چهارشنبه ۲۰ آذر ۱۳۹۸ - ۰۸:۱۴
۰ نفر

همشهری در گپ و گفتی با چند خانواده تهرانی از آنها درباره تأثیر شرایط سخت اقتصادی در برپایی آیین یلدا و سبک‌های آن از قدیم تا امروز پرسیده است.

شب يلدا

همشهری آنلاین - حمیدرضابوجاریان: شما شب یلدا چه کار می‌کنید؟ اصلا این شب و مراسم آن جایی در زندگی‌تان دارد؟ هزینه‌ها و مشکلات اقتصادی تأثیری بر روند یلدا و مراسم‌ آن داشته است؟ یلدای امروز با دیروز چه تفاوت‌هایی دارد و آیا زندگی امروز، آیین یلدا را به محاق برده است؟ برای پاسخ دادن به این سؤالات گزارش همشهری را از رویه‌ها و رویکردهای مختلف به موضوع یلدا بخوانید. ‌

آن‌قدر سرعت گذر زمان تند شده که برخی آداب و رسوم قدیم را یادمان رفته است. حالا این‌قدر پیدا کردن آدم‌هایی که از سینه پدران و مادرانش درباره یلداهای قدیم شنیده‌اند سخت شده که باید باورکنیم از رسم‌های قدیمی جز یک اسم که رنگ و رویی امروزی به‌خود گرفته، چیزی باقی نمانده است. دور زدن در کوچه و خیابان‌های قدیمی پایتخت شاید بتواند در ردیابی گذشته‌های یلدا در تهران کمک‌مان کند. قلب تاریخی تهران بهترین جایی است که امید به یافتن یلدا و آدابش داریم. محمدرضا سوزنچی با ۷۵سال سن، یکی از قدیمی‌های ساکن این محدوده است. از او می‌پرسم، هنگامی که خردسال بودید، یلدا چطور برگزار می‌شد؟ او همه حواسش را جمع می‌کند تا بتواند به درستی جواب سؤالم را بدهد؛ «قدیما دور و بر تهرون پرباغ بود.

بیشتر مردم باغ داشتن یا تو باغ‌ها کار می‌کردن و میوه‌های شب یلدا رو از باغ‌های خودشون می‌آوردن خونه. اون موقع ازگیل و خرمالو که اسمش رو یه چیز دیگه می‌گفتن زیاد بود. میوه، قیمتی نداشت. همه می‌تونستن تهیه کنن. » او یادش می‌آید کسانی که میوه و تنقلاتی برای شب یلدا نداشتن هم می‌توانستند از باغ‌ها سهمی داشته باشند؛ «باغ‌هایی تو شمرون بود که آدمایی که نمی‌تونستن میوه تهیه کنن می‌رفتن اونجا و میوه یک شب رو از صاحب باغ می‌گرفتن. نمی‌دونم رایگان بود یا نسیه اما دور و برما هم اینطوری بود. آدمایی می‌اومدن و چند تا میوه می‌گرفتن و می‌رفتن. نمی‌دونم چطوری حساب و کتاب می‌کردن اما بابای خدا بیامرزم می‌گفت همه از باغ حق دارن و باغدار سهم همه رو باید بده. باغ‌های شمرون چون بیشتر بود، باغدارای دست ودلبازتری داشت و اونا دست رد به سینه کسی نمی‌زدن. اینطوری همه یه شب یلدا داشتن و کسی هم مشکلی نداشت. »

  •  یلدای امسال کمی جمع و جورتر!

این روزها که همه در فکر قناعت بیشتر و پس‌انداز اندک درآمد خود برای روزهای مبادا هستند، دست و دل خیلی‌ها به خرید مایحتاج شب یلدا نمی‌رود. شاید هم حق داشته باشند که نگران باشند چرا که گرانی تنقلات پرمصرف شب یلدا باعث شده تهیه هر یک از اقلام خاص این شب هزینه‌ای گزاف را بطلبد که تامین آن کار هر کسی نیست. این دست به‌عصابودن در خریدهای یلدایی را می‌شود میان خانوارهای طبقه متوسط جامعه و پدربزرگ‌ها و مادربزرگ‌هایی که جز حقوق بازنشستگی، درآمد دیگری ندارند به خوبی دید. خانم صفاریان یکی از این افراد است. او می‌گوید:«این‌قدر خرج و مخارج بالاست که فقط دارم یه جوری می‌گذرونم تا به سر برج برسم. الان شب یلداست و چند وقته دیگه عیده. به جای اینکه ۴۰۰- ۳۰۰تومن خرج یه شب زنده‌داری کنم، همین پولو می‌ذارم برای خرید شب عید که واجب‌تره.

نیم‌کیلو تخمه آفتابگردون، یه هندونه، یه کیلو سیب و یه کیلو پرتقال خودش ۱۰۰تومن می‌شه که با همین پول سرو ته یلدا رو هم میارم. اینطوری‌ نق و نوقم هم نمی‌شنوم». می‌پرسم، غیر از تنقلات کدامیک از رسوم قدیمی شب یلدا را در خانه اجرا می‌کنند؟ با بی‌حوصلگی می‌گوید:«کی حالشو داره. بچه‌ها صبح تا شب سر کارن و فردای شب یلدا هم باید برن سرکار. خیلی بیدار بمونیم تا ۱۰شبه. بعدش همه می‌افتن به خمیازه کشیدن و می‌خوان برن بخوابن. یه کم حرف می‌زنیم و بعدش هرکسی می‌ره دنبال کارخودش. اینکه کسی بیاد فال بازکنه و شعر بخونه دیگه خیلی آرمانیه و فکر نکنم کسی این کار رو بکنه. هرکی هم می‌گه من انجام می‌دم، داره کلاس می‌ذاره».

  • حسابگری برای شب زنده‌داری سال

«پسته تازه چین روهمین چندماه قبل کیلویی ۵۵تومن خریدم. چون می‌دونستم شب عید و شب یلدا دیگه نمی‌شه سمت آجیل رفت، همون پسته روگذاشتم خشک کردم. الانم می‌خوام یه کمشو بو بدم برای شب یلدا. کلا خیلی به نفعم شد و با اینکه هزینه خیلی زیادی نکردم هم برای شب عید پسته دارم و هم شب یلدا. اینطوری که حساب و کتاب کردم می‌بینم که خیلی به نفعم شده. می‌دونم پسته‌ام تازس و کهنه سال قبل نیست. »؛ این حرف‌های خانم سلجوقی است که معتقد است می‌شود شب یلدا را خوب برگزار کرد و خیلی به دردسر نیفتاد. او می‌گوید:«یکی دو روز دیگه انار می‌خرم و خودم دون می‌کنم. شب یلدا که شد و مهمونا اومدن، ظرف‌های کوچیک انتخاب می‌کنم تا انار توش بریزم.

اینطوری هم مهمونا انار می‌خورن و هم متوجه کم بودنش نمی‌شن. برای پرتقال و سیب و این چیزا هم بالاخره مردم خودشون می‌دونن اوضاع چطوره، رعایت می‌کنن. خیلی خودمو تو دردسر نمی‌ندازم. فکرکنم با ۳۰۰تومن کلا مهمونی رو بتونم جمع کنم». او می‌گوید همسرش، فرد بشاشی است و حضورش نمک مهمانی‌هاست و به این دلیل، کم و کسری‌های شب یلدا خیلی به چشم نمی‌آید؛ «شاید تو خونه خیلی‌ها دیوان حافظ باشه اما کسی ورقش نزنه، اما ما اینطوری نیستیم. شوهرم تفأل می‌زنه به دیوان وفال همه رو می‌گیره. کلا سرگرمیم و سعی می‌کنیم به همه خوش بگذره. »

  • اگر دور هم نبودیم هم یلدا زنده است

شاید خیلی‌ها دورهم جمع نشوند. شاید خیلی‌ها پولی برای برگزاری مراسم شب یلدا با انواع میوه‌ها و تنقلات نداشته باشند. شاید خیلی‌ها خیلی چیزهایی که فکر می‌کنیم شب یلدا و برپایی‌اش به آن نیاز دارد نداشته باشند، اما یلدا در دل بسیاری از مردم زنده است. یلدا فرهنگی نیست که بتوان آن را از بین برد بلکه یلدا فرهنگی است که باید آن را به‌روز کرد. حسین یکی از کسانی است که زندگی مجردی را تجربه می‌کند. او حرف‌های جالبی درباره یلدا می‌زند؛ «حفظ کلیت آیین‌های گذشته جذابه. چیزی که فرهنگ رو نگه‌می‌داره به‌روز شدنشه. نمی‌شه توقع داشت توی عصری که بهش عصر ارتباط می‌گن، ملت هنوز برن زیرکرسی و شب یلدا برگزار کنن. اگه فرهنگ، خودشو به‌روز نکنه از بین می‌ره.

مردم کلیت شب یلدا رو دوست دارن. هنوز خیلی از پدرا و مادرا دوست دارن بچه‌هاشون دور و برشون باشن و تو اون شب با هر سختی که هست یه مراسم کوچیک برگزار کنن. » او پدرش که کارگری ساده است را مثال می‌زند و می‌گوید:«اینکه بزرگ‌تری باشه و فال بگیره، این قشنگه. اگر هم کسی جمع نشد و فالی هم گرفته نشد، معنیش این نیست که یلدا از بین رفته. یه زمانی بود که مردم وقت داشتن و می‌تونستن برن مراسم برگزار کنن. الان اینطوری نیست و مردم برای هر دقیقه زندگی‌شون برنامه دارن. شب یلدا مراسمی مردمی‌یه و اگه مردم پول هم نداشته باشن خودشون با هر چیزی که تو خونه دارن، شده با یه لیوان چای این شبو زنده نگه می‌دارن».

  •  خریدهای میلیونی برای یک شب

برخلاف خیلی‌ها که خرج زندگی دخلشان را آورده است، هستند کسانی که گویا خیلی دغدغه‌ای درباره هزینه‌های شب یلدا و آداب و رسومش ندارند و در تدارک برپایی مناسب این شب هستند. از آنجا که دید و بازدید از رسم‌های آیینی این شب است بزرگ‌ترها در تکاپوی آراستن سفره‌های رنگین برای پذیرایی از مهمانان خود هستند. احمد، شاگرد میوه‌فروشی‌ای در محله پونک است. او می‌گوید برخی مشتری‌ها هرسال سفارش انواع میوه‌ها را می‌دهند و بدون اینکه به میوه‌فروشی بیایند آدرس می‌دهند تا میوه را به خانه‌شان ببرد؛ «مشتری‌های ما وضعشون خوبه.

پول ۵کیلو و۱۰کیلو میوه براشون چیزی نیست. قیمت ماشیناشون ۲میلیارد و ۳میلیارده. یه میلیون پول میوه مهمونی آخرهفته یا شب یلدا براشون چیزی نیست. تازه این قیمتی که بهت گفتم کمشه. » او با خنده حرفش را اینطور ادامه می‌دهد:«خوش به حال زباله‌گردهایی که دور و بر خونه اینا هستن. زباله‌گردها شب یلدا یا شب عیدشون با دور ریزی میوه‌ها و غذاهایی که مونده تکمیله. نصف همین میوه‌هایی رو که پولدارهای منطقه می‌خرن، می‌ندازن دور. همون میوه‌ها می‌شه سهم زباله‌گردها و بی‌خانمانا. اگه باور نمی‌کنی خودت برو ببین که سرسطل زباله‌های دم در منطقه چه خبره». از احمد می‌پرسم شب یلدای خودش چطور می‌گذرد؟ نگاهم می‌کند و می‌گوید:«گوشه همین مغازه. تک و تنها»

کد خبر 469301

برچسب‌ها

پر بیننده‌ترین اخبار اقتصاد كلان

دیدگاه خوانندگان امروز

پر بیننده‌ترین خبر امروز

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha