حوضچه اسید، رازدار جنایت خاموش

جنایتکار وقتی مرد بی‌گناه را به کارگاه کشاند، او را به قتل رساند و برای از بین بردن هر گونه ردی، جسد وی را به حوضچه اسید انداخت.
شامگاه 6 اسفند، وقتی زنگ تلفن کلانتری نسیم‌شهر رباط‌کریم به صدا درآمد، ماموران از آنسوی خط صدای مردی را شنیدند که از ناپدید شدن مرموز پدر 60 ساله‌اش خبر می‌داد.
مرد جوان در اظهاراتش مدعی شد: پدرم ساعت 6 بعدازظهر امروز برای گرفتن طلبش به یکی از کارگاه‌هایش در خیابان گلدشت رفت اما از آن به بعد دیگر خبری از وی نشد.  ما که به ماجرا مشکوک شده بودیم با مستاجر کارگاه  تماس گرفتیم، اما وی مدعی شد پدرم بعد از گرفتن یک میلیون و 600 هزار تومان طلبش از کارگاه خارج شده و وی نمی‌داند چه اتفاقی برای او افتاده است.
پس از اظهارات مرد جوان از آنجا که احتمال می‌رفت مرد 60 ساله گرفتار سرنوشت شومی شده باشد، تیم تجسس کلانتری وارد عمل شد و با حضور در کارگاه به تحقیق از مستاجر جوان پرداخت.
مرد مستاجر در این بازجویی‌ها گفت: پس از آنکه صاحب کارگاه برای دریافت طلبش به اینجا آمد، من پولی را که به وی بدهکار بودم پرداختم و او هم مثل همیشه پس از خداحافظی با من کارگاه را ترک کرد و به طرف خانه‌اش به راه افتاد.  اظهارات این مرد در حالی بیان می‌شد که ماموران در بازجویی از تعدادی از کارگران کارگاه متوجه شدند همگی آنها شاهد ورود مرد ناپدید شده به کارگاه بوده‌اند اما هیچ‌کدام از آنها وی را هنگام ترک این محل مشاهده نکرده بودند.
با این اطلاعات، در حالی که ماموران احتمال می‌دادند مستاجر جوان قصد دارد چیزی را از آنها مخفی کند، بار دیگر به کارگاه برگشته و با دستگیری  مستأجر او را به کلانتری منتقل کردند.  در حالی که مستاجر جوان در تمامی مراحل بازجویی‌ها سعی داشت با گفتن جملات ضد‌و نقیض پلیس را گمراه کند، گروهی از ماموران عازم کارگاه شده و به بررسی دقیق این محل پرداختند.
با کشف لباس‌های مرد ناپدید شده به همراه 2‌قبضه سلاح کمری و 7 تیر فشنگ جنگی در یکی از کمدهای کارگاه، ماموران بازجویی از مرد مظنون را از سر گرفتند و وی در این بازجویی‌ها پرده از نقشه خود برای قتل مالک کارگاه برداشت.
وی گفت: 10 سال بود که  مقتول  را می‌شناختم و در همه این مدت کارگاه او را اجاره کرده بودم. از مدتی قبل وقتی اجاره کارگاه عقب افتاد و نتوانستم این مبلغ را به وی پرداخت کنم تصمیم گرفتم هر طوری شده کارگاه را تصاحب کنم. ابتدا خواستم به زور از او امضا گرفته و سپس با تهیه قولنامه جعلی وانمود کنم که این ملک به من تعلق دارد اما  بعدتصمیم گرفتم او را به قتل برسانم. چند روز قبل در حالی که مطمئن بودم عباس صبح زود برای خواندن نماز از خانه خارج شده و به مسجد می‌رود، به کمین او نشستم و وی را با یک خودروی مشکی زیر گرفتم اما در این حادثه او فقط مجروح شد. پس از آن نقشه دیگری طرح کردم و این‌بار به بهانه پرداخت اجاره‌های عقب افتاده و بدهی‌های قبلی، او را به کارگاه کشاندم و بعد از کمی جر و بحث، او را با شلیک یک گلوله به قتل رساندم، سپس با همدستی یکی از دوستانم  لباس‌هایش را درآوردیم و جسد او را به داخل حوضچه اسید سولفوریک که در زیرزمین کارگاه وجود داشت و از آن برای کارگاه استفاده می‌کردیم  انداختیم. سرهنگ حسین صالحی‌آرا- رئیس پلیس شهرستان رباط کریم- با اعلام خبر دستگیری متهم گفت: به‌دنبال اعترافات مرد جنایتکارهمدست او نیز دستگیر و هم اکنون تحقیقات تکمیلی در این خصوص ادامه دارد.