قاتل یعنی محمدعلی بصیری هم پشت دیوار منزل دکتر سحابی کمین کرده و منتظر شهید مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری یعنی حمید نیکنام هم سر کوچه کشیک می‌داد.

شهید مرتضی مطهری

به گزارش همشهری آنلاین، ترور آیت‌الله شهید مرتضی مطهری  یک سال پس از پیروزی انقلاب اسلامی روی داد. در باره چگونگی این ترور چند روایت هست. مهمترین روایت را شاید بتوان از مهندس مصطفی کتیرایی دانست که تنها شاهد این ترور بوده است. در ادامه روایت های متفاوت از این حادثه را بخوانید. از روایت روزنامه شرق تا روایت روزنامه اطلاعات که فردای حادثه منتشر شده تا روایت حمیدرضا نقاشیان و مصطفی کتیرایی. گزارش این روایت ها همراه با عکس های گرفته شده از محل حادثه و نیز صفحه اول روزنامه های آن روزها، پیش روی شماست.

شرق در شماره دیروز خود ( ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۹) نوشت: دقیقا پس از جلسه جمعیت «متاع» در شامگاه ۱۱اردیبهشت ۵۸ رخ داد. جمعیت متاع مخفف «مکتب تربیتی اجتماعی عملی» است؛ جمعیتی که فعالیت غیرعلنی داشت و برای مسائل اجتماعی تشکیل شده بود و شکل سیاسی نداشت؛ بااین‌حال رنگ‌ورویی مذهبی داشت.

از اعضای این گروه می‌توان به مهدی بازرگان، یدالله سحابی، عزت‌الله سحابی، ابراهیم یزدی، مرتضی مطهری، غلامرضا سعیدی، احمد آرام، مهدی حائری‌یزدی، علی ترخانی، مصطفی کتیرایی و عباس تاج اشاره کرد. ازجمله کارهای بی‌سروصدای این جمعیت بنیادگذاری مؤسسه‌هایی مانند شرکت سهامی انتشار، شرکت قلم، انجمن اسلامی مهندسان، انجمن اسلامی پزشکان و انجمن اسلامی معلمین بود. این جمعیت از سال۱۳۳۱ تا ۱۳۵۶ و اوایل ۱۳۵۷ که فعالیت‌های سیاسی اوج گرفته بود، به صورت مرتب به تشکیل جلسه می‌پرداخت؛ تا اینکه به دلیل نبود فرصت کافی رفته‌رفته این جلسه‌ها متوقف شدند.

پس از انقلاب نخستین جلسه این جمعیت در ۱۱ اردیبهشت ۱۳۵۸ در خانه دکتر عزت‌الله سحابی برگزار شد که در یک مجموعه آپارتمانی در نزدیکی پارک امین‌الدوله بود. جلسه به صورت عادی برگزار شد و پس از صرف شام حدود ساعت ۱۰:۴۰ شب جلسه به پایان رسید و دقیقا پس از همین جلسه بود که تعدادی از اعضای گروه فرقان آیت‌الله مطهری را به شهادت رساندند.

  • جزئیات ترور

شرح ماوقع به این شکل است که در آن شب تیمی سه‌نفره شامل بصیری، نیکنام و وفا قاضی‌زاده مقابل منزل شهید مطهری در خیابان دولت توقف کردند. قرار بود نقشه اولیه ترور همان‌جا اجرا شود؛ اما وضعیت شلوغ منطقه مانع کار شده بود. آنها خودروی شهید مطهری را تعقیب کردند و احتمالا راننده خیابان شریعتی را به سمت پل سیدخندان کنونی آمده بود و بعد از عبور از خیابان سهروردی به میدان هفت‌تیر رسید و با گذر از خیابان مفتح به سمت میدان کنونی سپاه رفته بود. بعد از آن هم وارد خیابان فخرآباد شده بود تا به منزل مرحوم دکتر یدالله سحابی برسد. جلسه آن شب برخلاف آنچه تصور می‌شود، جلسه شورای انقلاب نبود؛ بلکه جلسه مؤسسه متاع بود. خودروی اعضای فرقان در ضلع مقابل خیابان پارک شده بود. قاتل یعنی محمدعلی بصیری هم پشت دیوار منزل دکتر سحابی کمین کرده و منتظر شهید مطهری بود. ظاهرا نفر دیگری یعنی حمید نیکنام هم سر کوچه کشیک می‌داد.

کارشناسان وقت باور داشتند که چنین شرایطی معلول شناسایی مناسب منطقه بوده است؛ ضمنا عاملان ترور، چراغی را که ساکنان محل در پارک امین‌الدوله برای روشنایی و امنیت محله گذاشته بودند، خاموش کرده بودند و با استفاده از تاریکی شب موفق به چنین کاری شدند. ساعت حدود ۱۰:۴۰ شب جلسه و نیز شام میهمانان تمام‌ شد و شهید مطهری عزم منزل کرد. ظاهرا قرار بر این شد که با خودروی آقای ترخانی به شمیران -منزل شخصی خود- برود. خودروی ترخانی سر کوچه پارک شده بود. دکتر یدالله سحابی و مهندس عزت‌الله سحابی شهید مطهری را بدرقه کردند تا اینکه شهید مطهری به سر کوچه ‌رسید. ظاهرا در این هنگام بصیری به شهید مطهری نزدیک ‌شد و او را به نام صدا کرد و پس از برگشتن آیت‌الله مطهری گلوله‌ای به زیر گوش او شلیک کرد که از ابروی چپش خارج ‌شد.

بصیری پس از این اقدام، ظاهرا از طریق یک کوچه فرار کرد و خود را به اتومبیل پیکان استیشن‌شان ‌رساند و با دو نفر دیگر به سمت شرق تهران متواری شدند. در اینجا گویا دکتر یدالله سحابی که ظاهرا در چندقدمی مشغول قدم‌زدن بود، بلافاصله خود را به شهید مطهری رساند و او را با اتومبیل آقای ترخانی به بیمارستان طرفه‌ بردند. حال شهید مطهری در لحظات اولیه وخیم گزارش شد. این‌گونه بود که بعد از القای یک شوک الکتریکی به این نتیجه می‌رسند که آیت‌الله مطهری دار فانی را وداع گفته ‌است.

  • فردای ترور

خبر همان شب پخش نشد؛ ولی صبح، رادیو این خبر را به اطلاع عموم ‌رساند. ساعت یک نیمه‌شب، فردی با روزنامه‌های اطلاعات و آیندگان تماس گرفت و ادعا کرد که گروه فرقان، رئیس شورای انقلاب یعنی آیت‌الله مرتضی مطهری را کشته است و در ادامه تعدادی دیگر از شخصیت‌های اجتماعی و سیاسی را هم خواهد کشت.

همچنین اطلاعیه‌ای از گروه فرقان در محل ترور کشف شد. بعد از ترور و مسجل‌شدن شهادت تصمیم گرفته شد که موضوع به منزل ایشان منتقل نشود. به‌همین‌خاطر، دکتر سحابی با همسر شهید مطهری تماس گرفت و گفت که آقای مطهری امشب به منزل نمی‌آیند. همسر استاد مطهری با نگرانی سؤال می‌کند که «ایشان اگر می‌خواستند، خودشان تماس می‌گرفتند. چرا شما تماس گرفته‌اید؟ مگر ترور شده‌اند؟» و سحابی از اصابت تیر به کتف ایشان سخن گفت.

  •  روایت حمیدرضا نقاشیان از چگونگی ترور

حمیدرضا نقاشیان، از انقلابی‌های قدیمی، در گفت‌وگو با نشریه «یادآور» در سال ۸۸ ترور آیت‌الله مطهری را این‌گونه بیان می‌کند: «ترور مرحوم آقای مطهری از جنبه‌های دیگری هم قابل بررسی است. عمده افرادی که به دست گروه فرقان ترور شدند، برنامه روزمره منظم و آشکاری داشتند و پیداکردن آنها کار سختی نبود؛ اما درباره شهید مطهری، با توجه به اینکه جلسات شورای انقلاب مخفیانه برگزار می‌شدند و کسی از ساعت و محل برگزاری آنها خبر نداشت، اطلاع فرقان از جلسه آن شب بسیار سؤال‌برانگیز است. جلسات شورای انقلاب در منزل آقای دکتر سحابی تشکیل نمی‌شد.

اعضای نهضت آزادی یعنی مهندس مهدی بازرگان، ابراهیم یزدی، یدالله سحابی، احمد صدر حاج‌سیدجوادی و عزت‌الله سحابی با آقای مطهری رابطه بسیار صمیمانه‌ای داشتند و از سال‌ها قبل با هم در فعالیت‌های مشترکی ازجمله برگزاری جلسات انجمن اسلامی حسینیه ارشاد هم به اتفاق مرحوم محمد همایون و ناصر میناچی مشارکت داشتند و آقای مطهری برای اداره امور آنجا غالبا با آنها مشورت می‌کرد. به‌همین‌دلیل بعد از انقلاب هم رابطه داشتند و چنانچه می‌خواستند مشورتی بکنند یا گلایه‌ای را مطرح کنند،

از طریق برگزاری جلسه با آقای مطهری این کار را می‌کردند و شاید بخش اعظم اعضای دولت موقت با مشورت ایشان انتخاب شدند. اساسا انتخاب مهندس بازرگان به نخست‌وزیری هم به پیشنهاد ایشان بود. البته دیگران هم بودند؛ ولی آقای مطهری نقش اساسی داشتند؛ به‌همین‌دلیل طبیعی بود که آقای مطهری و این آقایان جلساتی داشته باشند؛ ولی جلسات شورای انقلاب هیچ وقت در منزل دکتر سحابی تشکیل نشد. جلسه‌ای که آن شب در منزل آقای سحابی در پشت مجلس تشکیل شد، نوعی جلسه هماهنگی و مشورت بود.

  •  روایت عطریانفر از بازجویی عوامل ترور

محمد عطریانفر درباره روند بازجویی از اعضای فرقان سال‌ها قبل به «شهروند امروز» گفته بود: «در طول بازجویی‌ها، تعدادی از بچه‌های فرقان درباره عملکرد غلط خودشان به پایان خط رسیده بودند و با بچه‌های بازجو همکاری می‌کردند؛ به‌ویژه بعد از ماجرای بازداشت و تسلیم‌شدن آقای گودرزی. یکی از بچه‌هایی که با گروه بازجویی همکاری می‌کرد و حتی اجازه پیدا کرده بود که شب‌ها به خانه برود، فردی به نام نیکنام بود که برادرش هم بازداشت شده بود.

برادر او در آستانه آزادی بود و حتی یکی از مسئولان وقت هم به‌ دلیل اینکه سرنخ یا اتهامی جدی متوجه او نیست، تماس گرفته و با توجه به مذهبی‌بودن خانواده آنها، خواستار آزادی او شده بود؛ اما برادر این فرد که با بازجوها همکاری می‌کرد، تأکید داشت که برادرش آزاد نشود و می‌گفت او سرنخ‌های خوبی دارد، آزادش نکنید.

فشارهای برادر، باعث شد که او را آزاد نکنند. با توجه به اینکه قاتل آقای مطهری معلوم نشده بود و شخصیت این فرد هم با ابهاماتی همراه بود، بچه‌ها حدس زدند که چه‌ بسا او قاتل شهید مطهری باشد؛ اما ابهام تا زمان دستگیری اکبر گودرزی همچنان بر پرونده فرقان سایه افکنده بود تا اینکه با بازداشت گودرزی، او اعتراف کرد... . من شنیدم که آن فرد ضجه می‌زده و می‌خواسته است که زودتر به قصاص عملش برسد و معتقد بوده که این تنها راه پاک‌شدن اوست.

حتی من شنیده‌ام که همسر آقای مطهری تحت تأثیر این فضاها شبی که می‌خواستند قاتل آقای مطهری را اعدام کنند، متأثر بودند و گفته‌اند که من به سهم خودم از حقم می‌گذرم و رضایت می‌دهم؛ اما مطهری فقط متعلق به من نبوده است».

  • تصاویر صفحه اول روزنامه های اطلاعات، کیهان و آیندگان 

  • گزارش روزنامه اطلاعات از ترور آیت الله مرتضی مطهری

روزنامه اطلاعات، ۱۲ اردیبهشت ۱۳۵۸ در صفحه ۲ نوشت: «استاد مرتضی مطهری، روحانی عالیقدر و محقق سرشناس که به گفته یک مقام مطلع، در رأس شورای انقلاب اسلامی ایران نیز بوده است، شب گذشته، هدف گلوله قرار گرفت و کشته شد و تا ظهر امروز دو نفر به اتهام ارتباط با این واقعه دستگیر شده‌اند. [...] خبرنگار ما دقایقی، بعد از حادثه که خود را به محل رسانده بود می‌نویسد: ساعت حدود ۲۲ و ۴۰ دقیقه شب گذشته، هنگامی که استاد مرتضی مطهری، از منزل دکتر سحابی در خیابان فخرآباد، خارج می‌شد، از فاصله بین دو تا سه متری، از ناحیه سر، هدف گلوله قرار گرفت و نقش بر زمین شد. لحظاتی بعد از شلیک گلوله، یک اتومبیل پیکان استیشن سفیدرنگ که به نظر می‌رسد مهاجمان از آن استفاده می‌کرده‌اند، به سرعت محل حادثه را در ادامه خیابان فخرآباد به سمت شرق تهران ترک کرد.

خبرنگار ما می‌نویسد: وقتی استاد مطهری از خانه دکتر سحابی خارج می‌شد، مهندس کتیرائی، وزیر مسکن و شهرسازی همراه وی بود و ظاهراً، او دیده است که چگونه به طرف استاد مطهری شلیک شده است. [...]»

  • اظهارات کتیرائی

مهندس کتیرائی که در منزل دکتر سحابی بود و از نزدیک چگونگی ترور را دیده است، می‌گوید: من به اتفاق چند نفر از خانه دکتر سحابی، بیرون آمدیم. آقای مطهری حدود ده، پانزده قدم، از ما جلوتر بود. او منتظر رسیدن اتومبیل یکی از همراهان ما بود تا او را به خانه برساند. در همین هنگام، جوانی در تاریکی به آقای مطهری نزدیک شد، و بی‌درنگ به سویش شلیک کرد. گلوله به سر ایشان خورد. جوان، پس از شلیک تیر، چابک و فرز، در تاریکی، از کوچه جنب خانه دکتر سحابی، فرار کرد. معلوم نشد که بعداً با اتومبیل از محل دور شده یا بی اتومبیل. مهندس کتیرائی همچنین گفت: استاد مطهری هرگز احساس خطر نمی‌کرد و بدون محافظ بود. او با آن که از ابتدا، در متن مبارزه بود، ولی چون از این جهت سعی می‌کرد، ناشناخته بماند، معلوم نیست جوان ترورکننده او از کجا اطلاع یافته که وی در متن مبارزه بوده است. [...]

  • در ادامه فیلم سخنان مهندس مصطفی کتیرایی تنها شاهد ترور شهید مطهری را ببینید:

کد خبر 506787

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار سیاست داخلی

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha