موزه، کانون دادوستد فرهنگی و در عین حال محل فعالیتهای هنری، آموزشی و پژوهشی است و موزههای ما سعی دارند البته با سرعتهایی متفاوت به تعاریف امروزی نزدیک شوند اما از نظر جذب مخاطب موانع متعددی پیش روی آنهاست. اول از همه کلمه موزه در بین مردم واژه آشنایی نیست؛ به این معنی که گردشگر ایرانی بازدید از موزه را جزو اولویتهای سفر قرار نمیدهد و اگر دقت کنیم موزههای پربازدید در کنار و یا در مرکز مقاصد اصلی گردشگران قرار دارند که مورد توجه واقع میشوند، نظیر موزه چهلستون که به جرأت میتوان گفت اگر همین موزه در خیابان استانداری در کنار موزه هنرهای تزئینی ایران قرار داشت، همانند آن موزه بازدیدکننده اندکی داشت. اما قرار داشتن آن در کاخ چهلستون آن را به یکی از پرمخاطبترین موزههای کشور تبدیل کرده است.
دلیل دیگر، عدم معرفی موزهها در فهرست بازدید تورهای گردشگری، چه داخلی و چه خارجی است. بستههای تورهای گردشگری براساس برنامه زمانبندی از پیش تعیین شده، چیده میشود و از آنجایی که همیشه اصفهان بهعنوان شهر گنبدهای فیروزهای معرفی شده، برنامهریزی تورهای گردشگری با هدف بازدید از شاهکارهای معماری اصفهان انجام میشود که موزهها متأسفانه جایگاه چندانی در آن ندارند.
موزههایی مورد توجه قرار میگیرند که در داخل یا مجاور بناهای ارزشمند تاریخی این شهر واقع شدهاند، نظیر چهلستون که قبلاً اشاره شد یا موزه کلیسای وانک. یکی دیگر از این نمونهها موزه خصوصی موسیقی اصفهان است که بهدلیل موقعیت مکانی و قرارگیری در مجاورت مسیر تردد تورهای گردشگری به مقصد کلیسای وانک، مورد توجه تعدادی از گردشگران خارجی قرار گرفت و با توجه به بازخورد بسیار مثبت در سایتهای گردشگری و تأثیرگذاری این موزه، با اصرار خود گردشگران، امروز در فهرست بازدید ایشان قرار گرفته است.
پس اگر بخواهیم موزههای ما رونقی بیشتر بیابند بهویژه در خصوص جذب گردشگران خارجی، نیازمند همکاری برنامهریزان تورهای گردشگری هستیم. در این خصوص درخواستهایی مطرح شده اما با طرح محدودیت زمانی تورها، به مرحله اجرا در نیامده است و اگر موزهداران بخواهند مخاطب بیشتری جذب کنند، راهی ندارند جز اینکه به معرفی هرچه بهتر و جذابتر موزهها از طرق مختلف و بهرهگیری از انواع رسانهها اقدام کنند؛ بهگونهای که همانند تجربه موفق موزه موسیقی، خود گردشگران چه انفرادی و چه گروهی، درخواستکننده باشند نه طراحان و برنامهریزان تورهای گردشگری.
نظر شما