شنبه ۸ تیر ۱۳۸۷ - ۰۵:۳۹
۰ نفر

آرش نصیری: اجرای عمومی نمایش «عروسی حاکم ملایر با دختر شاه‌پریان» به کارگردانی فرزانه ارسطو باعث شد که طلسم 10 ساله اجرا نشدن کارهای این کارگردان و بازیگر شکسته شود.

این نمایش که سال گذشته در جشنواره سنتی و آیینی شرکت کرد، امسال در تالار سنگلج به روی صحنه رفت. با توجه به اینکه تبلیغات برای تئاتر بسیار کم صورت می‌گیرد، اما تماشاگران زیادی از این کار دیدن کردند و کارگردان از استقبال تماشاگران راضی است.
بازیگران این نمایش همگی زن هستند. حتی حاکم ملایر که قرار است با دختر شاه‌پریان ازدواج کند، در حقیقت این کار یک سیاه‌بازی زنانه است.

  • تا حالا هر وقت با کارگردان‌هایی که قرار است کارشان اجرا شود مواجه شده‌ام همیشه با یک آدم خسته برخورد کرده‌ام. شما الان خسته هستید؟

خسته یعنی چه؟

  • مثل اینکه عصبانی هم هستید، یعنی مثلا دارید از یک کوه بالا می‌روید و هنوز نتوانستید به آن بالا برسید...

نکته جالبی را گفتید. تئاتر و تمرین آن آدم را خسته نمی‌کند. از زمانی که تئاتر را شروع کردم تا به امروز هیچ‌وقت از آن خسته نشده‌ام بلکه مرا به رشد رسانده و پخته کرده است. اما مسائل جانبی است که آدم را خسته می‌کند. در جایی دارم کار می‌کنم که نه پول دارم و نه پارتی. فکر می‌کنم کمی استعداد دارم که باعث می‌شود حداقل کار ضعیف انجام ندهم و اقلاً متوسط کار کنم. الان ما چند قشر تئاتری داریم. یک قشر مهجور داریم که آدم‌های بزرگی هم هستند اما کارگردانی نمی‌کنند.

  • چرا کارگردانی نمی‌کنند؟

برای اینکه خیلی سخت شده است. اگر کارگردانی بخواهد و به این فکر کند که دکور، لباس، بازیگر، محل تمرین و همه چیز و همه چیز را باید خودش تأمین کند  به بن‌بست می‌خورد و به یک جایی می‌رسد که همه انرژی‌هایش از بین می‌رود. در آخر کارگردان آن‌قدر خسته است که دیگر ایده‌ای ندارد بدهد. زمان اجرا هم درگیری کارگردان این است که شورای ساختش چه می‌شود، فلان چیز چطور می‌شود و درگیر مسائل حاشیه‌ای بسیاری می‌شود.

  • اگر بخواهیم برگردیم به حرف قبلی‌تان، گفتید که آدم‌های زیادی هستند که آدم‌های بزرگی هم هستند اما کار نمی‌کنند. به این ترتیب فکر می‌کنید که آدم باید خیلی به اصطلاح سخت جان باشد که وارد این حیطه شود؟

الان مشخص است که چه کسانی می‌توانند کار کنند و چه کسانی هم نمی‌توانند. بعضی‌ها که می‌توانند کار کنند بعد از 10 سال کار می‌کنند. بعضی‌ها هم هستند که برای اولین کار کارگردانی‌شان در تئاترشهر اجرا می‌شود و شورای ساخت‌شان تشکیل می‌شود. درست است که پول‌شان را 8 ماه دیگر می‌گیرند، ولی بالاخره می‌دانند که شورای ساختی تشکیل شده و تکلیف‌شان روشن است.

  • این حرف به این معنی است که اجرای شما شورای ساخت ندارد؟

شورای ساخت که مسئول تعیین دستمزدهاست تا به امروز تشکیل نشده است. به رئیس مرکز هنرهای نمایشی نامه نوشتم و پرسیدم که شورای ساخت این نمایش کی تشکیل می‌شود. آنها پاسخ دادند که نامه به شورای ساخت و نظارت رفته است و شورای ساخت تشکیل خواهد شد.

  • دیر تشکیل شدن شورای ساخت چه تأثیری روی کار و اجرایتان دارد؟

خیلی تأثیر دارد، چرا که انگیزه را از بازیگران می‌گیرد. بازیگری که هنوز اولین چک حقوقش را نگرفته است، با چه انگیزه‌ای باید کار کند؟ ما خرج زندگی، اجاره‌خانه، پول ماشین را از همین حرفه درمی‌آوریم.

  • هنوز شورای ساخت برای این کار تشکیل نشده است، آیا ممکن است که این شورا تشکیل نشود؟

نمی‌دانم. از شنیدن این حرف وحشت می‌کنم. اگر این اتفاق بیفتد یا خیلی دیر شورای ساخت تشکیل شود، نمی‌دانم جواب گروهم را چه بدهم.

  • تا به حال پیش آمده که برای گروهی شورای ساخت تشکیل نشود؟

تا جایی که اطلاع دارم برای یک گروه تئاتری که حرفه‌ای نبودند، شورای ساخت تشکیل نشد و در نهایت هم مبلغ بسیار کمی برای آنها تعیین شد که البته هنوز آن پول را نگرفته‌اند. این همان خستگی است که من درباره‌اش صحبت کردم.

  • بیاید درباره کار صحبت کنیم. داستان و فضای نمایش، برخلاف عرف معمول تئاترهای امروز است که قصد دارد مخاطب خاص را راضی کند، یک کار ایرانی و موردپسند عام است؟

بله، یک کار کاملاً ایرانی است، که یک مقدار امروزی‌تر شده است. «سیاه‌کار» هم نقش موثری در پیشبرد داستان و کشمکش دارد.

  • چرا بازیگران همه زن هستند؟

در نمایش‌‌های سنتی، همیشه «زن‌پوش» داریم. اما در گذشته، در محافل زنانه نقش‌های مرد را زنان بازی می‌کردند و این یک قصه کهن است، می‌خواستم با این کار آن محافل را به یاد مردم بیاورم.

  • نزدیک شدن به این نوع قصه‌ها با توجه به علاقه‌ای که تئاتری‌ها به کارهای مدرن از خودشان نشان می‌دهند، همیشه با ترس انجام می‌شود...

100 درصد. من هم همین ترس را داشتم ولی بنا بر دلایلی به این نتیجه رسیدم که چرا باید بترسم. کار ما لاله‌زاری نیست. البته جایگاه تئاتر لاله‌زاری مشخص است، جایگاه تئاترشهر، جایگاه تئاتر سنگلج مشخص است ولی متأسفانه این هم در حرف مشخص است. ما تئاتری می‌بینیم در تئاترشهر که در حقیقت باید در سالن بولینگ اجرا شود ولی در تئاترشهر اجرا می‌شود.

  • این مرزها را چطور باید مشخص کرد؟

من و شما این مرزها را مشخص نمی‌کنیم بلکه مرزها از قبل مشخص است.

  • چرا برای یک چنین کاری از یک سیاه حرفه‌ای و قدیمی استفاده نکردید؟

برای اینکه ما در لاله‌زار سیاه زن نداریم. البته همان‌طوری که گفتم بچه‌هایی که انتخاب کردم واقعاً بچه‌های خلاق و حرفه‌ای هستند و خیلی زحمت کشیدند. همه چیز هم روی دوش آنهاست از جمله بداخلاقی‌های من. پول ندادن‌های من. خوب سرویس ندادن‌های من.

  • این چیزها را هم لابد با توجه به اینکه می‌دانند شما مقصر نیستید تحمل می‌کنند.

بله. شاید به این خاطر که حس می‌کنند که من هیچ چیز را از آنها پنهان نمی‌کنم. برای اینکه دوستشان دارم و فکر می‌کنم آنها هم مرا دوست دارند.

  • شاید هم به این خاطر که شما در تئاتر با یک جماعت عاشق سر و کار دارید.

ببخشید. این عشق را یک عمر است که به ما بسته‌اند. وقتی بازیگر من برای اسباب‌کشی‌اش مشکل پیدا می‌کند آن وقت این عشق به چه دردی می‌خورد؟ مشکل مالی است. وقتی بازیگرم پول ماشین نداشته که بیاید سر تمرین و بعد یواشکی می‌آید به من می‌گوید که کرایه نداشتم بیایم تمرین، این درد است برای من. ما هنوز نمی‌توانیم با بازیگران قرارداد ببندیم.

  • وقتی با این مشقت‌ها مواجه می‌شوید، چرا از ادامه کار خسته نمی‌شوید؟

برای اینکه پوست کلفت هستم. مقاومت می‌کنم. دنبال این هستم که کار برگزیده جشنواره بانوان به اسم «دئوتی برای معصومیت» را به اجرای عمومی ببرم. چون حق بچه‌هایی است که آن را کار کرده‌اند.

  • امید دارید که دوباره طلسم اجرا نشدن کارهایتان باز شود؟

خودشان اعلام کرده‌اند که گروه‌های برگزیده باید اجرای عمومی بگیرند. از دفتر جشنواره بانوان، برای اجرا به سالن کارگاه نمایش و مولوی به ما نامه دادند. نامه را به مرکز هنرهای نمایشی بردیم و شفاهاً به ما گفته شد که هیچ تعهدی نسبت به برگزیدگان جشنواره تئاتر بانوان نداریم. در واقع می‌خواهم بگویم که بهتر است که مسئولان جشنواره تئاتر بانوان برای اجرای ما فکری بکنند.

  • امسال در جشنواره تئاتر بانوان شرکت نکردید؟

اگرچه جشنواره بانوان نوپاست، اما مسئولان به تمام وعده‌هایی که دادند عمل کردند. به همین دلیل خیلی دوست داشتم که کاری در این جشنواره ارائه کنم، اما به دلیل اینکه متن خوبی پیدا نکردم، امسال در جشنواره شرکت نکردم.

کد خبر 56280

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز