شنبه ۲ شهریور ۱۳۸۷ - ۰۸:۵۲
۰ نفر

آمنه فرخی: چند سالی است که توجه به فیلم به‌عنوان یک رسانه در کانون مباحثات و نشست‌های مختلفی که گاه‌به‌گاه در این‌باره برگزار می‌شود، قرار گرفته است.

 در این میان، فیلم و پدیده سینما از زوایای مختلف به بررسی و تحلیل گذاشته می‌شود. از مهم‌ترین این دیدگاه‌ها می‌توان به «فلسفه فیلم»، «نشانه‌شناسی فیلم» و «روان‌شناسی فیلم» اشاره کرد. برهمین‌اساس، آخر هفته گذشته، از سلسله نشست‌های فلسفه و سینما، نشستی با موضوع «نشانه‌شناسی عنوان‌بندی آغازین فیلم» برگزار شد و در آن دکتر امیرعلی نجومیان استاد دانشگاه شهید بهشتی به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت.

دکتر نجومیان در ابتدای این نشست گفت: کسانی که فیلم «آنی هال» را دیده‌اند می‌دانند که ابتدای فیلم،  وودی آلن و آنی به سینما می‌روند و وقتی آلن می‌خواهد بلیت تهیه کند مسئول باجه می‌گوید که فیلم شروع شده و وودی آلن در این موقع می‌گوید که من برای فیلمی که شروع شده بلیت تهیه نمی‌کنم و آن را تماشا نمی‌کنم.

وودی آلن به این ترتیب می‌خواهد به ما نشان بدهد که چقدر عنوان‌بندی و سکانس آغازین فیلم مهم است. این بخش تنها دو، سه دقیقه بیشتر نیست، اما معمولا اولین تصاویر متحرکی است که دیده می‌شود و نه تنها از این جنبه بلکه به دلایلی که خواهم گفت مسئله بسیار مهمی است. با این وجود با کمال تعجب عنوان‌بندی آغازین از طرف فیلمسازان و منتقدان به یک اندازه کوچک شمرده یا نادیده گرفته می‌شود.

نجومیان در این نشست قصد داشت ساختار عنوان‌بندی آغازین فیلم را به‌عنوان یک متن جدا با نظام دلالتی مربوط به‌خودش درون متن دیگری بررسی کند. از این رو،  او تمرکز را به روی رابطه دو متن قرار می‌دهد و می‌گوید: با طرح این مباحث می‌خواهم آنچه را که در ابتدا مطرح کردم رد و مطرح کنم که عنوان‌بندی فیلم از متن جدا نیست.

او در ادامه مقاله‌اش سؤالاتی را مطرح می‌کند و می‌گوید: کارکردهای نشانه‌ای مختلفی برای عنوان‌بندی آغازین وجود دارد. این کارکردها چه هستند؟ آیا نظام زبانی عنوان‌بندی آغازین فیلم می‌تواند به‌طور مشخص با متن اصلی متفاوت باشد؟ آیا می‌توانیم دو نظام زبانی داشته باشیم، یکی عنوان‌بندی و دیگری متن اصلی؛ و اگر چنین است اهمیت وابستگی بینامتنی چه می‌شود؟

وی در ادامه این موضوع را مطرح می‌کند که به‌نظرمن بررسی رابطه میان عنوان‌بندی آغازین و فیلم می‌تواند به‌طور کارآمدی در سایه مفهوم ترامتنیت بررسی شود که این مفهوم 5 زیرمجموعه دارد: بینامتنیت، پیرامتنیت، فرا‌متنیت، بیش متنیت و سرمتنیت. از دیدگاه نجومیان عنوان‌بندی آغازین پیرامتن است که در کنار متن اصلی قرار دارد و از طریق عنوان فهرست نام عوامل و حروف در شکل فن چاپ به متن اصلی مرتبط می‌شود و بعدها می‌تواند از طریق بینامتنیت و بیش متنیت و... به متن اصلی مرتبط شود. به بیان دیگر یک سکانس عنوان فیلم یک خرده متن است که هم مستقل است و هم به نوعی وابسته است. سؤال دیگری که این استاد دانشگاه مطرح کرد این بود که رابطه دلالت‌گرایانه متن اصلی و این متن از یک دیدگاه نوعی یا ژانری است و از یک دیدگاه ساختاری است و سرانجام اینکه کدام نشانه‌ها عوامل متمایز‌کننده این دو متن هستند.

وی ادامه می‌دهد: در صد سال گذشته ساختار عنوان‌بندی آغاز فیلم‌ها به طرز چشمگیری تغییر کرده است. ابتدا این عنوان‌بندی‌ها به‌صورت پوسترهای چاپ شده از فهرست عوامل بود که امروزه به قسمت مبتکرانه فیلم‌ها تبدیل شده است.

 نجومیان با اشاره به کتاب پاراتکست یا آستانه ژنت و بحث ترامتنیت وی اضافه می‌کند: باید به خاطر داشت که نظریه پیرامتن ژنت تنها یکی از پنج نوع مختلف رابطه میان متون است که این پنج نوع رابطه همه تحت اصطلاح پوششی ترامتنیت قرار می‌گیرد. او نقل می‌کند: در حال حاضر متن فقط از جنبه تعالی متنی‌اش مورد توجه من است، به اعتبار دیگر هر چیزی که آن را در رابطه آشکار و پنهان با متون دیگر قرار دهد، من آن را ترامتنیت می‌نامم. در ایران تنها کسی که به بحث ترامتنیت پرداخته است، دکتر بهمن نامور مطلق است.

برای ژنت یک متن می‌تواند از طریق بینامتنیت با متن دیگر مرتبط باشد که در آن یک متن در متن دیگر حضور داشته باشد و این رابطه، رابطه هم‌حضوری میان دو متن یا بیشتر است. این متن وقتی می‌تواند پیرامتنی باشد که یک متن به‌عنوان یک وسیله و قراردادآستانه‌ای در رابطه با متن دیگر عمل کند. نجومیان در ادامه بحث با ارجاع دادن حاضرین به مقاله «ترامتنیت، مطالعه روابط یک متن با دیگر متن‌ها»ی دکتر نامور مطلق می‌گوید: در پیرامتن، ژنت بحث می‌کند که پیرامتن مخلوطی از درون متن و عوامل بیرونی و چارچوبی متن است که در درگاه و آستانه متن قرار دارد.

عنوان‌بندی فیلم همین در آستانه بودنش است که با آن وارد فیلم می‌شویم. یکی از نکات جالب در مورد عنوان‌بندی این است که با اسم آدم‌های واقعی روبه‌روییم و در عین حال این نوید به ما داده می‌شود که داستانی غیرواقعی را خواهیم دید. نوع دیگر فرامتن است که متنی است که بر متن اصلی تفسیر یا نقدی را می‌سازد. این رابطه هنگامی اتفاق می‌افتد که متنی درباره متن دیگر اظهار نظر می‌کند. رابطه دیگری که وجود دارد، رابطه بیش‌متنیت است که به‌عنوان نوع رابطه‌ای تلفیق با متن قبلی یا بعدی است و متون جدیدی را می‌سازد که روی متون قدیمی نوشته می‌شود و از مخاطب دعوت به خوانش دوباره می‌کند.

و آخرین نوع ترامتنیت سرمتن است. در این نوع رابطه، مرتبط کردن متن با گفتمانی که در آن است، سوژه اصلی است. به اعتقاد ژنت روابط طولی میان یک اثر و گونه‌ای که اثر به آن تعلق دارد سرمتنیت نامیده می‌شود.نجومیان با اشاره به این رابطه‌ها ادامه می‌دهد: پیش از آنکه به رابطه ترامتنی میان عنوان‌بندی آغازین و متن اصلی بپردازم می‌خواهم تعدادی از کارکردها را در مورد عنوان‌بندی آغازین فیلم مطرح کنم که تا به حال در جایی به این شکل طرح و باز نشده است. عنوان‌بندی می‌تواند فرآیند دلالت مخاطب را هدایت کند. مثلا در نمونه‌های سینمای ژانر وحشت، عنوان‌بندی، موسیقی و حرکات دوربین پروسه دلالت را هدایت می‌کند. عنوان‌بندی می‌تواند به‌عنوان بیش‌متنی عمل کند که ویژگی خاصی از یک پیش‌متن را مطرح کند. این بخش اطلاعات زمینه‌ای را درباره داستان به دست می‌دهد و مرکز فیلم یا قصد نویسنده را معرفی می‌کند.

در عنوان‌بندی آغازین فیلم، لحن فیلم مشخص می‌شود و به‌عنوان متنی گفتمانی که باب مکالمه را با متن اصلی بازی می‌کند عمل کرده و خود را در موقعیت یکسانی قرار می‌دهد. در این بخش، نوع هنری ژانر فیلم معرفی می‌شود و به‌عنوان یک بینامتن عمل می‌کند که ردپایی از متن اصلی یا گفتمان‌های دیگر را از خود به‌جای می‌گذارد. در این قسمت از فیلم با استفاده از ابزار متفاوت مثل عکاسی و نقاشی می‌توان عنوان‌بندی آغازین را از متن اصلی جدا کرد. عنوان‌بندی در اصل قرارداد بین مخاطب و متن اصلی ایجاد می‌کند و  به‌طور مستقیم تماشاگر را مورد خطاب قرار می‌دهد و نزدیک‌ترین لحظات را میان فرستنده و دریافت‌کننده پیام ایجاد می‌کند.

در این فرصت از ابتدای فیلم افق‌های انتظاری خاص برای مخاطب ایجاد می‌شود و لایه‌های ایدئولوژیک را به فیلم اضافه می‌کند مثل فیلم هفت. در این حالت عنوان‌بندی آغازین می‌تواند دنیای داستانی جداگانه‌ای را روایت ‌کند که در آن واحد با متن اصلی هم مرتبط است.

همچنین عنوان‌بندی می‌تواند فرامتن باشد، نقش اظهار نظر و تفسیر داشته باشد یا عاملی را در متن اصلی به تصویر بکشد و در نهایت عنوان‌بندی می‌تواند کلام چاپ شده نباشد و یک سکانس باشد؛  یعنی شروع فیلم باشد، مثل فیلم پدر خوانده که عنوان‌بندی اسمی ندارد و فیلم با صحنه‌ عروسی شروع می‌شود.

 به اعتقاد نجومیان از این روست که ژنت در مورد پیرامتن معتقد است که عوامل پیرامتنی ابزارهای آستانه‌ای هستند و به این واقعیت که پیرامتن مابین یا در حاشیه‌ها و مرزهای بین نظام‌ها قرار دارد اذعان می‌کند و باور دارد که پیرامتن نه در درون است نه در بیرون، بلکه هر دو است. درواقع پیرامتن، در آستانه است و دقیقا در همین محل است که باید بررسی شود که در عقل وجود آن وابسته به محل آن است.

از این نگاه، پیرامتن در واقع یک آستانه یا به قول بورخس یک دالان است که این امکان را برای مخاطب فراهم می‌کند تا وارد این گذر شود و یا به آن پشت کند، بدون آنکه هیچ مرز محکم و سختی از سمت درون یا بیرون برای او وجود داشته باشد.

کد خبر 61313

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز