های بهسازی و مقاوم‌سازی جاده را با خود به اعماق دره برد.

تجربه در گلستان نشان داده است که باید با طبیعت کنار آمد، گرچه سناریوی تکراری سیل در گلستان هم برای اهالی روستاهای اطراف، نظیر تنگ‌راه و هم برای بسیاری از دست‌اندرکاران، اهمیت روز نخست را از دست داده است.

در سال 80 گروه‌های عملیات امداد و نجات با تلاشی شبانه‌روزی به یاری‌ سیل‌زدگان شتافتند اما سال بعد این نقش کمرنگ‌تر شد چرا که مردم، این بار هشدار سازمان هواشناسی را جدی گرفتند و مناطق در معرض سیل را تخلیه کردند. بدین ترتیب زندگی در شرایط اضطراری را بدون هیچ گله و شکایتی دنبال کردند.

از سوی دیگر چند سالی است که اخبار مربوط به این فاجعه خانمان‌سوز در گلستان کمتر بازتابی وسیع می‌یابد، شاید به این دلیل که تلفات جانی آن چون دوره‌های گذشته چشمگیر نیست.

بی‌گمان با مقاوم‌سازی جاده‌ای که بارها تخریب شده – حتی اگر میلیاردها دلار به دست توانگر ایرانی در آن هزینه شود – فاجعه‌ای دیگر پدید خواهد آمد؛ عده‌ای پیرامون این جاده به اصطلاح مقاوم ساکن می‌شوند، ساخت و ساز می‌کنند و به کلی گذشته نه چندان دور را از یاد می‌برند تا این که بار دیگر سیل بی‌هراس و ویرانگر از راه برسد، بار دیگر فاجعه‌ای شکل گیرد و باز رسانه‌ها فریاد برآورند و تمام تقصیرها را به گردن طبیعتی بیندازند که قادر نیست به زبان آدمیان سخن بگوید.

استادان دانشگاه در نامه‌ای به رئیس جمهوری خواستار تغییر مسیر جاده‌ای شدند که در سال‌های اخیر تنها هزینه‌های جانی و مالی در پی داشته است. این درخواست به شکل‌های گوناگون 33 سال است که بی‌جواب مانده و نتیجه آن در سال‌های اخیر به خوبی نمایان شده است. شاید وقت آن رسیده باشد که به محیط زیست بیشتر توجه شود و در طرح‌های عمرانی و صنعتی بیش از رفع تکلیف مورد مطالعه و بررسی قرار گیرد. در این صورت هم می‌توان تخریب طبیعت را کاهش داد و هم از به یغما رفتن جان و مال مردم جلوگیری کرد.

کد خبر 6880

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز