همشهری آنلاین - مهدی فروتن: جامعه علمی با بهره بردن از ارتباطات رسانههای اجتماعی میتواند پرشتابتر همکاری کند و تازهترین و مهمترین یافتههای یک بیماری را در کمترین زمان ممکن در دسترس دیگر ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی (HCPs) قرار دهد. این شیوهای بسیار مهم در هماهنگ کردن پژوهشها و یافتهها در زمانه عدم قطعیت و فوران اخبار جعلی عمدی است. در جریان همهگیری جهانی کووید-۱۹ در ۲۰۲۰، رسانههای اجتماعی یک متحد و در عین حال تهدید بالقوه شدند. حجم انبوه دادههای فشرده در یک دوره کوتاه میتواند به غرق شدن ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی HCP در تلاش برای تشخیص واقعیت از خبرهای جعلی منجر شود. محدودیت اصلی رسانههای اجتماعی در حال حاضر توان پخش پرشتاب اطلاعات نادرست است که میتواند به سردرگمی و حواسپرتی بینجامد. در این شرایط، جامعه به دانشمندان و پزشکان فرهیخته وابسته است که نقش راهبری را در ارائه اطلاعات مبتنی بر واقعیت به مردم ایفا میکنند. به همین دلیل در زمانه بحران مهم است در ارتباط گرفتن با رسانههای اجتماعی پیشرو باشید تا دادهها و دانش درست و مفید را در دسترس تودههایی بگذارید که در پی یافتن پاسخ پرسشهای خود هستند.
۱. پیشگفتار
اشتراکگذاری دادههای کلیدی در جریان یک بیماری همهگیر برای به نتیجه رسیدن بهبودی بیماران بسیار حیاتی است. میزان استفاده از رسانههای اجتماعی در دوران رخ دادن فاجعهها و بحرانهای طبیعی افزایش چشمگیر مییابد و یکی از دلایل آن نیاز به گسترش شتابان اطلاعات است. این انتشار پرشتاب بر موانع رسانههای سنتی چیره میشود و اطلاعات را به نیازمندان از جمله مردم، نظام درمانی و ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی میرساند و به آنها در گرفتن تصمیمهای مهم کمک میکند. وبسایتهای رسمی، ژورنالهای سنتی و ایمیلها از کمبودهای ارتباطی برای در اختیار گذاشتن پرشتاب دانش و آگاهی در زمانه بحران هستند. از این رو، کانالهای رسانههای اجتماعی به پرکاربردترین منابع در دوران همهگیری کرونا برای دانشمندان و مردم تبدیل شدند. هر چند، شبکههای اجتماعی با وجود بهره بردن از سویههای روشن، سویههایی تاریک هم دارند.
همهگیری ویروس کرونا به یک رقابت ناگهانی در انتشار دادهها و اطلاعات در ژورنالهای پزشکی دامن زد و پای سرقت اطلاعات و دادههای ابتدایی نهچندان معتبر را به این ژورنالها باز کرد. بسیاری از فصلنامهها برای عقب نیفتادن از قافله اطلاعات علمی شروع کردند به اولویت دادن به مقالههای مربوط به کووید-۱۹ و آنها را پیش از گرفتن تایید علمی به ویژه در رسانههای اجتماعی به اشتراک گذاشتند تا آمار مراجعه مردم و جامعه علمی را به سود خود افزایش دهند. گاهی دادن یک گمان نادرست از تایید جامعه علمی جهان به گسترش اطلاعات نادرست میانجامد.
تا امروز، کانالهای شبکههای اجتماعی مهمترین منابع ارائهدهنده اطلاعات و اطلاعات نادرست شناخته و بزرگترین متحد و در عین حال بزرگترین دشمن ما معرفی شدهاند.
۱.۱ متحد ما
چیستی همهگیری ویروس کرونا پیچیده است و پیامدهای نامتناسب بر گروههای مختلف مردم دارد. ویروس با سرعتهای متفاوت در حال حرکت است و رویارویی با آن بهترین واکنش ما و بهترین تواناییهای مدیریتی ما را میطلبد. امروز کاربران از ابزارهای رسانههای اجتماعی برای افزایش توان سازمانی و نشان دادن سازگاری در پاسخ دادن به بحرانها بهره میبرند و کاربران رسانههای اجتماعی راههایی تازه برای همکاری به وجود میآورند که شاید در گذر زمان به ارتباطات انعطافپذیرتر میانجامد.
اطلاعات با بهره بردن از رسانههای اجتماعی از راه یک شبکه به روشی پرشتابتر در سراسر جهان به اشتراک گذاشته میشود، حتی شتابانتر از بیماری همهگیر. شبکههای اجتماعی جایگزینی است که هر نظام سلامت و ارائهدهنده مراقبتهای بهداشتی به آن نیاز دارد؛ رساندن اطلاعات سریع و قابل اعتماد در سراسر مرزهای جغرافیایی و مناطق زمانی به آشکارترین شکل برای رسیدگی به مسائل مهم مربوط به عفونت کووید-۱۹. پاسخ دادن پرشتاب به بیماری همهگیر یک ضرورت است، چرا که ارائهدهندگان خدمات بهداشتی زمانی برای تأمل در عملکردهای گذشته یا تکیه کردن بر کارآزماییهای تصادفی کنترلشده در مقیاس بزرگ ندارند.
در زمانهای که اطلاعات با شتاب فراوان دگرگون میشود و در فصلنامهها بازپسگیری مقالههای علمی بسیار رخ میدهد، برای کارکنان مراقبتهای بهداشتی بسیار مهم است که با آخرین یافتههای علمی خود را بهروز نگه دارند. رسانههای اجتماعی میتوانند این نیاز برآوردهنشده را آسانتر در دسترس بگذارند. تقریباً غیرممکن است که کارکنان نظام بهداشت و درمان بتوانند با تمام دادهها و اطلاعات موجود در دهها هزار مقاله علمی در رویارویی با بحران همگام شوند.
از این رو، بسیاری از پزشکان از خواندن فصلنامههای علمی و منابع اینترنتی رویگردان شده و در عوض، به استفاده از شبکههای رسانههای اجتماعی روی آوردهاند. پیش از همهگیری ویروس کرونا، پرکاربردترین پلتفرم در جامعه علمی توییتر بود. رسانههای اجتماعی امکان تعامل با کارشناسان در باشگاههای نشریههای آنلاین، اشتراکگذاری دادهها در یک پلتفرم منبع باز جهانی، نشانکگذاری محتوا در صفحههای وب و میزبانی از وبینارها و نشستهای ویدئویی را فراهم میکنند. کاهش زمان برگرداندن دانش ارائهشده در رسانههای اجتماعی به ارائهدهندگان خدمات بهداشتی و مراقبتی اجازه و امکان میدهد پیشینه یک موضوع علمی را در زمان واقعی تجزیه و تحلیل کنند و به سنجش اعتبار داخلی و خارجی یافتهها بپردازند.

توییتر نقشی نوظهور در انتشار اطلاعات حوزه بهداشت و سلامت دارد. شواهد فزاینده نشان میدهد مقالهای که در این پلتفرم اجتماعی بسیار ذکر شده باشد ممکن است کیفیت مقاله را بازتاب دهد و در با به بحث گذاشتن آن در باشگاههای نشریهها در فرآیند بررسی اجتماعی پس از انتشار به پس گرفتن آن مقاله کمک کند.
این انبوهیِ ابزارهای رسانههای اجتماعی چشمانداز مدیریت بحران را به شکلی چشمگیر در سالهای اخیر دگرگون کرده است. پزشکان تأثیری پرشتابتر بر نگرشها و رفتارهای عمومی میگذارند (مانند خودانزوایی، شستن دستها، دسترسی به مراقبتهای بهداشتی)، افزایش آگاهی درباره بیماری و نشانههای آن و مشارکت بیشتر در گرفتن تصمیمهای مهم در جریان همهگیری بیماری (مانند اقدامهای مربوط به قرنطینه، یافتن واکسنهای جدید و واکنشهای هماهنگ بینالمللی)
پاسخگویی به همهگیری با تجزیه و تحلیل برنامهریزیشده گفتگوها و ارتباطهای آنلاین جهانی میتواند یک ارزیابی سریعتر از گسترش و آمادگی برای افزایش دقت فراهم کند. این میتواند امکان تهیه پیشاپیش و جیرهبندی نیازها را برای مراقبت از HCP و بیماران و همچنین تغییر عملکرد بیمارستان برای رویارویی بهتر با چالشهای پیشبینیشده فراهم کند. برای مثال، دانستن کمبودهای حیاتی تجهیزات حفاظت فردی (PPE) به بیمارستانها این امکان را داد راهبردهایی برای تخصیص دوباره و جیرهبندی PPE آغاز و کسبوکارهای محلی را برای بازاستفاده از تولید تجهیزات پزشکی درگیر کنند.
برخلاف شیوه سنتی پخش اخبار، رسانههای اجتماعی یک راه پویا و تازه برای به دست آوردن اطلاعات با توان تعامل میان ارسالکننده و گیرنده به روشی فوری است. نمونههای بیشتر شامل اینفوگرافیک و بحث آنلاین از تجربههای یک پزشک در رسیدگی و مراقبت از بیمار است. هر چند شیوه به دست آوردن و پخش کردن اطلاعات با استفاده از شبکههای اجتماعی میتواند برای بسیاری از کارکنان نظام بهداشت و درمان پرچالش طاقتفرسا باشد. برای مثال و بر اساس آمار سازمان بهداشت جهانی، بیشینه حجم گفتگوهای مربوط به کووید-۱۹ در توییتر در یک روز به بیش از ۵۴۸ میلیون مورد رسید. برنامه ردیابی آنلاین رسانههای اجتماعی هم گزارش داد در یک هفته میانی ماه می ۲۰۲۰ آمار ارجاع به کرونا در رسانههای اجتماعی بیش از ۴۰ میلیون بار بوده است.
۱.۲ دشمن ما
رسانههای اجتماعی میتوانند در رویارویی و واکنش نشان دادن به یک بیماری همهگیر نقش دشمن را ایفا کنند. حجم اطلاعات در این رسانهها زیاد و کمرشکن است و به آن «اینفودمیک» گفته میشود. پیامد ارائه همزمان چند روش در انتقال دانش افزایش بار شناختی، سردرگمی و افزایش احتمال خطاست.
الگوریتمهای پلتفرمی بر اساس «شاخص کارداشیان» وجود دارد که در آن بازخورد و تعامل موضوعهای محبوب بالاتر است اما در عین حال میتوانند به انتشار اطلاعاتی بینجامند که لزوما بهترین شیوهها را نشان نمیدهند. این ماجرا میتواند بر جریان اطلاعات تأثیر بگذارد؛ افراد دوست دارند با کسانی ارتباط داشته باشند که باورهای اصلی آنها را تأیید میکنند نه اینکه در معرض دیدگاههای مخالف قرار گیرند.
درون تمام دادههای مهم و ناتمام اطلاعات نادرست و وحشت با یک شتاب جریان دارد. آسان بودن تکرار و تداوم نادرستیها و توطئهها از راه رسانههای اجتماعی و رسانههای متعارف سلامت عمومی را در معرض خطر قرار میدهد. شاید هیچ راهی برای جلوگیری از همهگیری جهانی ویروس کرونا وجود نداشته باشد اما اطلاعات تأییدشده کارآمدترین راه پیشگیری برابر بیماری وحشت و اطلاعات نادرست است.
اطلاعات نادرست پیامد رقابت غیر منتظره برای انتشار در نشریههای پزشکی با دادههای اولیه نهچندان معتبر و البته سرقت ادبی است. برای مثال، شواهدی در دست است التهاب عضلههای قلب را در بیماران کووید-۱۹ دلیل اختلال عملکرد قلبی میداند و همین امر به هشدارهای چشمگیر در رسانههای اجتماعی دامن میزند و معتقد است ابتلا به کرونا پیامدهای مخرب بر عضلههای قلب است؛ ادعایی که اسناد از آن پشتیبانی نمیکنند و بیش از اندازه تفسیر شده است. در یک نمونه دیگر از هشداردهنده بودن اطلاعات نادرست، گزارشی از یک بیمار وجود دارد که سر خود چند داروی ضد انعقاد برای پیشگیری از ابتلا به کووید-۱۹ مصرف کرده و به دلیل عوارض جانبی ضد انعقاد در بیمارستان بستری شده است.
این مسئولیت کاربران رسانههای اجتماعی است که قابل اعتمادترین اطلاعات را در این دوره از بیاطمینانی و از بین بردن اطلاعات نادرست شناختهشده در دسترس بگذارند. کاربران مسئول نشانهگذاری اطلاعات جعلی هستند و از این رو، کسی که واقعیت را بررسی میکند میتواند به جلوگیری از انتشار همزمان شبه اطلاعات و دادههای نادرست در شبکه چند کاربر کمک کند. این حجم از اطلاعات نشانهگذاریشده مرتبط با کووید-۱۹ به اندازهای زیاد است که کریستینا تارداگیلا، معاون مدیر شبکه بینالمللی بررسی حقایق (IFCN)، کرونا را «بزرگترین چالشی که سنجشگران حقیقت تا امروز با آن روبهرو بودهاند» نامیده است.
در این زمینه، یک تلاش مشترک از سوی پلتفرمهای رسانهای علیه اطلاعات نادرست، ارتقای محتوای معتبر و اشتراکگذاری بهروزرسانیهای حیاتی آژانسهای بهداشت و درمان دولتی در سراسر جهان انجام شد. برای نمونه، توییتر ۱.۵ میلیون حساب کاربری را که کووید-۱۹ را با رفتارهای مخرب و دستکاری اطلاعات هدف قرار میدادند به چالش کشید و سازمان بهداشت جهانی وبگاه Myth Busters را برای رسیدگی و اصلاح اطلاعات نادرست درباره همهگیری کووید-۱۹ راه انداخت. در فیسبوک به دلیل بیشمار بودن محتوای نشانهگذاریشده و ناتوانی سنجشگران حقیقت در تایید تمام دادهها و اطلاعات، بهره بردن از هوش مصنوعی با الگوریتمهای قدرتمندتر در دستور کار قرار گرفت و از ابزارهای تحلیل محتوای چندوجهی موجود برای مبارزه با اطلاعات نادرست استفاده شد.

در حالی که راستیآزماییها روشی قابل اعتماد برای شناسایی بههنگام اطلاعات نادرست ارائه میکنند، سنجشگران واقعیت نمیتوانند به تمام اطلاعات نادرست رسیدگی کنند و کار حرفهای آنها لزوما شامل سوگیریهای گزینشی با تمرکز بر منابع کمیاب است. بنابراین تحلیلگران یک نقش مهم دیگر ایفا میکنند. بنیاد برونو کسلر یک شرکت بینالمللی مستقر در ایتالیاست که به گزینش پستها با تجزیه و تحلیل پایگاه داده کمک میکند و بزرگترین پایگاه داده توییتهای مرتبط با کرونا را در دسترس دارند. تحلیلگران دریافتند ۴۰ درصد از اطلاعات نادرست را رباتها برای تقویت دامنه یک نشریه بر اساس شاخص کارداشیان ارسال میکنند. افراد مشهور یک منبع مهم دیگر در انتشار اطلاعات نادرست هستند. حتی با وجود تمام این تلاشها، رسانههایی هستند که میتوانند اطلاعات نادرست را منتشر کنند و آنها را دور از دسترس سنجشگران واقعیت و کارکنان مراقبتهای بهداشتی قرار دهند؛ مانند کانالهای خصوصی، ایمیل، گروههای بسته و برنامههای پیامرسان.
۲. نتیجهگیری
رسانههای اجتماعی در شیوهای که ما خبرها را تجربه میکنیم و اطلاعات پزشکی را در زمانه همهگیری کرونا به اشتراک میگذاریم ضرورتی انکاناپذیرند. به لطف الگوریتمها و ابزارهای موجود در پلتفرمهای رسانههای اجتماعی، یافتن مرتبطترین اطلاعات در حجم انبوه دانش ممکن شده و این به ما اجازه میدهد برای تأثیرگذاری در مراقبتهای بهداشتی عمومی کارهایی انجام دهیم. در زمانهای که احساس میل به انتشار مقالهها و دادهها وجود دارد، درباره کیفیت با دوراهیهایی بزرگ روبهرو هستیم اما به لطف رسانههای اجتماعی پلتفرمها به ما اجازه میدهند حتی در انزوا با فرستندگان و گیرندگان تعامل داشته باشیم و درباره اعتبار یافتهها در اطلاعاتی که در شبکه ما به اشتراک گذاشته شده بحث کنیم، پرشتابتر از ۳۰ سال پیش.
اما این جنبه مثبت رسانههای اجتماعی، با تأثیر منفی هم همراه و آن حرکت پرشتابتر اطلاعات نادرست است. از این رو، بهبود سیستمهای ما در دانستن جریان اطلاعات بین ذینفعان و انجام کارهای بیشتر برای محافظت از مردم برابر محتوای زیانبار مرتبط با همهگیری بسیار مهم است. این وظیفه ما ارائهدهندگان مراقبتهای بهداشتی است که به شکستن اطلاعات نادرست موجود در رسانههای اجتماعی کمک کنیم، چرا که حتی با وجود هوش مصنوعی، سنجشگران واقعیت در انبوه اطلاعات غرق و غافلگیر میشوند.
دوران مبارزه با کرونا این فرصت را برای ما فراهم کرده است که به رشد جامعه علمی، به چالش کشیدن دانش خودمان در تعامل پزشکی اجتماعی و بهره بردن از فناوری کمک کنیم. البته در زمان نگارش این مقاله کمبود دادههای جدی یا ابزارهایی برای کمک به ما در پشتیبانی از نتیجهگیری درباره شیوه بهره بردن از رسانههای اجتماعی برای مبارزه با یک بیماری همهگیر وجود داشت. از این رو، بخشی از دادهها از بحرانها و همهگیریهای پیشین به دست آمد. داشتن رویکردهای دقیق و عینی برای تفسیر دادهها و انتشار یافتههای علمی برای چیره شدن بر چالشهای همهگیر بسیار مهم است.
نظر شما