یکشنبه ۸ اردیبهشت ۱۳۸۷ - ۱۱:۵۲
۰ نفر

غزاله زند - احسان هاشمی: هیچ اتفاق خاصی نیفتاده است. نیکبخت با گذشته‌اش هیچ فرقی نکرده - حداقل این‌طور که خودش می‌گوید- و این چندان برای ما خوشایند نیست.

 البته نه به این دلیل که تغییرکردن شماره 10 پرسپولیس را خوب یا بد بدانیم؛ تنها دلیل برای ناراحتی این بود که فرضیه اصلی با شکست مواجه شده بود.

ماجرا هم این بود که با استناد به یک‌سری اتفاق، می‌شد فرض کرد که واحدی تصمیم گرفته نقش‌اش را در تیم پرسپولیس تغییر دهد. این کار را هم با تغییر در رفتارش آغاز کرده. اما او در جمله‌جمله مصاحبه‌اش تاکید می‌کند که تغییر نکرده و در 2 قسمت هم آن را ثابت می‌کند.

 نیکبخت طی 3 هفته اخیر، رفتاری را از خود نشان داد که متفاوت از گذشته بود؛ او در بازی مقابل استقلال اهواز 90دقیقه یک‌نفس دوید و  بعد از بازی به خاطر شکست سنگین تیمش گریه کرد؛ در بازی مقابل ملوان به‌رغم میل باطنی در پست هافبک به میدان رفت؛ برای بازی‌نکردن در این پست از مربی گله نکرد و بعد از تعویضش در دقیقه 81 نه تنها ناراحت نبود که سمت سرمربی رفت و او را در آغوش گرفت.

 از اینها که بگذریم، مدت زیادی است که او هیچ چیزی نگفته که سبب ایجاد حاشیه بشود. چنین رفتاری هم از نیکبختی که می‌شناختیم دور بود. نکته اصلی درمورد مصاحبه پیش‌روی شما این است که در آن سعی شده زندگی ورزشی نیکبخت مورد بررسی قرار گیرد.

  • از اشک‌هایت بعد از بازی با استقلال اهواز شروع کنیم. چرا گریه کردی؟

به نظر من باختن پرسپولیس بزرگ‌ترین اتفاقی است که ممکن است بیفتد؛ آن هم‌ با 4گل. وقتی این اتفاق مقابل آن همه هوادار می‌افتد، برای من – که به تیم‌ام تعصب دارم – سخت است و خیلی طبیعی است که گریه کنم. 

  • اما پرسپولیس قبلا هم 4تا خورده بود ولی ما گریه‌ای از تو ندیده بودیم. آخرین بازی‌ای که نیکبخت گریه کرد، بازی استقلال و پرسپولیس سال 79 بود.

آدم خیلی‌جاها گریه نمی‌کند بلکه گریه‌اش می‌گیرد و دست خودش نیست؛ مثل همان بازی‌ای که دعوا شد. در اهواز هم در شرایطی باختیم که وضعیت تیم چندان جالب نبود و باخت تاثیر بدی روی تیم ما می‌گذاشت. در ضمن گریه دلیل خاصی ندارد و یک چیز کوششی نیست. 

  • اصلا قبول داری نیکبخت حتی نسبت به 3 هفته گذشته هم تغییر کرده؟

نه، من هیچ تغییری در خودم احساس نمی‌کنم و مثل گذشته ادامه می‌دهم.  

  • ولی رفتارت تغییر کرده؛ مثل همین راحت صحبت‌کردنت؟

من برای مثالی که می‌زنید، حرف دارم. هیچ‌وقت با خبرنگارها مشکل نداشتم اما هرکس عقایدی دارد و من دلم نمی‌خواهد هر روز مصاحبه کنم یا با هر کسی که تماس می‌گیرد، حرف بزنم. با بعضی آدم‌ها نمی‌توانم حرف بزنم چون به اسم مصاحبه زنگ می‌زنند و بعد از 10 دقیقه صحبت‌کردن می‌خواهند قرار بگذارند یا سؤالاتی می‌پرسند که ربطی به فوتبال ندارد و کاملا شخصی است. با این حساب، ترجیح می‌دهم هر شماره‌ای را جواب ندهم که این اتفاق چیز چندان عجیبی نیست. در ضمن شما وقتی 100تا رفیق دارید با همه که راحت نیستید و نهایتا با 5 نفر آنها رفت و آمد دارید.  

