یکشنبه ۲۰ مرداد ۱۳۸۷ - ۱۲:۰۹
۰ نفر

سجاد نوروزی: دیپلمات‌ها را معمولاً به مصلحت‌‌سنجی می‌شناسند تا اخلاق‌گرا بودن.

برهمین اساس سخن گفتن از نسبت میان اخلاق و دیپلماسی، چندان سهل نمی‌نماید. اما گویا دکتر توسکانو سفیر ایتالیا در ایران، می‌خواهد نقیض این امر باشد و برای نقض حکم غیراخلاقی بودن دیپلماسی، کتابی نوشته است، با نام «اخلاق و دیپلماسی».

شاید همین امر نکته جالب این مسئله باشد که یک دیپلمات، در باب موازین اخلاقی دیپلماسی سخن می‌گوید. توسکانو در جلسه نقد و بررسی کتابش که در شهر کتاب و با حضور دکتر سریع‌القلم برگزار شد گفت  هنگامی که قصد داشته این کتاب را به رشته تحریر درآورد، ایده‌اش را در باب نسبت اخلاق و دیپلماسی با برخی از دوستانش مطرح کرده بود و آنان جملگی به وی گفته بودند، نسبتی میان این دو امر نمی‌بینند، اما پاسخ توسکانو چنین بود: «پاسخ من ساده است، اخلاق یعنی ما در برابر دیگران چگونه رفتار کنیم. بنابراین دلیلی ندارد که اخلاق به این بخش از فعالیت‌های انسانی یعنی دیپلماسی منتقل نشود.

چرا که همان‌طور که فی‌المثل در تجارت و صنعت ملاحظه اخلاقی وجود دارد، در دیپلماسی نیز به‌همین‌وجه این امر موضوعیت دارد. بنابراین دلیلی نمی‌بینم که ارتباطی میان اخلاقیات و دیپلماسی وجود نداشته باشد.» توسکانو سپس به طرح پرسشی بنیادین پرداخت و خود نیز پاسخ آن‌را داد؛ «چه کسی در باب اخلاقیات تصمیم می‌گیرد؟ اصول اساسی‌ای مانند قاعده زرین وجود دارد که می‌گوید آنچه را که برای خود می‌پسندی برای دیگران نیز بپسند. فارغ از این امر اما برخی پرسش‌ها موجد تحولات عمیقی در خودآگاهی انسانی و تاریخ می‌شوند.

با این وصف آنچه که در باب اخلاق و دیپلماسی  و نسبت میان این دو طرح می‌شود، باید به مؤلفه‌های این دو امر بپردازد.» توسکانو در این باب توضیح داد؛ «مسئله به شمولیت یک امر یا عدم شمولیت آن مربوط می‌شود. مثلاً اکثر کسانی که در محدوده خانواده هستند عموماً به اخلاقیات احترام می‌نهند، اما مسئله هنگامی آغاز می‌شود که مشترکات انسانی با فرد مقابل یا جامعه دیگر دیده نمی‌شود و فقط در محدوده خانواده، ملت یا مذهب، مسئولیت‌ها و واجبات اخلاقی در نظر گرفته می‌شود.»

سریع‌القلم اما کوشید از منظر دیگری به سخنان توسکانو و کتاب او نظر افکند. او در ابتدای سخنش گفت؛ «در صفحه  53 کتاب آورده شده که اخلاق با عقل خویشاوند است و با عشق هم‌مرز» معنای این جمله آن است که اگر کسانی بخواهند اخلاقی باشند باید از یک نیروی دیگری غیر از استدلال صرف بهره گیرند. علم اخلاق، بازشناسی اهمیت غیر است. پس فقط بحث عقلی، استدلالی نیست. بلکه نیاز به جهان‌بینی دارد که از مؤلفه عشق و جهت هم بهره برد.»

دکتر سریع‌القلم سپس مدعیات تئوریک کتاب را شرح داد: «این کتاب می‌خواهد امر درونی و بیرونی را پیوند دهد. خوشبختانه در دهه اخیر رئالیسم وارد فاز جدیدی از اخلاق‌گرایی شده است.

 در سال‌های 1830 میلادی و نزدیک به  180 سال پیش بچه‌های 15-12 ساله روزی 16 ساعت در  کارخانه‌ها کار می‌کردند، در حالی که امروز برخلاف سرمایه‌داری کلاسیک، کارگر و کارفرما به تفاهم رسیده‌اند. درثانی چه کسی فکر می‌کرد در سال  2008 یک سیاهپوست، کاندیدای حزب دمکرات شود.»

سریع‌القلم ادامه داد: «اگر بخواهیم اخلاق را وارد سیاست و دیپلماسی کنیم باید دوره تکاملی اخلاق را طی کنیم. اکنون ما این تکامل رفتاری- عقلی ملت‌ها و دولت‌ها را می‌بینیم. اکنون تفاهم کاملی وجود دارد و تصمیمات دیپلماتیک یک سویه گرفته نمی‌شود.»  

کد خبر 60269

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار دین و اندیشه

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز