سه‌شنبه ۲۸ خرداد ۱۳۸۷ - ۱۶:۱۲
۰ نفر

مهدی ربوشه: خیلی کوتاه با پسرش سخن گفت؛ «خدا را شکر که سوریه را بردید. آقامجتبی! هنوز هم فداکاری را در بازی‌ات می‌بینم و این خیلی خوب است که در بهترین موقعیت گلزنی فرصت را به خلیلی می‌دهی تا گل بزند.»

گفت‌وگوی کوتاه اما عجیبی بود. مجتبی بیشتر تعارف می‌کرد. دلش نمی‌خواست در پاسخ به ابراز احساسات پدر کم بیاورد.

با وجود خستگی، مشتاقانه درباره فوتبال حرف می‌زد. چند دقیقه بعد این پدر مجتبی جباری بود که به پسرش روحیه می‌داد و او را مهیای فینال می‌کرد؛

«دلم می‌خواهد مقابل پگاه بهترین بازی چند سال اخیرت را به همه نشان بدهی. بگذار همه بدانند وسط زمین استقلال را فقط تو می‌توانی جمع کنی.»

این آخرین خواسته جباری پدر بود. او پیش از اینها هم بارها مجتبی را بابت نتایج استقلال در فصل گذشته دلداری داده بود. حتی یک بار به پسرش گفته بود: «لیگ را نمی‌دانم، اما اگر اشتباه نکنم جام‌حذفی برای شماست.»

درست پیش‌بینی کرده بود. همه محاسباتش درست از آب درآمد. استقلال به قهرمانی جام حذفی رسید، پسرش ستاره میدان شد اما خودش نبود.

خبر، چگونه پنهان ماند؟

چند ساعت قبل از شروع بازی خبر فوت پدر یکی از بهترین مهره‌های استقلال توسط یکی از لیدرهای این باشگاه به گوش نظری جویباری رسید. خبر آنقدر شوکه‌کننده بود که سرپرست استقلال ترجیح داد خیلی زود آن را با امیر قلعه‌نویی در میان بگذارد.

علی نظری جویباری در جلسه‌ای فوری با سرمربی تیم به این نتیجه رسید که هیچ یک از بازیکنان حاضر در اردو نباید متوجه این خبر شوند. وی در این باره می‌گوید: «چاره‌ای نبود. فوت پدر مجتبی جباری خبری نبود که به راحتی در اردوی استقلال هضم شود، چون بازیکنان استقلال و مجموعه باشگاه واقعاً این بازیکن را دوست دارند. به همین دلیل ترجیح دادم موضوع را خیلی زود با امیر قلعه‌نویی در میان بگذارم.»

نظری جویباری ادامه می‌دهد: «چند ساعت تا شروع فینال باقی مانده بود. به درخواست امیر قلعه‌نویی موبایل‌ها را از بازیکنان گرفتیم تا با هیچکس در ارتباط نباشند. برخلاف همیشه این بار فقط بازیکنان را سوار اتوبوس کردیم و اجازه ندادیم شخص دیگری وارد اردو شود.»

سرپرست استقلال با اشاره به توانایی‌های فنی شماره 8 آبی‌ها تصریح می‌کند: «نمی‌توانستیم مجتبی را از خبر فوت پدرش مطلع کنیم. واقعاً کار ما نبود. از طرفی او یکی از امیدهای قلعه‌نویی برای بازی برابر پگاه بود. اگر مجتبی جباری را از دست می‌دادیم معلوم نبود چه اتفاقی در زمین می‌افتاد.»

گویا حدود ساعت 03/21 خبر فوت پدر جباری به گوش  جویباری رسیده بود. وی همچنین ضمن عذرخواهی از مجموعه پگاه گیلان می‌گوید: «باید اعتراف کنم وقتی یکی، دو خبرنگار با من تماس گرفتند تا از صحت ماجرای فوت پدر جباری خبردار شوند، به آنها گفتم این شایعه کار دیگران است.

شاید حریف با این جنگ روانی می‌خواهد اردوی استقلال را به هم بریزد. چاره دیگری نداشتم. قرار بود تا بعد از پایان فینال، هیچکس این خبر را آشکار نکند.»

همین اتفاق رخ داد. طبق خواسته مسئولان کادرفنی استقلال، شماره 8 از آنچه که در خانه‌اش می‌گذشت، هرگز باخبر نشد. حتی لحظه‌ای که استقلال جام را بالای سر می‌برد هنوز مجتبی از فوت پدرش باخبر نبود.

بهت جباری

دوربین تلویزیونی هرازچندگاهی چهره مجتبی جباری را به تصویر می‌کشید تا واکنش‌های لحظه‌ای هافبک استقلال را از دست ندهد. چه دو ساعت قبل از شروع فینال تقریباً اکثر خبرنگاران از موضوع فوت پدر جباری باخبر بودند، اما با این حال هیچکس حتی تا لحظه‌ای که مجتبی به خانه‌اش نرسید، حرفی به او نزد.  جشن تمام شد.

از رختکن استقلال صدای گریه به گوش می‌رسید. بعضی از بازیکنان قبل از مجتبی خبردار شده بودند اما سعی می‌کردند با همبازی‌شان اصلاً روبه‌رو نشوند. علیرضا منصوریان که در بازی فینال با قهرمانی از دنیای بازیگری کناره گرفته بود، داوطلبانه مجتبی جباری را تا رسیدن به منزل همراهی کرد.

او نمی‌دانست در واکنش به سئوال‌های پشت‌سر هم مجتبی که مدام از منصوریان می‌پرسید: «اتفاقی افتاده؟ اتفاقی افتاده که تو داری من را همراهی می‌کنی؟» چه کاری باید انجام دهد.

منصوریان از روزهای سخت استقلال در فصل گذشته برای جباری حرف می‌زد.  مجتبی مدال قهرمانی که قولش را به پدر داده بود آنقدر سفت و سخت در دستش می‌فشرد که منصوریان چاره‌ای جز مقدمه‌چینی ماجرا ندید.

به او گفت که پدرش تصادف کرده و در بیمارستان به سر می‌برد. ترس از همان لحظه در صورت مجتبی خودنمایی کرد، اما همه چیز حتی خوشحالی بی‌حدوحصرش از قهرمانی استقلال با رسیدن به خانه و دیدن پارچه‌ای سیاه ناگهان فروریخت.

مجتبی جباری از ماشین پیاده شد. باور نمی‌کرد. با هیچکس حتی کلمه‌ای حرف نزد، اما در کنار خانواده‌اش که قرار گرفت به اندازه تمام روزهایی که رفته بود در سوگ پدر گریست.

خود را ملامت می‌کرد؛ «چرا نبودم؟ چرا من همیشه در خانه پیش تو نبودم؟ ببین من به قولم وفا کردم اما تو نیستی. تو رفتی چه فایده؟»

جباری باید بازی می‌کرد

مسئولان باشگاه استقلال نمی‌خواستند آخرین فرصت نجات از بحران را در خانه به پگاه گیلان واگذار کنند.

آنها در واکنش به انتقادها پیرامون عملکردشان درباره موضوع خبردار نشدن جباری از فوت پدرش می‌گویند: «جباری باید بازی می‌کرد. ما نمی‌توانستیم او را از دست بدهیم. شادی میلیون‌ها هوادار پایان تلخی داشت اما همه ما مدیون خانواده جباری هستیم.»

مسئولان کادرفنی ادعا می‌کنند، با هماهنگی خانواده جباری، مجتبی را در جریان ضایعه درگذشت پدرش قرار نداده‌اند.ظهر روز گذشته مراسم خاکسپاری پدر مجتبی جباری با حضور بازیکنان، کادرفنی و کادر مدیریتی باشگاه استقلال برگزار شد.

گروه ورزشی روزنامه همشهری، این ضایعه را به مجتبی جباری و خانواده وی تسلیت می‌گوید.

نمایش خیره‌کننده جباری

هافبک دست‌نیافتنی استقلال که همزمان با حضور امیر قلعه‌نویی در این تیم به روزهای اوج خود بازگشته در دیدار برگشت فینال جام حذفی مقابل پگاه، نمایشی خیره‌کننده از خود نشان داد.

او که خیلی کم احساساتش را آشکار می‌کند، بعد از زدن گل دوم استقلال فریاد شادی سر داد و به طرف هواداران رفت.

شاید همان لحظه از ذهن او آخرین خواسته پدرش می‌گذشت که چیزی جز انگیزه برایش باقی نمی‌گذاشت.

همه چیز همان طوری پیش می‌رفت که پدرش خواسته بود. قهرمانی استقلال با نمایش خیره‌کننده مجتبی جباری.

کد خبر 55300

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز