یکشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۸۷ - ۱۸:۲۳
۰ نفر

سعید مروتی: با چشمانی نافذ و صدایی دلنشین و منحصربه‌فرد در شصت‌وچند سالگی هنوز ویژگی‌های ستاره‌گون خود را حفظ کرده است.

بازیگر شاخص جریان حسی- غریزی موج نوی سینمای ایران در دهه‌50 که خیلی زود و با اولین نقش‌آفرینی‌هایش به چهره‌ای آشنا و محبوب تبدیل شد، از کودکی عاشق سینما بود. بچه خیابان عین‌الدوله در ابتدای نوجوانی درد مشترکش – سینما- را با رفیقی تقسیم کرد که سال‌ها بعد مقابل دوربین او توانست بازیگری را تجربه کند. مسعود کیمیایی و قریبیان خاطراتی شنیدنی از سینمارفتن‌هایشان در دهه‌30 شمسی دارند؛ سال‌های پس از کودتای 28 مرداد؛ دوران داگلاس فربنکس، جیمز استیوارت و گری کوپر.

عشق به سینمای کلاسیک آمریکا از همان زمان در جان مسعود و فرامرز پا گرفت. چند سال بعد آنها سراغ ساموئل خاچیکیان- مهم‌ترین کارگردان سینمای ایران در‌ آن دوران- رفتند. منتها آنها کم‌سن‌وسال‌تر از آن بودند که بتوانند جایی در آن سینما بیابند. برای فرامرز نقشی وجود نداشت (هرچند ساموئل چهره او را مناسب بازیگری می‌دانست)، همچنان که مسعود نمی‌توانست روی صندلی کارگردانی بنشیند. تا اینکه در اوایل دهه‌40، بالاخره سماجت کیمیایی نتیجه داد. تست کارگردانی کیمیایی، فیلمی 10‌دقیقه‌ای به نام «مستوره» بود؛ فیلمی که قریبیان و احمدرضا احمدی در آن بازی کردند.

«مستوره» مورد تایید قرار گرفت و «بیگانه‌ بیا» به کارگردانی کیمیایی جلوی دوربین رفت. قرار بود ابتدا قریبیان یکی از نقش‌های اصلی را بازی کند ولی با مخالفت تهیه‌کننده، او شد دستیار کارگردان و فقط در یک سکانس بازی کرد. پس از این تجربه، قریبیان به قصد خواندن بازیگری سینما به آمریکا رفت و در یکی از کالج‌های بازیگری ثبت‌نام کرد؛ سال‌هایی که بچه‌محل قدیمی‌اش دیگر اسم و رسمی به هم زده و جریان سینمای ایران را عوض کرده بود. روزهایی که کیمیایی می‌خواست «خاک» را جلوی دوربین ببرد نامه‌ای برای قریبیان نوشت و از او دعوت کرد تا به ایران بیاید.

او دیگر کارگردان بی‌تجربه «بیگانه بیا» نبود و می‌توانست نقشی موثر برای دوستش در «خاک» دست‌وپا کند. با «مصیب» فیلم «خاک» و بعد نقش به‌یادماندنی «قدرت» در «گوزن‌ها» قریبیان شد بازیگر سینمای معترض؛ بازیگر سینمای متفاوت موج نو که تسلیم فضای مسموم سینمای فارسی نشد و به همین دلیل پس از پیروزی انقلاب و در شرایطی که تقریبا تمام بازیگران سرشناس سینما کنار گذاشته شدند، او با کارنامه پالوده‌اش توانست فعالیتش را تداوم بخشد. در دهه 60، قریبیان بازیگر سینمای حادثه و هیجان بود؛ ستاره‌ای که تماشاگر دوستش می‌داشت. در میانه فیلم‌های تجاری، او «رد پای گرگ» را برای رفیق قدیمی‌اش بازی کرد و پس از آن و با گذر از 50‌سالگی کم‌کار شد.

دوران تازه کارنامه قریبیان با بازی در «مرد بارانی» آغاز و با فیلم‌هایی چون «چشم‌هایش»(به کارگردانی خود قریبیان)، «رقص در غبار» و «شهر زیبا» تداوم یافت. اگر در دهه‌60 و اوایل دهه70، در انبوهی از فیلم‌ها و نقش‌های کلیشه‌ای اسلحه به دست گرفت و حق آدم‌های خبیث، قاچاقچیان موادمخدر و سربازان بعثی را کف‌ دستشان گذاشت، در این سال‌ها بیشتر کوشیده تا در نقش‌های متفاوت حضور یابد.  او حالا دیگر مثل قدیم، از حضور در تلویزیون هم ابایی ندارد.  بعد از یکی، دو تجربه نه‌چندان موفق و البته حضور در چند تله‌فیلم، حالا او را می‌توان هر شب در سریال «روز‌حسرت» تماشا کرد.

کاری که قریبیان در آن نقشی تازه  را برعهده دارد. باید دید بازی در این درام ماورایی، در کارنامه بازیگری قریبیان چه جایگاهی خواهد یافت. کارگردان «روز حسرت» قبلا نشان داده خوب می‌داند چگونه رگ خواب تماشاگر را به دست بیاورد. قریبیان هم حتما خوب می‌داند که سریال‌هایی از این دست حکم شمشیر دولبه را دارد؛ از سویی می‌تواند بازیگر را احیاکند و از سوی دیگر، زیاد و مجانی دیده‌شدن از جعبه جادو، می‌تواند آفتی برای یک آرتیست کهنه‌کار سینما باشد.

کد خبر 62704

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سینما

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز