دستگیری ۲ نفر در قتل یک مرد جوان سرنخ‌ها را به زن مقتول رساند.

قتل در خانه مجردی

به گزارش همشهری آنلاین به نقل از خراسان، سپیده‌دم ۱۹ تیر جاری جسد مرد ۴۴ ساله‌ای به نام «م-س» درون دو کیسه گونی بزرگ در حاشیه جاده روستای سالارآباد در خراسان رضوی کشف شد.

با حضور قاضی ویژه قتل عمد در محل مذکور مشخص شد که خودروی خون‌آلود پژو ۴۰۵ متعلق به مقتول نیز روز قبل از کشف جسد در یکی از کوچه‌های فرعی شهرک شهید رجایی مشهد پیدا شده است. با مشخص شدن علت مرگ این مرد که با ضربات میله آهنی به ناحیه سر و پیچاندن سیم فلزی به دور گردن به قتل رسیده بود، تحقیقات گسترده‌ای از سوی کارآگاهان ورزیده اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی آغاز شد.

طولی نکشید که کارآگاهان با استفاده از توان علمی و تخصصی به سرنخ‌هایی رسیدند که نشان می‌داد همسر مقتول از ماجرای جنایت اطلاع دارد چراکه او وقتی خودروی خون‌آلود شوهرش را روز قبل از کشف جسد در کلانتری مشاهده کرد، بسیار خونسرد بود و عکس‌العملی ناشی از نگرانی از خود بروز نداد.

همین موضوع از دید کارآگاهان زبده آگاهی دور نماند. به همین دلیل کارآگاهان با دستور قاضی همسر ۴۰ ساله مقتول را با شگردهای فنی مورد بازجویی و ردیابی غیرمحسوس قرار دادند و به سرنخ‌هایی رسیدند.

اقدامات پلیسی کارآگاهان نشان می داد جوان ۲۷ ساله‌ای در ماجرای این جنایت وحشتناک نقش دارد. این در حالی بود که بررسی دوربین‌های معابر شهری هنگام رها کردن خودروی مقتول در یکی از کوچه‌های شهرک شهید رجایی نیز این فرضیه پلیسی را به اثبات می‌رساند.

از سوی دیگر نیز تحقیقات غیرمحسوس از آشنایی یک جوان با مشخصات قاتل مدنظر پلیس با همسر مقتول حکایت داشت که از حدود ۲ سال قبل با ترفندی خاص خود را به همسر مقتول نزدیک کرده بود تا بتواند نقشه شوم خود را اجرا کند.

بنابراین، با صدور دستوری از سوی مقام قضایی، گروه زبده‌ای از کارآگاهان وارد عمل شدند و این جوان را که دیگر هویتش برای پلیس لو رفته بود در یک عملیات هماهنگ و ضربتی به دام انداختند.

متهم این پرونده جنایی که همه نقشه‌هایش را نقش بر آب می‌دید و اطمینان داشت که دیگر راه گریزی ندارد، قتل مرد پژوسوار را به گردن گرفت و گفت: می‌دانستم او بعدازظهرها مسافرکشی می‌کند چراکه از ۲ سال قبل به موقعیت اجتماعی او پی برده بودم. روز حادثه نیز در پوشش مسافر به مکان‌های تردد او رفتم و خودرواش را به طور دربستی اجاره کردم اما گفتم یک کیسه بار گندم دارم که باید در صندوق عقب بگذاریم. با این بهانه او را به خانه مجردی‌ام در شهرک شهید رجایی کشاندم و ابتدا با میله آهنی ضرباتی به سرش زدم سپس با سیم فلزی خفه‌اش کردم.

متهم ۲۷ ساله ادامه داد: چند ساعت جسد را در خانه گذاشتم چراکه همسایه روبه رویی به خاطر بی‌خوابی که به سرش زده بود هر چند دقیقه یک بار به داخل کوچه می‌آمد و من نمی‌توانستم جسد را بیرون ببرم. 

در حالی که بخش زیادی از اعترافات این متهم جوان با چگونگی وقوع جنایت مطابقت داشت اما کارآگاهان و قاضی پرونده یقین داشتند که او به تنهایی این قتل را انجام نداده است و همدست دیگری دارد.

به همین دلیل کارآگاهان بار دیگر شیوه‌های تخصصی را به کار گرفتند و دریافتند که در روز حادثه برادر ۲۳ ساله متهم به قتل نیز در آن خانه مجردی حضور داشته است.

این‌گونه بود که با هماهنگی قضایی، یاسین (برادر متهم) نیز دستگیر شد و مورد بازجویی قرار گرفت. او که در ابتدا حتی حضورش در مشهد را انکار می‌کرد، وقتی در برابر شواهد و دلایل مستند قرار گرفت، به ناچار نقش خود را در ارتکاب این جنایت وحشتناک پذیرفت و پرده از راز هولناک دیگری نیز برداشت.

او گفت: من و برادرم با کمک یکدیگر ضربات میله فلزی را زدیم و سپس دو نفری دو سر سیم را کشیدیم تا خفه شد. سپس جسد را به جاده خارج از شهرک شهید باهنر بردیم و در حاشیه جاده روستایی رها کردیم اما همسر مقتول، شوهرش را به خانه مجردی برادرم کشاند و بعد از آن‌که ما دست و پای شوهرش را بستیم از آنجا رفت.

وقتی همسر مقتول که به طور ویژه تحت نظر کارآگاهان بود به نقش خودش در این جنایت فجیع اعتراف کرد، کارآگاهان با دستور قاضی احمدی‌نژاد سراغ «سجاد-ی» (متهم اصلی) رفتند و دوباره او را در تنگنای سوالات فنی قرار دادند.

او که دیگر چاره‌ای جز بیان حقیقت نداشت، گفت: از دو۲ سال قبل وقتی فهمیدم «م-س» ثروت خوبی دارد، دچار وسوسه‌های شیطانی شدم و نقشه‌های زیادی را برای تصاحب اموالش طرح کردم اما نقشه من زمانی وارد مرحله اجرا شد که متوجه شدم همسر مقتول نیز با خودروی مدل بالا در تاکسی تلفنی کار می‌کند.

به همین دلیل نقشه‌ای اساسی طرح کردم تا این‌که بالاخره موفق شدم به عنوان مسافر سوار خودروی همسر مقتول شوم و این‌گونه باب آشنایی با او را باز کردم تا از این طریق به ثروت برسم و با توسل به راه‌های گوناگون بالاخره بخشی از اموالش را تصاحب کنم. 

این آشنایی را به هر طریق ممکن حفظ کردم و ادامه دادم تا این‌که در نهایت تصمیم به قتل مرد پژوسوار گرفتم. با خودم فکر می‌کردم بعد از مرگ «م-س» می توانم وارد زندگی زن ۴۰ ساله شوم و بدین ترتیب مال و اموالش را به دست آورم چراکه تا زمانی که آن مرد زنده بود، کاری از دست من ساخته نبود. 

خلاصه با ترفندی خاص از همسر «م-س» خواستم او را به بهانه رفتن نزد یک رمال کارکشته به منزل مجردی‌ام بکشاند. او هم خواسته‌ام را پذیرفت و به بهانه گرفتن «دعا» برای فرزندش سوار بر پژوی شوهرش شد و به خانه من آمد. من هم که از قبل همه نقشه را برنامه‌ریزی کرده بودم، با این شگرد که شما برای سرقت به اینجا آمده‌اید و باید با پلیس تماس بگیرم، «م-س» را به داخل خانه کشاندم. 

او هرچه می گفت به دنبال رمال می‌گردد، من توجهی نمی‌کردم. سپس به بهانه این‌که فرار نکند از برادرم کمک خواستم و با طناب دست و پاهایش را بستیم. بعد به او گفتم هرچه پول و طلا و کارت بانکی داری به من بده. او التماس می‌کرد که رهایش کنیم و او هرچه پول و طلا بخواهیم به ما می‌دهد ولی التماس‌هایش فایده ای نداشت. 

به او گفتم همسرت را به خانه بفرست تا پول و طلا بیاورد و با این بهانه همسر او را با خودروی خودش به خانه رساندم و خودم به شهرک شهید رجایی بازگشتم. دقایقی بعد هم او را به قتل رساندیم و جسدش را سپیده‌دم در کنار جاده روستایی انداختیم. گوشی تلفن او را در پارک و خودرویش را در یکی از کوچه‌های شهرک شهید رجایی رها کردم تا سارقان آن را ببرند و پلیس دزدان را قاتل مرد پژوسوار بداند که این‌گونه نشد.

تحقیقات بیشتر در این باره با دستور قاضی همچنان ادامه دارد.

کد خبر 531752

برچسب‌ها

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha