به گزارش همشهری آنلاین به نقل از دویچهوله، هر چند آمار ۵۰ هزار کشته کرونا در حدود یک سال در کشور ۸۳ میلیون نفری آلمان چندان زیاد نیست اما در قدرتمندترین اقتصاد اتحادیه اروپا تا همین دو ماه پیش فقط ۱۰ هزار کشته کرونا داشت. حالا این پرسش پیش میآید که آیا میشد جلوی مرگ ۴۰ هزار نفر را گرفت؟
صدر اعظم آلمان و دیگر مقامهای رسمی دولت معتقدند میتوانستند تهدید کرونا را جدیتر بگیرند و برای مهار کردن پیامدهای ناگوار آن زودتر دست به کار شوند. در واقع، با فرارسیدن پاییز و آمدن خبرهای مربوط به شیوع گونههای جهشیافته کرونا در بخشهایی از اروپا، برخی آلمانیها همچنان میگفتند عملکردشان در مبارزه با ویروس بهتر از دیگر نقاط جهان بوده و همین اعتماد به نفس بیش از اندازه کار دست آنها داد. گرچه این بیشتر نادانی و غرور بود تا اعتماد به نفس دروغین.
از آنجا که در روزهای ابتدایی شیوع کرونا خانم صدر اعظم به مشاوران علمی و پزشکی خود بیش از مشاوران سیاسیاش اعتماد داشت، آلمان در اوایل ماه مارس یک قرنطینه سفت و سخت را آغاز کرد. مرزها بسته و ورود و خروج بسیار سخت شد. با وجود کمبود مقطعی ماسک و برخی دیگر از ابزار پیشگیری، از آمار ابتلاها و مرگها به شدت کاسته شد و رویکرد عملی مرکل و مشاورانش خیلی زود جواب داد.
با این حال، سختگیری شدید از نظر انسانی و عاطفی آسیبهای جبرانناپذیر به مردم به ویژه پیرترها وارد آورد. خیلیها با اینکه کرونا نگرفتند، از تنهایی و بیکسی و بیهمدمی مردند و کسی نبود سلام آنها را پاسخ دهد. دور ماندن افراد خانواده از هم بر رنج و اندوه شهروندان افزود و طولانی شدن آن از سطح اعتماد مردم به دولت آلمان بسیار کم کرد. پیامد این آسیبهای روانی کاهش گستره مبارزه با ویروس بود.
هنوز هم رسوایی مربوط به انبوه مرگ و میر در آسایشگاهها در دوران شیوع کرونا دست از سر دولت آلمان برنداشته است. آمار رسمی نشان میدهد ۸۶ درصد کشتههای کرونا در برخی شهرها و مناطق آلمان مربوط به افراد پیر مقیم آسایشگاهها بوده و مشخص نیست چرا پس از قطعی شدن ابتلای این افراد به کووید-۱۹، آنها به بیمارستان منتقل نشده یا خدمات درمانی کافی دریافت نکردهاند.
با اینکه خیلیها آلمان را یکی از پیشرفتهترین کشورهای دنیا میدانند اما همهگیری کرونا باعث شد تازه در بیستمین سال قرن ۲۱ دولت و مردم آلمان دریابند زیرساختهای دیجیتالی تا چه اندازه ضعیف و در برخی موارد ابتدایی است. تصور کنید اگر زیرساختها مناسب و پیشرفته بود، بسیاری از افراد لازم نبود برای کار کردن حتما مسیر خانه تا محل کار را بروند و برگردند و در این راه به ویروس آلوده شوند یا جانشان را از دست بدهند.
در واقع این کرونا بود که کمکاریهای سیاستمداران را در سالهای گذشته برملا کرد. بحران پهنای باند نشان داد بزرگترین مشکل دانشآموزان و معلمها نه نرفتن به مدرسه که کمبودهای ابتدایی در حوزه دیجیتال است. آلمان برای تامین نیازهای ساختار مدرسههای دیجیتالی و آموزش از راه دور راهی دراز در پیش دارد و بحران کیفیت اینترنت در سال ۲۰۲۰ چیزی نبود که حتی در خیال بسیاری از مردم بگنجد.
هنوز برای نتیجهگیری درباره کیفیت اقدام دولت آلمان در زمانه همهگیری ویروس کرونا زود است و شاید این بحران فراگیر به نیمه راه هم نرسیده باشد اما یک نکته قطعی است و آن اینکه صرف امیدوار بودن و امید داشتن نمیتواند برای چیره شدن بر کرونا کافی باشد. برای مهار کردن بحران، باید بدترینها را پیشبینی کرد و برای آن آماده شد تا در عمل به دام بدترینها نیفتاد.
نظر شما