  • پس قبول ندارید که مصاحبه را راحت قبول کردید؟

ناراحتید؟ با این سؤال‌ها فکر کنم می‌خواهید از آن مصاحبه‌هایی بکنید که آخرش دعوا می‌شود! 

  • مثل اینکه زیاد هم تغییر نکرده‌اید! اما بعضی اتفاق‌ها پشت سر هم رخ داده که نشان می‌دهد یک چیزی عوض شده. مثلا در بازی با استقلال اهواز برخلاف دیدارهای گذشته – که از دقیقه 70 به بعد نبودی – 90 دقیقه یک‌نفس دویدی؟

بازی‌هایی که از دقیقه 70 به بعد تعطیل بودم، به خاطر این بود که نتیجه لازم را گرفته بودیم و کار تیم راحت بود ولی وقتی آدم در شرایط خاصی قرار می‌گیرد، مجبور است بیشتر تلاش کند و برای این بیشتر دویدن قصدی در کار نبود و برنامه‌ریزی نکرده بودم. مثل موقعی که در خیابان معمولی راه می‌روی ولی وقتی کسی دنبالت می‌کند، مجبوری بدوی و دیگر نمی‌توانی همان‌طور راحت قدم بزنی؛ درضمن در آن بازی همه بچه‌ها بیشتر از توانشان دویدند.  

  • دیگر دست به جنجال‌سازی هم نمی‌زنی؟

این دیدگاه شماست که من اصلا آن را قبول ندارم. چون نیم‌فصل اول هم چیزی نداشتم؛ فقط در یک برنامه تلویزیونی پرسیدند که خوب بودن پرسپولیس کار چه کسی بود ،من هم اصلا قصد نداشتم بگویم قطبی خوب است یا بد ولی چون تیم در چند هفته اول بیشتر زیرنظر استیلی بود و تیم را بدنسازی کرده بود، باید از او اسم می‌بردم.

 سرمربی هم توقع نداشت که بگویم کار او بوده چون قبل از بازی اول به تهران آمد و حرف اشتباهی نزدم ولی متاسفانه عده‌ای – که همیشه دنبال حاشیه هستند- بی‌دلیل سروصدا به پا کردند؛ درحالی که هیچ‌کس از این حرف من ناراحت نشد و حتی آقای کاشانی هم که در برنامه حضور داشتند، چیزی نگفتند چون دروغ نگفتم. 

  • تو در این مدت متهم به باندبازی هم شدی. 

در پرسپولیس هیچ باندی وجود ندارد؛ مطمئن باشید یک بازیکن وقتی مقابل این همه تماشاگر بازی می‌کند، به خاطر آبروی خودش هم که شده کار را شل نمی‌گیرد. این قانون در همه جای دنیا وجود دارد؛ کاری هم به تعصب ندارد چون هرکس قبل از هر چیز خودش را می‌بیند. حالا این شرایط را در پرسپولیس بیاورید که بازیکنان به پیراهن تیم تعصب دارند و آدم‌های احساسی‌ای هستند؛ پس هیچ‌وقت کم‌فروشی نمی‌کنند. چند جلسه هم در رختکن ما برگزار شد که شرح جلسه را هم نوشتند. ما به خاطر این حرف‌ها یک‌بار قرآن وسط گذاشتیم و معلوم شد این حرف‌ها درست نیست.  

  • ماجرای آن قرآن وسط‌گذاشتن چی بود؟

به نظر من این کار اصلا درست نبود چون وقتی یک مجموعه با هم کار می‌کند باید به همدیگر اعتماد داشته باشند. در همان جلسه حرف و حدیث‌های پیرامون من هم زیاد بود و می‌گفتند با استیلی ارتباط دارم.

 البته منکر این مسئله نمی‌شوم که حمیدخان را به‌عنوان یک بازیکن افتخارآفرین برای ایران (حالا هم که مربی خودم است) همیشه دوست داشته‌ام ولی باندی با او نداشتم و وقتی هم سر جلسه استیلی قرآن آورد و گفت هرکس با من باندی دارد اعلام کند، مشخص شد حتی ایشان شماره من را هم ندارد و جالب اینکه من هم شماره مربی‌ام را نداشتم و در همان جلسه دهان خیلی‌ها – که دوست داشتند برای پرسپولیس حاشیه درست کنند – بسته شد.  

  • منظورت قطبی است دیگر؟

نه، اصلا. منظور من برخی روزنامه‌ها هستند. قطبی برای موفقیت تیم تلاش می‌کند؛ همان کاری که بقیه مربی‌ها انجام می‌دهند و به نظر من جایگاه‌ها در پرسپولیس چندان مهم نیست بلکه ما دوست داریم پولی که می‌گیریم، حلال باشد و وظیفه داریم در قبال آن دستمزدها و این محبت مردم کار کنیم که این موضوع با یکدلی به‌وجود می‌آید؛ کاری که مجموعه پرسپولیس سعی دارد به آن برسد و حاشیه‌ها را دور کند.  

  • اما امسال خیلی اختلاف به گوش می‌رسید که یک طرف خیلی از آنها هم تو بودی؟

این را می‌دانم و آخرین چیزی که بعد از بازی با استقلال اهواز گفتند مشکل من با چند بازیکن پرسپولیس بود که این صحبت‌ها اصلا صحت ندارد . برایم نوشته بعضی‌ها مهم نیست، چون مردم می‌دانند خیلی‌ها خطی رفتار می‌کنند و چه نیتی دارند؛ پس جواب این‌جور آدم‌ها را ندهم بهتر است. برایم اهمیت چندانی هم ندارد چون در این چند سال یاد گرفته‌ام برای آدمی مثل نیکبخت‌واحدی خیلی چیزها به وجود می‌آید ولی برای خودشان می‌گویم که وقتی چیزی می‌نویسند و به کسی تهمت می‌زنند، به فکر جواب‌دادن به خدا هم باشند چون مردم این دروغ‌ها را می‌خوانند. کسی که وجدان داشته باشد، هرچیزی  را نمی‌نویسد.

  • تو پنالتی‌زن اول پرسپولیس هستی ولی چرا در بازی با ملوان اجازه ندادی خلیلی پشت توپ بایستد؟

مربی‌ها انتخاب می‌کنند که چه کسی پنالتی را بزند؛ آن هم باتوجه به شناختی که از یک بازیکن دارند و شرایط بازی. در آن بازی هم تصمیم کادر فنی بود که من پشت توپ بایستم و خودم هیچ اصراری نداشتم.  

  • اما اگر خلیلی می‌زد در صدر جدول گلزن‌ها قرار می‌گرفت

لطفا وارد حاشیه نشوید. مربیان به من گفتند بزن و من هم چون گلزنی را دوست داشتم با کمال میل و بدون تعارف ضربه را زدم چون مطمئن بودم پنالتی را گل می‌کنم و جای هیچ نگرانی‌ای هم وجود نداشت.  

  • این سؤال که حاشیه‌ای نبود؛ از اضافه وزن‌ات که نپرسیدیم، هنوز هم می‌گویی اضافه‌وزن نداری؟

یک‌بار دیگر هم توضیح دادم که فقط پیراهن‌های تنگ می‌پوشم و هیچ اضافه‌وزنی در کار نیست. حالا هرکسی به نوعی به این مسئله گیر بدهد اصلا مهم نیست چون من به خودم  اطمینان دارم.   

  • باشه، مهم نیست! اصلاً برویم سراغ گذشته‌ات.عکس‌های قدیمی خودت با بازیکن‌های استقلال یا تیم ملی را هنوز می‌بینی؟

گاهی اوقات می‌بینم و هیچ مشکلی هم وجود ندارد.  

  • نیکبخت بیشتر تغییر کرده یا علی دایی؟

من نمی‌توانم راجع به این چیزها صحبت کنم چون درجایگاهش نیستم. 

  • نیکبختی را که از ابومسلم به استقلال آمد یادت هست؟

خیلی خوب یادم هست. دلیلی ندارد آدم گذشته خودش را فراموش کند؛ ضمن اینکه آن موقع هم نسبت به زمان خودش بد نبودم. 

  • خودت را در آن روزها به جا می‌آوردی؟

به راحتی؛ من همان آدم هستم و هیچ فرقی نسبت به آن سال‌ها نکرده‌ام که بخواهم چیزی را فراموش کنم.

  • اما در این مدت تغییر قیافه، مو، رفتار و حتی فوتبال داشتی؛ اینها چطور اتفاق افتاد؟

همان‌جوری که برای همه آدم‌ها به‌وجود می‌آید. خیلی طبیعی است. فکر نمی‌کنم تغییرات من در این 10 سال خیلی عجیب باشد. اتفاق خاصی رخ نداده که این‌گونه باشم.  

  • از دوستان قدیمی خبر داری؟

به‌هرحال دوری از مشهد و مشغله کاری باعث شده خیلی کمتر خبر داشته باشم ولی من آدمی نیستم که به خاطر شهرت همه‌چیز گذشته را فراموش کنم و مثلا وقتی یک همکلاسی‌ام را در خیابان می‌بینم،  به اوپشت کنم چون این بی‌معرفتی‌ها تو ذاتم نیست و همیشه سعی کرده‌ام به همه احترام بگذارم و غرض‌ورزانه رفتار نکنم. 

  • در فوتبال به همه‌چیز رسیدی؛ از این به بعد هدفت از بازی‌کردن چیست؟

برای این سؤال جواب مشخصی ندارم. من از فوتبال بازی‌کردن همیشه لذت برده‌ام و به خاطر عشقم آمدم فوتبالیست شدم و هنوز هم آن علاقه، کمرنگ نشده و با تمام وجود بازی می‌کنم. 

  • یعنی این عشق رنگ نباخته؟

سال آخری که من در استقلال بودم افت بدی کردم؛ طوری که خیلی‌ها که منتظر نابودشدنم بودند، فکر کردند فوتبالم تمام شده و دیگر نمی‌توانم خوب باشم ولی در پرسپولیس دوباره اوج گرفتم که اگر این عشق و علاقه رنگ باخته بود، نمی‌توانستم انگیزه بگیرم. فوتبال برای من یک هدف پایان‌ناپذیر است و هیچ‌وقت از آن خسته نمی‌شوم. 

  • انتهای فصل نزدیک است و نیکبخت یکی از سوژه‌های فصل نقل و انتقالات؛ امسال چه‌کار می‌کنی؟

سؤال خوبی است ولی باید تا آخر فصل صبر کنم ببینم چه اتفاقی می‌افتد. من هیچ‌وقت دلم نمی‌خواهد خبرساز شوم بلکه دوست دارم آرام و بی‌حاشیه کار خودم را انجام بدهم.   ولی خودت طوری رفتار می‌کنی که خبرساز باشی.

 هر آدمی یک رفتاری دارد و به نظر شما من خبرساز هستم، درحالی که همیشه سعی کرده‌ام بی‌سروصدا رفتار کنم ولی اطرافیان شلوغ می‌کنند و در نهایت هم اسم من را می‌گذارند عشق شهرت؛ درحالی که اصلا این‌طوری نیست و همیشه تمرکزم روی کار خودم بوده و به چیزی جز این فکر نمی‌کنم.

  •   بالاخره  می‌خواهی چه تیمی را برای فصل بعد  انتخاب کنی؟

من گزینه‌های زیادی دارم و همان‌طور که خودتان گفتید، تا پایان فصل، اتفاقات زیادی می‌افتد. تا آن موقع باید صبر کرد. الان نمی‌توانم جواب این سؤال را بدهم. فعلا بازیکن پرسپولیس هستم و تمرکزم روی تیم خودم است. به تیم‌های دیگر، فکر هم نمی‌کنم؛ چه برسد به اینکه در ذهنم گزینه‌ای برای خودم درنظر گرفته باشم.

  • تیم موردعلاقه‌ات چه خصوصیاتی دارد؟

قصد خرید تیم ندارم که خصوصیات‌اش را بگویم. قرار است به‌عنوان بازیکن، جایی فوتبال بازی کنم و بهترین گزینه را انتخاب می‌کنم ولی الان اصلا به این مسائل فکر نکرده‌ام. 

  • بهترین گزینه یعنی چی؟

من به تیم سال آینده فکر نمی‌کنم چون هنوز بازیکن پرسپولیس هستم و تمام تمرکزم روی این تیم و قهرمانی است. من دنبال یک لقمه نان حلال هستم و نمی‌توانم از این تیم پول بگیرم ولی به جاهای دیگر فکر کنم. اگر می‌خواهید این موضوع را ادامه بدهید، مجبور می‌شوم بگویم موبایلم دیگر آنتن نمی‌دهد!  

  • در مورد پرسپولیس چی؟ نپرسیم که می‌خواهی اینجا بمانی یا نه؟

در پرسپولیس راحتم و دوست دارم اینجا بمانم؛ فعلا هم که شرایط خوبی دارم و به چیز دیگری به‌خصوص جدایی فکر نمی‌کنم . هنوز هم فصل تمام نشده که بخواهم تصمیم خاصی بگیرم و حرفی بزنم. در حال حاضر به مهم‌ترین چیزی که فکر می‌کنم، قهرمانی پرسپولیس است تا از شرمندگی هواداران دربیاییم.  

  • و این یعنی؟

یعنی پرسپولیس گزینه اولم خواهد بود چون این تیم را دوست دارم و مشکلی‌ هم ندارم که بخواهم بروم ولی باز هم همه چیز در پایان فصل قطعی می‌شود.   

  •  هنوز می‌گویی قهرمانی شرط تمدید قراردادت است یا دیگر این نظر را نداری؟

من به‌عنوان یک بازیکن، شرطی برای پرسپولیس نگذاشتم و این حرف‌ها اصلا صحت ندارد؛ هر کسی هم از قول من این حرف را زده، دروغ گفته. من برای ماندن  اصلا شرطی- آن هم قهرمانی - نگذاشتم.  

  • پس چرا رفتارت طوری است که رفتن‌ات به آن تیم غیرممکن به نظر نمی‌رسد؟

در آخرین دربی بعضی‌ها آن توهین‌ها را کردند. من این را به پای همه نمی‌گذارم چون به هر حال من از سوی همین هواداران حمایت شدم و همه چیز را فراموش نمی‌کنم اما این را هم بگویم که نسبت به طرفداران پرسپولیس – که با جان و دل تشویقم می‌کنند – تعهد دارم و آنها باعث شدند حس خاصی نسبت به تیم پیدا کنم .

 این 2 سالی هم که در اینجا بازی کردم، واقعا راحت بودم و بهترین بازی‌ها را انجام داده‌ام تا همچنان گزینه اولم برای فوتبال‌بازی کردن پرسپولیس باشد؛ در ضمن ارتباط خوبی هم با آقای کاشانی دارم و باید بگویم ایشان یکی از بهترین مدیران عاملی بوده که دیده‌ام. 

  • می‌دانی اگر قصد بازگشت به استقلال را داشته باشی چه مشکلاتی داری؟

من اصلا نمی‌خواهم به استقلال برگردم که به مشکلات‌اش فکر کنم. تیم من پرسپولیس است و ترجیح می‌دهم فقط راجع‌ به آن صحبت کنم نه گزینه‌هایی که در ذهنم مطرح نیست.   

  • به فکر رفتن به باشگاه‌های خارجی نیستی؟ اصلا چرا هیچ‌وقت لژیونر نشدی؟ 

فکر می‌کنم بدشانسی بزرگ‌ترین دلیل برای عدم موفقیت من در  بازی در کشورهای دیگر بود. من زمانی که رفتم امارات افت کردم و در بزرگ‌ترین اشتباه زندگی‌ام پیشنهاد تیم‌های اروپایی را رد کردم.

  • ماجرای سفرت با طالبی به آلمان چی بود؟

آن موقع هم برای مذاکره با چند تیم آلمانی به این کشور رفتیم ولی سر مسائل مالی توافق نشد؛ البته من دعوت‌نامه‌های بهتری هم داشتم مثل حضور در اسپانیا و می‌توانستم اولین ایرانی لالیگا باشم ولی اشتباه کردم تا همیشه حسرت این فرصت‌های از دست رفته را بخورم.  

  • آن موقع از قول تو نقل شد که دوری از ایران را نمی‌توانی تحمل کنی و به‌همین خاطر این پیشنهاد‌ها را رد کرده‌ا‌ی؟

من فرصت‌های لژیونرشدن را به‌این خاطر از دست دادم که همیشه منتظر پیشنهاد بهتری بودم و در حالی که می‌توانستم یکی از اولین لژیونرهای ایران در اروپا باشم، خیلی راحت و به‌خاطر پیشنهاد‌های مالی کمتر آنها را  رد کردم و با رفتن به امارات در سراشیبی  افتادم تا همیشه حسرت آن روزها را بخورم. 

  • هنوز هم به لژیونر شدن فکر می‌کنی؟

قطعا مثل آن زمان اگر پیشنهاد خوبی به دستم برسد قبول می‌کنم ولی تحت هر شرایطی حاضر نیستم در تیم‌های خارجی بازی کنم.

  • چرا در دربی‌هایی که حضور داشتی با پیراهن پرسپولیس ستاره زمین بودی و در استقلال یکی از معمولی‌های بازی؟

خودم هم علت این مسئله را نمی‌دانم ولی فکر می‌کنم یکی از دلایل اصلی آن تغییر پست باشد چون من در پرسپولیس به‌خصوص بازی‌ای که گلزنی کردم فوروارد بودم و راحت‌تر هم بازی کردم.  

  • چقدر حق برای ناراحتی هواداران استقلال قائلی و اگر این اتفاق برعکس شود چقدر به پرسپولیسی‌ها حق می‌دهی که از دستت ناراحت باشند؟

هر دو طرف به یک اندازه حق دارند چون صاحب‌نظر اصلی مردم هستند و حق هم با آنها خواهد بود.  

  • مردم در خیابان در موردت چه می‌گویند؟

مردم همیشه به من لطف داشته‌اند و واقعا به‌جز محبت چیز دیگری ندیده‌ام، از این هم که توانسته‌ام باعث خوشحالی عده زیادی شوم واقعا احساس آرامش می‌کنم و امیدوارم همیشه این‌طور باقی بمانم. 

  • نظرت در مورد شماره 10 که به تن داری چیست؟

شماره 10 را خیلی دوست دارم ولی به‌همان اندازه که پوشیدن این شماره را دوست دارم، معتقدم شماره‌ها فوتبال بازی نمی‌کنند. آدم با بدترین شماره‌ها هم می‌تواند فوتبال بازی کند.  

  • فکر می‌کنی بعد از تو هم برای این شماره دعوا بشود؟

شماره 10 در تمام تیم‌ها خواهان داشته، قبل از من هم در همین پرسپولیس خیلی طرفدار داشت  و بعدا هم  حتماًاین روحیه ادامه خواهد داشت. 

  • می‌خواهی چه چیزی در پرسپولیس از خودت به یادگار بگذاری؟

هر آدمی دوست دارد مردم درموردش خوب فکر کنند. طبیعتا من هم همین عقیده را دارم و اگر غیر از این بود، سعی نمی‌کردم بهترین بازیکن پرسپولیس باشم. دلم می‌خواهد بعد از رفتنم یکی از اسطوره‌های این باشگاه باشم و همه به‌خوبی از من یاد کنند.  

  • جایگاه تو در پرسپولیس چیست؟ بیشتر عضو باشگاه هستی یا ستاره تیم؟

ستاره بودن خیلی خوب است ولی باعث می‌شود آدم عضو باشگاهی نباشد. من همیشه عضو باشگاه پرسپولیس بوده‌ام و به‌خاطر زحمتی که برای تیم کشیده و گل‌هایی که به ثمر رسانده‌ام تبدیل به ستاره‌ تیم شده‌ام. جدا از این حرف‌ها ، دوست دارم مفید باشم و در خدمت تیم، پس نمی‌توانید بگویید یک ستاره خودخواه هستم.   

  • اما سعی می‌کنی بیشتر ستاره باشی؟

وقتی در آمار لیگ مؤثرترین بازیکن هستم یعنی خیلی برای پرسپولیس زحمت کشیده‌ام؛ پس ناخودآگاه تبدیل به ستاره تیم می‌شوم و این دیگر ربطی به علاقه من ندارد . هدفم ستاره شدن نیست بلکه خوب فوتبال بازی کردن است . فکر می‌کنم ستاره‌شدن هم پاداش این تلاش است. 

  • بین پرسپولیسی‌های تاریخ ،کدام را دوست داشتی؟

احمدرضا عابدزاده را همیشه دوست داشته‌ام و احترام خاصی هم برایش قائلم چون واقعا دوست‌داشتنی است.  

  • هیچ‌وقت دوست داشتی جای او باشی؟

من علیرضا واحدی نیکبخت هستم و همیشه دوست داشته‌ام جای خودم باشم و به بهتر بودن فکر می‌کنم.

کد خبر 49992

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار فوتبال ايران

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز